در این نشست که با حضور ناصر آزاد مترجم، شادی ادیبیفر و فرزاد آسایش منتقدان کتاب برگزار شد، ناصر آزاد نویسنده کتاب درباره دیدگاههای نویسنده کتاب بیان کرد: هدف نویسنده این است که در کسب و کارها موفق باشیم و افرادی را در این زمینه به مخاطبان معرفی کنیم. کتاب به صورت یک طرح ارائه میشود و از نظر ظاهری بسیار کتاب مفید است و در نقشه راه هم به فلسفه برندسازی و هم به ابزارها میپردازد. طراحی گرافیک و لوگوها در متن قرار گرفته و از نقشه راهی استفاده میکند که کمتر دیده شده است.
او ادامه داد: در مقدمهای که مولفان برای کتاب نوشتهاند به این موضوع میپردازند که نیازمندیهای ما در بحث چیست؟ و رقابت در عمق رفتار انسانی درگیر میشود تا برونداد به پازل کسب و کار ارائه شود. به نظر میرسد یکی از چالشهای نویسندگان تولید محتوای مناسب از طریق فضای مجازی است به نوعی که احساس تکامل کنیم و بتوانیم همکاریها را به جلو ببریم.
آزاد بیان کرد: برند شخصی چگونگی ظاهر شدن در دنیای بیرون است. به همین دلیل است که برندهای قوی ترجیح میدهند با افرادی با متانت و جالب شناخته شوند. برند شخصی میتواند هم در دنیای فیزیکی و هم در دنیای مجازی به حرکت درآید. تفاوت آن در نقل تکامل شناخت و دسترسی به اهداف برند است. به اعتقاد نویسنده برای ایجاد برندهای شخصی متغیرهای ژنتیکی، روانشناسانه، اجتماعی و حتی یادگیری لازم است.
این پژوهشگر با اشاره به اهداف کتاب تصریح کرد: یادآوری در عصر دیجیتال، طراحی و ارائه نقشه یادگیری خلاقانه، سادهنویسی تکنیک پیچیده برای درک همگان، دادن حرکتهای شتابنده به برندهای در حال ظهور، حرکت به سمت افزایش ارزش افزوده ایدهها، ایجاد تصویری آسان برای همگان در اجرای ایدهها و خروج از ترس احتمالی، نشر تجربیات و ایجاد تعامل شبکهای و ایجاد مدیریت و کیفیت جامع در بازار ایدهها و برندهای شخصی از جمله نتایجی است که مترجمان در کتاب میخواستند به آن دست یابند.
در ادامه شادی ادیبیفر، پژوهشگر حوزه کسب و کار به عنوان منتقد نیز در این نشست با اشاره به ویژگیهای کتاب گفت: من حقیقتا در زمینه بازاریابی کتابهای زیادی دیدهام، ولی این کتاب چارچوب خوبی به علاقهمندان ارائه داده است. این کتاب از 26 فصل تشکیل شده و فرد را به صورت پلهبهپله برای برندسازی راهنمایی میکند. در هر فصل مولف یک سخن از فرد صاحب نظر ارائه داده و انگار 26 فصل را خواندهایم و راهنمای بسیار ویژهای برای افراد در این حوزه است. در دنیای اخیر «دیجیتال مارکتینگ» اهمیت بسیاری پیدا کرده و ما میتوانیم از ابزارها استفاده کنیم تا برند مشخص داشته باشیم.
او با انتقاد از اینکه ترجمهها در زمینه بازاریابی بومیسازی نشده است، گفت: ما در زمینه بازاریابی کتابهای ترجمه زیادی داریم و اشکالی که در آن مشاهده میکنیم این است که ترجمه ها بومیسازی نشده است. این موضوع در تمام کتابهای ترجمه دیده میشود.
