جمعه ۸ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۸:۱۹
«زل آفتاب» جایی‌ است که درخشندگی آفتاب به حداکثر خودش می‌رسد

سروش چیت‌ساز در جلسه نقد و بررسی رمانش گفت:‌ من فکر می‌کردم در نقطه‌ای از جهان داستانی دارم روایت می‌کنم که به قدری نور زیاد است، به قدری همه چیز در معرض دید و درخشان است که این آشکار بودن باعث پنهان شدن می‌شود و در واقع فکر کردم شاید بشود با این کد به این داستان نزدیک شد که ما داریم چیزهایی را برای پنهان کردن جلوی دید می‌گذاریم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، پنجمین نشست از سلسله‌ نشست‌های «شب‌های داستان فارسی» در گروه تلگرامی باشگاه همشهریان داستان با نقد و بررسی مجموعه داستان «زل آفتاب» و با حضور نویسنده‌ی اثر سروش چیت‌ساز و منتقدان روح‌الله حسینی و احمد ابوالفتحی، دوشنبه چهارم مرداد 1400 برگزار شد.

سروش چیت‌ساز نویسنده‌ی رمان «زل آفتاب» متولد 1357 در آبادان است. او در رشته‌ی مهندسی هوافضا ‌در مقطع کارشناس ارشد تحصیل کرده‌است. اولین مجموعه‌داستانش به نام «نوبت سگ‌ها» در دی‌ماه 1394 توسط نشر مرکز منتشر شد و در دوره‌های هفدهم و هجدهم جایزه‌ی ادبی مهرگان ادب برگزیده شد. علاوه بر این «نوبت سگ‌ها» مقام دوم جایزه‌ی ادبی سیلک کاشان را نیز کسب کرد. «بارش سفره ماهی‌ها»، دومین مجموعه داستان اوست که در تیرماه 1395 توسط نشر مرکز به چاپ رسید. «زل آفتاب» اولین رمان سروش چیت‌ساز است که نشر چشمه در تابستان 1399 آن را منتشر کرده‌است.
 
پنهان کردن در زیر نور
در ابتدای جلسه، مدیر نشست، سپیده عابدی با طرح این موضوع که نام اثر کلید ورود به جهان کتاب است، از نویسنده نحوه‌ی انتخاب نام رمان و چرایی برگزیدن «زل آفتاب» را جویا شد. سروش چیت‌ساز در پاسخ به این پرسش گفت: زل آفتاب برای من انتخاب سختی بود و کاندیدها زیادی داشتم و برای انتخاب اسم کتاب شاید تنها نظر نویسنده کافی نباشد. در یک رفت و برگشتی که بین چند اسم بود، بالاخره به زل آفتاب رسیدم. شاید همین طور که می‌گویند، کتاب با اسمش کامل می‌شود. با نگاه کردن به کتاب می‌توان فهمید که چرا این اسم انتخاب شده‌ است. زل آفتاب جایی‌ست که درخشندگی آفتاب به حداکثر خودش می‌رسد، نور بسیار زیاد هست. من فکر می‌کردم در نقطه‌ای از جهان داستانی دارم روایت می‌کنم که به قدری نور زیاد است، به قدری همه چیز در معرض دید و درخشان است که این آشکاربودن باعث پنهان شدن می‌شود و در واقع فکر کردم شاید بشود با این کد به این داستان نزدیک شد که ما داریم چیزهایی را برای پنهان کردن جلوی دید می‌گذاریم و برای خواننده‌ای که کنجکاو است این در معرض بودن و توامان پنهان کردن باعث ایجاد کنجکاوی بشود که بخواهد بیشتر لایه‌هایی را که زیر نور برایش چیده شده و خیلی راحت بهش عرضه شده‌ است را کنجکاو کند و برود ببیند پشت آن‌ها چه چیزی نهفته است. مثل نگاتیوی که بیشتر از حد لازم نور خورده و به قول قدیمی‌ها سوخته و ما طرح محوی در آن می‌بینیم و این نور زیاد باعث پنهان شدن واقعیت درونش شده و ما مجبوریم تلاش بیش‌تری بکنیم تا در روشنایی چیزهایی که پنهان شده را پیدا کنیم. زل آفتاب برای ما این معنا را داشته و روی کتاب هم خوش نشسته‌ است.

