رضا هاشمینژاد معتقد است؛ الزام به رعایت قانون کپیرایت به صورت داوطلبانه برای ناشران ایرانی تا زمانی که ایران به طور رسمی به این قانون بپیوندد و آشنایی با قوانین و دستورات آن میتواند برای ناشران ایرانی تجربههای خوبی به همراه داشته باشد.
در این برنامه که رضا هاشمینژاد مدیر نشر افق به عنوان میهمان در آن حضور داشت، وی با اشاره به چگونگی ورود خود به دنیای نشر گفت: من از سنین کودکی به کار کتاب و کتابفروشی علاقه داشتم به همین دلیل تابستان سال 1357 به کتابفروشی خوارزمی رفتم و سه ماه کار کردم، پس از آن یک کتابفروشی در مسجد محلهمان راهاندازی کردم و بعد از دو سال یک کتابفروشی در ساختمان کناری مسجد راهاندازی کردم.
وی افزود: در همان زمانها دوست داشتم کار نشر را هم تجربه کنم اما هیچ اطلاعاتی نداشتم و به سراغ ناشران باتجربه حوزه کودک و نوجوان رفتم و با مطالعه منابع و کتابهای مختلف تلاش می کردم اطلاعاتم را افزایش بدهم.
هاشمینژاد با بیان اینکه در ابتدا به صورت مشارکتی یک مجموعه انتشاراتی راهاندازی کرده بودم، توضیح داد: پس از مدتی کار را به شریکم سپردم و جواز نشر افق را از اوایل فروردین ماه سال 1361 دریافت و کار خود را در حوزه نشر کودک و نوجوان آغاز کردم.
وی در ادامه با اشاره به وضعیت ورود به حوزه نشر در دهه 60 گفت: ناشر شدن در آن زمان راحتتر بود یعنی امور اداری دریافت جواز نشر، اما کسب دانش درباره چیستی کار نشر خیلی کار سختی بود چون هیچ منبع و ماخذی درباره فعالیت در حوزه نشر برای افراد تازهکار وجود نداشت.
هاشمینژاد یادآور شد: اطلاعات در این حوزه خیلی کم بود؛ کسب دانش نشر، مخاطب شناسی و وجود الگوهایی که ناشران جوان و تازهکار از آن الگوبرداری کنند بسیار محدود بود.
وی با بیان اینکه کتابهای حوزه کودک در آن زمان کیفیت خوبی نداشتند، گفت: اغلب کتابهای کودک کیفیت ظاهری خوبی نداشتند، بیشتر مقوای بودند و بهترین آنها کتاب (حسنی نگو یه دسته گل) بود که محل فروش آنها در روزنامهفروشیها بود و کتابفروشی کتاب کودک اصلا شناخته شده نبود.
مدیر نشر افق از عدم شناخت مخاطبان و ناشران تازهکار از نشر کودک و نوجوان به عنوان یکی از چالشهای جدی در آن دوره نام برد و تاکید کرد: الان اگر فردی بخواهد در حوزه نشر کودک کار کند به راحتی میتواند به سراغ 300 تا 400 ناشر فعال در این حوزه برود یا در اینترنت انواع کتابهای این حوزه را ببیند و اطلاعات کسب کند اما در آن زمان اینگونه نبود.
هاشمینژاد همچنین درباره نبود کتابهای جدی در حوزه کودک و نوجوان در دهه 60 گفت: در آن دوره به تازگی بخش کودک و نوجوان نشر چشمه، نشر مرکز، نشر رویش و نشر خانه آفتاب کتابهایی کار کرده بودند و به تازگی جان گرفته بودند اما باز هم کتابها محدود بودند و فقط وزارت آموزش و پرورش فروش خوبی از ناشران بخش کودک داشت و ناشران این حوزه برای چاپ کتاب با این مجموعه هماهنگ بودند.