ادیبیفرد سپس انتقاداتش را درباره کتاب این گونه بیان کرد: در این کتاب هم که به نظر میرسد یکسانسازی انجام نشده است؛ برای مثال «بیزنسکارت» یک جا به نام کارت ویزیت و در جای دیگر به نام «کارت کسب و کار» معرفی شده است یا ما مدیا را ما به عنوان رسانه میشناسیم، اما در کتاب به معنای محتوا ترجمه شده است. نکته دیگر این است که در ابتدای کتاب لغات بسیار خوب ترجمه شده، ولی در انتهای کتاب لغات به خوبی برگردان نشده. نکته مثبت استفاده از ابزراهای دیجیتال است و یکی از این ابزارها گوگل است.
این پژوهشگر در پایان تاکید کرد: در ترجمه کتاب باید با کسی که در دیجیتال مارکتینگ دارد مشورت شود. برای مثال در این اثر از سایت واکنشگر استفاده شده که معنای مشخصی ندارد.
فرزاد آسایش، پژوهشگر حوزه مدیریت بازاریابی و دیگر منتقد کتاب نیز در این نشست بیان کرد: شاهد کتاب جامع و نوآوری جدیدی هستیم که خلاء آن را احساس میکردیم. کتاب راهنمای خوبی است برای کسانی که در برندسازی شخصی فعالیت میکنند. از جمله بحث ترجمه واژگان گاهی بر مبنای تفکرات فردی است. من اگر به نوعی مولفان را میدیدم این دیدگاه را ارائه میدادم که معادلات واژهها متفاوت باشد و کتاب به سمت مفاهیم بازاریابی سوق پیدا کند و مفاهیم بازاریابی گنجانده شود.
این منتقد با تاکید بر اینکه به عنوان مترجم باید این واژگان را دید، افزود: در محتوای کتاب تعریف «برند»، قابل فهم نیست و وقتی میخواهیم برند را تعریف کنیم باید آن را برای مخاطب کامل بیان کنیم. چون کتاب ادعا میکند عامهپسند است و بنابراین وقتی عامهپسند میشود که به اصطلاح با افراد ارتباط بگیرد.
او سپس به طراحی کتاب اشاره کرد و افزود: در موضوع طراحی جلد کتاب اگر خلاقیت بیشتری به کار گرفته شود در ذهن مخاطب ماندگارتر خواهد بود. مورد آخر کلماتی است که به کار گرفته شده و از شبکههای مجازی در کتاب به غیر از گوگل، یادی نشده و مترجم هم توضیح نداده چرا به کار برده نشده است.
آزاد در پایان در پاسخ به انتقادات درباره کتاب گفت: ما در واقع در ترجمه کتاب سعیمان بر آن بود که دخالت در متون نکنیم و بر متن مولف پابرجا بمانیم. زمانی که متن اصلی کتاب را معرفی میکنیم ما را به سمت برخی ویژگیها میبرد و برای همین است که «بیزنسکارت» در جایی کارت کسب و کار، در برخی موارد کارت تجاری و یا کارت ویزیت معرفی شده است.
او درباره ترجمه واژه «مدیا» هم بیان کرد: مدیا یا رسانه هم به ابزار پرداخته است و هم به محتوا. در مورد گوگل هم به متن مولف اشاره شده و ما به عنوان مترجم نمیتوانستیم وارد متن شویم. من فکر میکنم کتاب، پلتفرمی است که متخصص جامعهشناس هم میتواند به آن ورود کند. مولف هم اشاره کرده این کتاب کار سریعی نیست و پیرامون اطراف خود جست و جو کردهایم. نویسنده معتقد است تئوری برندسازی تنها شخصی برای افراد بازاریاب نیست و جهان بسیار از این افراد دارد. طرح الفبایی یک خلاقیت زیباست و سایر دانشمندان از آن استفاده کنند. هدف این است که کسی کتاب را میخواند وارد بحث برند شخصی شود و اعتقاد داریم نباید بروکراسی را توسعه داد بلکه باید به اجرایی شدنها ایدهها بپردازیم و ما نیازمندیم افرادی هستیم که بر اساس برند شخصی خود حرکت کنند. مطالعه کتاب حل مسائل فردی است و زمینه شکوفایی استعدادهای را فراهم میکند.
نظر شما