به گفته علیجانی، زندهیاد کردوانی خدمات زیادی را به جامعه علمی به ویژه جامعه جغرافیایی ایران عرضه کرد. وی با کتابها و بیان شیوای خود در تفسیر موضوعات و معضلات بیابانها در کشور توانست بسیاری از دولتمردان را متقاعد به تصمیمگیریهای درست کند.
کردوانی میدانست باید به زبان مردم سخن بگوید
وی افزود: از آنجایی که تخصص اصلی زندهیاد کردوانی خاکشناسی و در اصل بیابانشناسی بوده است، فعالیتهای پژوهشی زیادی انجام داده و کتابهای زیادی هم در این زمینه نوشته است. در واقع وی به هرآنچه که مربوط به منابع بیابانی ایران از جمله اقلیم، خاک و مسائل انسانی میشود، پرداخته است. از آنجایی که خودش اهل گرمسار بود و در واقع زاده بیابان بود، همین امر باعث شد که بیابانها را خوب درک کند و تسلط زیادی بر علم بیابانشناسی بهویژه در ایران داشته باشد.
به گفته علیجانی، نکته مهمی که درباره وی میتوان گفت این است که بیشتر مسائل علمی را به زبان ساده برای مردم در قالب سخنرانی ها و کتاب ها بیان میکرد؛ چراکه می دانست باید با زبان مردم به زبان مردم سخن گفت.
این استاد دانشگاه با اشاره به اهمیت آشنایی مردم با علم از سوی دانشمندان تاکید کرد: به اعتقاد من دانشمندان باید مردم را با علم آشنا کنند و اگر میخواهیم مردم را با مشکلات محیط طبیعی آشنا کنیم، باید با زبان آنها سخن بگوییم. در حقیقت کاری که مرحوم کردوانی در طول دوران زندگیاش انجام داد، آشنایی مردم و دوستی آنها با علم بود؛ به نوعی ترویج علم اصلیترین رویکرد وی در کارش بود. به همین دلیل اغلب مردم با کارها و نظرات وی آشنا بودند و خواهان زیادی داشت؛ چراکه در مصاحبههای تلویزیونی و مجامع علمی و بینالمللی مشارکت زیادی داشت.
علیجانی گفت: مرحوم کردوانی خدمات زیادی را به جامعه علمی بهویژه جامعه جغرافیایی ایران عرضه کرد. وی با کتابها و بیان شیوای خود در تفسیر موضوعات و معضلات بیابانها در کشور توانست بسیاری از دولتمردان را متقاعد به تصمیمگیریهای درست کند. کردوانی به جنبههای گستردهای در باب بیابانها در کتابهایش پرداخته است و شناخت خوبی به مخاطبان خود داده است.
وی با اشاره به تاثیر جایگاه پیشکسوتان علم در حل معضلات کشور گفت: از آنجایی که مطالعات علمی در ایران سابقه طولانی ندارد، میتوان گفت که دکتر کردوانی جزو نخستین افرادی بوده است که در این زمینه و در زمینه شناخت بیابانها کارهای مدونی انجام داده است. در حقیقت وقتی صحبت از پیشکسوتان در علم میشود و در کل زمانی که واژه علم میان میآید، به این معنی است که انسان برای حل مشکلات خود به علم متوسل میشود. در واقع میخواهد از طریق آن محیط طبیعی خود را بشناسد و با توجه به این شناخت زندگی کند؛ بنابراین پیشکسوتان علم و هر فردی که در زمینه علم کار میکند، نقش بسیار مهمی در حل معضلات و مشکلات جامعه دارد و میتواند راهنمای مورد اطمینانی باشد.
نظرات دانشگاهیان کارگر نیست
علیجانی گفت: حال اینکه ما در ایران توانستیم در این زمینه موفق باشیم یا خیر، بحث دیگری است که متاسفانه در دانشگاههای خود هنوز نتوانستهایم آن را در میان جامعه عمومی کنیم و نمودهای ملموس و قابل عملی برای جامعه ارائه دهیم. اکنون با بحرانهایی چون تغییر اقلیم، آب و گرد و غبار سر و کار داریم و دستکم ده اقلیمشناس خبره در کشور هستند که میتوانند در این زمینه موثر باشند؛ اما متاسفانه در حل معضلات نظرات دانشگاهیان چندان کارگر نیست.
وی افزود: در واقع هیچکدام از مراکز علمی و دانشگاهی و موسسات علمی در حل مشکلات راه حلهای ملموس ارائه ندادهاند. برای مثال همه میدانیم که تغییر اقلیم رخ داده است و تمامی هیاتهای علمی در دانشگاهها این امر را قبول دارند؛ اما نکتهای که ما باید به آن توجه کنیم استفاده یا حمایت از طرحهایی است که حاوی دستورالعملها و برنامههای اجرایی است. متاسفانه هنوز این فرایند در ایران جا نیفتاده است و ما بیشتر در بحث های تئوری توانستهایم خود را نشان دهیم.
به گفته علیجانی، بهتر است که وارد بحث های عملیاتی شویم و راهکارهای عملیاتیکردن مبانی تئوری را ارائه دهیم. در این شرایط است که میتوانیم مسائل جامعه را حل کنیم. به اعتقاد من باید مسائل جامعه از سوی دانشمندان حل شود؛ چرا که دیگران تخصصی در این زمینه ندارند؛ اما همانگونه که گفته شد، متاسفانه دانشمندان به ویژه جغرافیدانان ما هنوز نتوانستهاند دستورالعملهای کاربردی و عملیاتی را برای حل معضلات ارائه دهند. در نهایت پیشکسوتان علم در حل مسائل جامعه و راهنمایی جامعه بسیار انتخاب خوبی هستند. در واقع دانشمندان باید راهحل رفت و برونرفت از این مشکلات را بگویند. در واقع دانشگاه باید دستورالعمل های مهمی را ارائه دهند.
وی با اشاره به اهمیت حل معضلات زیست محیطی از سوی کارشناسان این حوزه گفت: از آنجایی که علم گستره بسیار وسیعی دارد، نمیتوانیم در علم دیوارکشی کنیم و بگوییم که برای حل معضلات تغییر اقلیمی دیگر کارشناسان وارد عرصه نشوند؛ در واقع هر فردی می تواند در هر زمینه اظهار نظر کند؛ اما به اعتقاد من اقلیمشناسان باید به قدری قوی عمل کنند که نظرات آنها پذیرفته شود. مشکل اقلیمشناسان این است که آنها در محدوده تخصصی خودشان فعالیتهای ارزنده ندارند. در واقع اقلیمشناسان باید کارهایی را انجام دهند که دیگر متخصصان نمیتوانند انجام دهند؛ برای مثال بسیاری از هواشناسان راهکارهایی را ارائه می دهند که در حیطه اقلیمشناسی است.
نظر شما