ورود به نشر بینالملل
وی همچنین درباره چگونگی ورود نشر افق به عرصههای بینالمللی نیز توضیح داد: در آن زمان نیازی به ارتباط با ناشران خارجی نبود و بحثی به عنوان کپیرایت ناشناخته بود، به طوری که این لغت شناخته شده نبود و ما با حضور در نمایشگاههای خارجی به دنبال دیدن کتابهای تازه منتشر شده و گرفتن و چاپ این کتابها در ایران بودیم.
هاشمینژاد با بیان اینکه فقط میدانستیم ناشران خارجی در ازای چاپ کتابهایشان پول میخواهند اما قضیه خیلی جدیتر از این حرفها بود، گفت: اوایل دهه 70 به همراه انتشارات قدیانی در دومین نمایشگاه بینالمللی تصویرگری کتاب کودک تهران رتبههای اول و دوم را کسب کردیم و یک غرفه مشترک در نمایشگاه بولونیا به ما دادند.
وی افزود: من در این نمایشگاه شرکت کردم و چون تصورم از کودکی این بود که ارتباطات جهانی اساس پیشرفت است با ناشران زیادی در این نمایشگاه آشنا شدم و در آنجا مدیر انتشارات امریکایی (creative) را ملاقات کردم و با خرید رایت کتابهای آنها ارتباطات کاری ما برقرار شد.
هاشمینژاد با بیان اینکه بهرهمندی از زبان انگلیسی خوب و مناسب یک ضرورت است، گفت: من زبان انگلیسی خوبی نداشتم و بعد از آن سفر به صورت فشرده زبان خود را تقویت کردم و مدتی بعد به صورت جسورانه به این موضوع فکر کردم که کتاب تولید کنم تا در نمایشگاههای خارجی رایت آن را بفروشم اما مساله اینجا بود که این کتابها را نمیخواستند.
وی تاکید کرد: در آن زمان ما فکر میکردیم ناشر خارجی یعنی ناشر امریکایی و اروپایی و به بازار عرب و سایر کشورهای منطقه فکر نمیکردیم اما به مرور این رویه تغییر کرد.
هاشمینژاد همچنین با بیان اینکه نیاز امروز ناشران به ارتباط بینالملل از دو خواستگاه تجاری و اخلاقی برمیآيد، گفت: خواستگاه اخلاقی دو حالت دارد منظور ما اخلاق قانونی نیست زیرا ایران عضو قانون کپیرایت نیست و ار نظر قانونی اجباری به استفاده از آن ندارد اما روش و مسلک و مرام یک سازمان هم مساله دیگری است که اهمیت دارد.
به گفته وی، اگر ناشری میخواهد با اصول بینالملل و حرفهای رشد کند و در استراتژی تجاری خود به دنبال رعایت قوانین است باید به قانون کپیرایت احترام بگذارد هرچند در قوانین اتحادیه ناشران سایر کشورها آمده که اگر کشوری عضو قانون کپیرایت نباشد ناشران آن کشور ملزم به رعایت این قانون نیستند.
مدیر انتشارات افق در ادامه صحبتهای خود گفت: اما الزام به رعایت قانون کپیرایت به صورت داوطلبانه برای ناشران ایرانی تا زمانی که ایران به طور رسمی به این قانون بپیوندد و آشنایی با قوانین و دستورات آن میتواند برای ناشران ایرانی تجربههای خوبی به همراه داشته باشد.
هاشمینژاد یادآور شد: طی سه – چهار سال آینده بعید میدانم ایران به قانون کپیرایت بپیودند هرچند الان کتابهای ناشران ایرانی هم به راحتی به صورت غیرمجاز و قاچاق چاپ میشود و اگر قانون کپیرایت هم باشد تفاوتی ندارد از سوی دیگر فکر میکنم نشر ایران هم با توجه به بحرانهای اقتصادی کنونی چنین آمادگیای را ندارد.
نظر شما