مشارکت در ساخت اثر
در ادامه‌ی نشست روح‌الله حسینی، منتقد ادبی و نویسنده، این پرسش را مطرح ‌کرد که ما در قبال این کتاب باید چه سلوک و رفتاری داشته‌ باشیم و پاسخ داد: آیا چون پروانه‌ای سرمست، مست بوی یک گل و غافل از صورت کلی باغ باشیم یا چون یک عقاب تیز پرواز محاط بر صورت کلی باغ و کور نسبت به بوهای متصاعد از گل‌های ریز باشیم. من روش سومی را پیشنهاد می‌کنم و آن این‌که ما در ساخت صورت کلی باغ مشارکت کنیم. طبیعتاً مشارکت در صورت کلی باغ، بازی هست که می‌تواند ما را به متن نزدیک‌تر کند. این‌جا یک مکالمه و گفتمانی شکل خواهدگرفت که ساحت افقی کلام را به قول کریستوا درخواهد نوردید. به این صورت که کلام در متن هم متعلق به فاعل نویساست که نویسنده باشد و هم متعلق به مخاطب که من خواننده هستنم. در مقابل ساحت عمودی کلام که به سویی شاکله‌ی ادبی پیشین جهت‌گیری دارد. پس روش خوانش ما نسبت به زل آفتاب ساحت افقی کلام را شامل می‌شود. بر اساس همین جهت‌گیری ما می‌توانیم چاک‌هایی را در متن وارد کنیم و بر اساس این چاک‌ها هیولاهای نهفته‌ای که در متن وجود دارد را آزاد کنیم. هیولاهای نهفته که در واقع همان نشانه‌هایی که در متن وجود دارند؛ نشانه‌هایی که به قول رولان بارت مخاطب را هم در جایگاه ارباب و هم در جایگاه بنده قرار می‌دهد. بدین منظور که دیگر به آنچه نویسنده می‌گوید بسنده نمی‌کنیم و تنها حاضر نیستیم در هیچ موقعیت بی‌دردسر نشانه‌ها بمانیم؛ بلکه خودمان هم در ساخت نشانه‌ها مشارکت می‌کنیم. پس نتیجتاً ما برای این‌که بتوانیم از این اثر خوانش دقیق‌تری داشته‌باشیم، گمانم این است که باید نسبت به آن مشارکت داشته‌ باشیم.
 
دروغ‌های تاریخ و اسطوره
سپس احمد ابوالفتحی، داستان‌نویس و منتقد ادبی با اشاره به امکان دیریاب بودن کتاب، رمان را یک اثر جاه‌طلبانه برای اندیشه‌ورزی مخاطب دانست. او همچنین اظهار داشت: یکی از آن نسبت‌هایی که در رمان خیلی مهم است و باید به آن توجه کرد، نسبتی است که بین اسطوره، تاریخ و حال روایی و حتی آینده‌ی روایی برقرار است. یک جایی از رمان روناک در فصل بی‌مرگی (فصل صفر) می‌گوید سپهر به دروغ‌های تاریخ علاقه‌مند است ولی من دروغ‌های اسطوره را ترجیح می‌دهم. دروغ‌های تاریخ و دروغ‌های اسطوره یک دوگانه‌ای ست که در رمان خیلی خوب با آن بازی شده. ما در این رمان با شخصیت‌هایی مواجهیم مثل سلیمان‌‌خان قَدَرقَدر و صدوق که خودشان را در موقعیت‌های تاریخی می‌بینند. صدوق یکسان پنداری دارد بین خودش و دکتر احمدی و سلیمان‌خان قَدَرقَدر خودش را جد خودش می‌دید که با امیرکبیر مواجهه داشته‌ است و دیالوگ برقرار می‌کند. نوعی در تاریخ بودگی دارند این شخصیت‌ها که این در تاریخ بودگی به رمان هم سرایت می‌کند. ما با این مسئله مواجه می‌شویم که رمان دارد با تاریخ دیالوگ برقرار می‌کند.
 
احمد ابوالفتحی، نویسنده‌ی رمان‌ «سال سی» و مجموعه‌‌داستان «پل‌ها» با اشاره به مواجهه‌ی ویژه‌ی سروش چیت‌ساز نسبت به اسطوره در «زل آفتاب» ادامه داد: ما در داستان فارسی از همان ابتدای شکل‎‌گیری داستان مدرن فارسی میل بسیاری داشتیم به حرکت به سمت استخدام مضامین اسطوره‌ای در ساخت رمان؛ از مثلاً داستان‌های کوتاه صادق هدایت، خود بوف‌کور. ما مواجه هستیم با استخدام مضامین اسطوره‌ای؛ ولی در این رمان گستره‌ و تنوع این بهره‌گیری و نوع همزمانی که بین تاریخ و اسطوره، لحظه‌ی اکنون و حال روایی برقرار می‌شود بسیار ویژه است و بسیار پیشنهاددهنده به داستان فارسی ست. رمان سروش چیت‌ساز حرکت از اسطوره به تاریخ و از تاریخ به اکنون را ندارد، همه‌ی این‌ها را در کنار هم دارد.
 
این جلسه -که پنجمین نشست از سلسله نشست‌های شب‌های داستان فارسی بوده است- در گروه تلگرامی باشگاه همشهریان داستان و از طریق ویس‌چت برگزار شد و فایل صوتی آن در باشگاه همشهریان داستان قابل‌بارگیری و شنیدن است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها