خطر کم آبی جدی است و تهرانیها، هر روز به اندازه یک دریاچه ـ بیش از سه میلیون و پانصد هزار مترمربع ـ آب مصرف میکنند، و چنین است وضع بسیاری از شهرهای کشورمان. آب را گل نکنیم و با صرفهجویی، باشد که این تنش آبی را انشاءالله پشت سر بگذاریم.
خوشبختانه این هشدار، در شبکههای اجتماعی به فراوانی ملاحظه میشود و همین امر باعث میشود، برخی در مصرف آب صرفهجویی کنند. به نمونهای چند از این هشدارها، توجه کنیم:
ـ آیا میدانید برای تولید و پخت یک عدد نان سنگک، 201 لیتر آب صرف میشود؟
ـ برای تولید یک کیلو سیبزمینی، 111 لیتر باید به مصرف رسد، تا این محصول کیفیت لازم را داشته باشد.
ـ روند خشکسالی، طی هشت سال گذشته شدت یافته و استانهای جنوبی کشورمان، با خطر کم و یا بیآبی مواجهاند، تا بدان حد که کشاورزی این مناطق را کاملاً تحتالشعاع خود قرار داده و تا مرحله نابودی کامل امکان پیشروی دارد برخی از کارشناسان محیطزیست تا بدانجا این خطر را جدی تلقی کردهاند که هشدار «خشکسالی بزرگ» میآید را سرداده و افکار عمومی و مسئولان را برای مقابله با آن، در سالهای آینده، فراخواندهاند.
وجود ریزگردها در شرق، جنوب و مرکز کشورمان، فرونشست زمین در بسیاری از استانها و شهرهای اطراف تهران، خشکشدن تالابها در اقصی نقاط کشور، کمبود آب در پرآبترین رودخانه ایران (کارون) و از بین رفتن بسیاری از رودخانههای فصلی، بخش دیگری از معضلی است که خشکسالی آنها را رقم زده است. و صد البته این امر را نباید مختص به کشورمان دانست و باید گفت: بسیاری از کشورهای جهان، با این مهم دست به گریبان میباشند و از طرق مختلف، همچون تغییر الگوی کشت استفاده چندباره از پسابها، کشت محصولات کشاورزی که نیاز کمتری به آب دارند، شیرین کردن آب دریاها، و ... به مقابله با کم و یا بیآبی برخاستهاند و کارشناسان در داخل کشورمان معتقدند، در صورت صرفهجویی در آب، آن هم به میزان 25 درصد، میتوانیم از این بحرانها، عبور کنیم و تقریباً روزی نیست که در شبکههای اجتماعی، این هشدار را نخوانم: «دوستان این هشدار را جدی بگیرید. موقع شستن ظرف، حمام، لباس، مسواک، اتومبیل، وضو، و ... به ارزش آب فکر کنید، با آب بازی نکنیم، موضوع خیلی مهم است. آب مایه حیات است، فقط با 25 درصد صرفهجویی، اجازه دهیم دیگر هموطنانمان نیز از نعمت آب برخوردار باشند».
در هشداری دیگر، آمده است: «هموطن عزیز، با توجه به ادامهدار بودن دوره حضور بیماری کرونا در ایران و گرمای بیسابقه، احتمال زیاد با بحران آب شهری مواجه خواهیم شد. لذا با توجه به مصرف زیاد آب در این ایام جهت شستوشو و ادامه این روند مشکل کمبود آب چند برابر شده، و حتی اگر دلار و طلا به پایینترین قیمت برسد، بدون آب زندگی مقدور نیست. لطفا در مدت بیست ثانیه شستوشوی دست، حتماً شیر آب را ببندید.
یادتان باشد هیچ کس در هنگام قحطی آب به فکر ما نیست. لطفا در مورد شستوشوی ظروف هم جریان آب را بهطور دائم باز نگذارید. سیستم شستوشوی و آبکشیدن تکتک ظروف، به طور جداگانه (مدل ایرانی) مصرف آب را به شدت بالا میبرد. متوسط یک لیتر برای هر بشقاب و 3 لیتر برای هر قابلمه. بازنگهداشتن دوش حمام هنگام استحمام هم متوسط یک و نیم لیتر آب برای هر پنج ثانیه مصرف دارد. خطر بیآبی خیلی جدی است، زندگی بدون آب را تصور کردهاید؟»
خشک شدن رودخانههای پرآب کشورمان، چنان جدی است که خطر انقراض، برخی از آبزیان را تهدید میکند. در گزارشی آمده است: «زمینگیرشدن لاکپشتهای رودخانه کُر». به علت خشکشدن بستر رودخانه، لاکپشتها در ماندابها گیر افتاده و خطر مرگ تدریجی آنها را تهدید میکند. کُر مهمترین رودخانه استان فارس است و 250 کیلومتر طول آن است. خشکسالی، برداشت بیرویه آب، و بیمهری به محیطزیست، بعد از ماهیها، حالا به سراغ لاکپشتهای این رودخانه آمده و آنها در گل و لای و لجنهای باقی مانده و در صورت عدم رسیدگی به موقع، این آبزیان مفید از چرخه حیات خارج شده و ضربه سنگینی متوجه محیطزیست این منطقه از ایران خواهد شد.
لاکپشتهای مذکور، از نوع برکه خزری میباشند، و از خصوصیات این آبزی، عدم دوام در خشکی است و در اندک زمانی، در صورت عدم دسترسی به آب، از بین میرود».
دوستداران محیطزیست دست به کار شدند و 470 لاکپشت را از میان لجنزارهای باقی مانده زنده خارج کردند و از شهر مرودشت فارس، به فاصله 20 کیلومتری این شهر و سد «درود زن» آوردند و با رهاسازی آنها، به این حیوان آبزی این فرصت را دوباره دادند تا نقش حیاتی خود، یعنی تنظیم حیات تالاب و رودخانه را بار دیگر ایفا کنند».
سرزمین ایران، در نقطهای از کره زمین واقع شده است که در منطقهای گرمترین هوا را دارد. کویر شهداد و در این ملک. همواره و همیشه کمآبی وجود داشته و طی قرون و اعصار، مردم آموختهاند با استفاده بهینه از آب، زندگی کنند و قنات، این شاهکار استحصال آب، شناسنامه در این دیار دارد.
حائری، محمدرضا؛ قنات در ایران؛ دفتر پژوهشهای فرهنگی، 118 صفحه رقعی، چاپ اول 1386، تهران.
در این کتاب کمحجم، مطالب مفیدی پیرامون قنات نگاشته شده و در بخش از آن، به نوشته دکتر یاکوب ادوارد پولاک (که سفرنامه وی، بارها توسط انتشارات خوارزمی به چاپ رسیده) اشاره شده است: «در هنر بهرهبرداری از آب، هیچ قومی همپای ایرانیان نیست».(ص 47)
چاه، چشمه، سد و آب بند، از دیگر ساختههای طبیعت و انسان است که امکان دسترسی به آب را فراهم میآورند:
آنیزاده، علی؛ چشمه در فرهنگ مردم ایران، پژوهشی در گونهشناسی، باورها و آیینهای مرتبط با چشمههای ایران؛ مرکز تحقیقات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، 241 صفحه وزیری، چاپ اول، 1398، تهران.
در این کتاب، چشمههای آن جهانی، چشمههای اسطورهای، چشمههای شگفتانگیز، چشمههای درمانی، چشمههای نظرکرده، چشمههای اهریمنی، مقدسبودن چشمه، قهر و آشتی کردن چشمه، نر یا ماده بودن چشمه و مواردی از این دست، به فراوانی آمده است و تحقیق نسبتاً جامعی درباره چشمههای ایران است. یکی از راههای ذخیره آب «آببندان» است که حمیده فرزانه در:
فرهنگ مردم ایران، شمارههای 18 و 19، پاییز و زمستان 88، مرکز تحقیقات صدا و سیما، 1388، تهران.
چنین نوشته است: «مکانیسم تنظیم آبِ آبْبندان نیز به نوبه خود جالب توجه و از نظر کشاورزان حیاتی است. آببندانها در زمان کاشت و داشت، یعنی همان مقطعی که زمینهای کشاورزی نیازمند آب فراوان هستند، بایستی پر از آب باشد و میراب از هدر رفتن آب از طریق نشست آب یا احیاناً پاره شدن بند آببندان جلوگیری و حفاظت کند. ولیکن پس از این مقطع و در مرحله برداشت، باید آبِ آبْبندان کاهش یابد و این کار از طریق بازکردن بندها و هدایت آب به جریان اصلی رودخانه، صورت میگیرد. این عمل به این دلیل انجام میگیرد که آب به زمینهای زراعی اطراف آببندان نشت نکند و زمین زراعی خشک بماند، تا برداشت و درو محصول به واسطه خیس بودن زمین با مشکل روبهرو نشود.
میراب یا میرابها برای یک فصل زراعی قرارداد میبندند که برای آنها از بهمن ماه یکسال آغاز و تا بهمن سال بعد، ادامه مییابد. هر کشاورز موظف است تا دستمزدی را به عنوان حق میراب پرداخت کند، ولیکن تعیین دستمزد، میزان و چگونگی دریافت دستمزد، توسط کشاورزان تعیین میگردد. معمولاً دستمزد میراب به دو صورت پول یا شالی و برحسب میزان زمین زراعی پرداخت میشود». (ص 53).
در سرزمین نیمه خشک ما، به شیوههای بسیار بدیع، آب نگاهداری میشد و در قنات «شاهیک قائن» منبع آبی عظیم پیشبینی شده و در فصول سرد سال، آب ذخیره و در فصول گرم، در این شهر کویری، آب در دسترس میباشد. یکی دیگر از کارهای ذخیرهسازی آب، «چال برف» است که:
سلیمی، هاشم؛ زمستان در فرهنگ مردم کُرد، انتشارات سروش، 291 صفحه رقعی، چاپ دوم، 1390، تهران.
اینگونه آن را توضیح داده است: «این چالها در مناطق کوهستانی شهرهای بزرگ آماده شده بودند. در فصل سرما و یخبندان، عدهای کاسب برفها را در داخل چالها میریختند و بعد برفهای انباشته شده را با بیل و پارو میکوبیدند تا متراکم و فشرده شود. روی برفها را با یخ و مقداری کاه تمیز میپوشاندند. سپس خاک میریختند تا از گرمای بهار و تابستان محفوظ بمانند. در فصل تابستان که هوا رو به گرمی مینهاد هر روز چندین عدل از برفها را در اندازههای مختلف با اره میبریدند و سوار بر الاغ برای مصرف روزانه به شهرهای اطراف میفرستادند. در شهرها برف را قطعه قطعه میکردند و به مردم میفروختند. اهالی شهرها در طول شبانهروز برای آب آشامیدنی و یا خوردن فالوده و بستنی از برف استفاده میکردند. بستنی نیز با وسایل ابتدایی توسط بستنیسازان محلی تهیه میشد و در تهیه آن از برف استفاده میکردند. ناگفته پیداست این برفها به هیچ وجه بهداشتی نبودند. و غالب اوقات کِرمهای ریز سفیدی در میان آنها دیده میشد». (ص 19).
مصیبت تهیه آب سالم، تا هفت دهه پیش یکی از معضلات مردم ایران بود و به تدریج که شهرها به شبکه آب لولهکشی سالم پیوستند، این رنج، خیلی زود به فراموشی سپرده شد و اشاره کتاب بالا به وجود آلودگی، باعث بروز بیماریهای مسری و عفونی بسیار همچون حصبه، وبا، آبله و ... میشد.
در فرهنگ ایران زمین و مردمان همیشه شاکر آن، آیینهای بسیاری برای بارانخواهی وجود داشت، و:
خلعتبری لیماکی، دکتر مصطفی؛ آئینهای بارانخواهی و آفتابخواهی در فرهنگ عامه، انتشارات طهوری، 102 صفحه رقعی، چاپ اول، 1394، تهران.
این آیینهای زیبا را در جای جای ایران، به قلم آورد و درباره باران در کرمان، مینویسد: «در برخی دهات رفسنجان، بهویژه زانوقآباد، که بیشترین محصول آنها گندم، پسته و بادام است، به هنگام خشکسالی اگر محصولاتشان خوب بار ندهد و حاصلی به دست نیاورند، معتقدند خداوند آنها را غضب کرده است. اهالی روستا تصمیم میگیرند روز جمعه گرد هم آیند و با هم قرار میگذارند که گاوی بخرند و به دور صحرا بگردانند تا رفع بلا شود. وقتی گاو را خریدند، نوحهخوانی را هم خبر میکنند، علم را هم که به عَلَم حضرت عباس (ع) معروف است از مسجد میآورند. چند تکه پارچه سبز به نوک علم میبندند، سپس عَلَم را برمیدارند، به همراه گاوی که جلوی همه در حرکت است به طرف صحرا میروند. نوحهخوان در بین راه چنین میخواند:
یارب به حق مصطفی (ع) آن شافع روز جزا
رحمی نما بر حال ما استغفر الله العظیم
اهالی روستا هم به سینه خود میزنند و جواب میدهند. پس از آن که به دور صحرا و کشتزارها گشتند، برمیگردند، گاو را قربانی میکنند و گوشت آن را بین اهالی تقسیم میکنند. یک نفر که مأمور این کار است، سهم هر یک را در یک سینی میگذارد روی آن پارچهای میاندازد و راه میافتد به طرف خانههای اهالی روستا و گوشتها را به آنها میدهد. پس از این کار، مردم امید دارند که خداوند باران رحمتش را بر آنها نازل فرماید». (ص 25). در کتاب:
رحمتی، حسین؛ ادبیات عامه و کهن آیینهای مردم شاهرود و میامی، انتشارات حبلهرود، 239 صفحه وزیری، چاپ اول، 1399، سمنان.
نیز به ترانههای آفتاب و باران خواهی و همچنین «عروس قنات» اشاره شده است.
آب همواره در سرزمین ما، دارای قداست بوده و وقف آب انبار، قنات و سقاخانه، ریشهای دیرینه در ایران دارد. و:
بنیادلو، نادیا؛ سقاخانههای تهران، مؤسسه فرهنگی هنری پیشینپژوه، با همکاری معاونت پژوهشی پژوهشکده مردمشناسی، 134 صفحه رقعی، چاپ اول، 1381، تهران.
از چگونگی ساخت، جایگاه و قداست سقاخانه در تهران میگوید و تأمین آب آن در روزگاری که تهران فاقد آب لولهکشی سالم شهری بود.
در اکثر سقاخانههای تهران ـ و سایر شهرهای کشور ـ نمادهایی از سقای دشت کربلا، حضرت ابوالفضل العباس (ع) در قالب شمائل، دست، مشک و سربند در داخل سقاخانه به نمایش درآمده و کار گذاشته میشود و اشعاری در مدح و نعت و منقبت آن بزرگوار، چشمنوازی میکند:
من آب نوشم، شه کونین تشنه لب/ کجا آبروی خویش به آب روان دهم
حاجت ذوالفقار نباشد که ابرویت/ با یک اشاره میشکند پشت لشکری
و یا!
در اول دیوان شهادت به بر عشق/ با خون حسین بن علی، آب نوشتند
در کنار وقف موارد بالا، دیر روزگاری نیست که ساختن گرمابه و وقف کامل، و یا بخشی از آن ـ به صورت اختصاصی برخی از روزهای هفته به کسانی که توانایی پرداختن مزد به گرمابهدار را نداشتند ـ از کارهای رایج بود و دهها کوچه در شهر تهران، هنوز هم نام حمام برخوردارند و بازار «حمام چال» در محدوده بازار قدیمی تهران، از جمله آنهاست.
لطفی، علیرضا و مسجدی، حسین؛ فرهنگواره گرمابه، با رویکرد به حمامهای اصفهان، کتاب آبان، 436 صفحه وزیری، چاپ اول، 1392، تهران.
در این کتاب، از ازمنه دور، تا روزگار ما که حمامهای عمومی، رونقی داشتند، گفته شده و حمامهایی که «چهل ستون، چهل پنجره» بودند و هنوز هم در برخی از شهرهای کشورمان ـ از جمله کرمان و حمام گنجعلیخان و حمام وکیل در شیراز ـ وجود خارجی دارند، و نشاندهنده جایگاه تمیزی و نظافت، در میان مردم این سرزمین است.
خطر کم آبی جدی است و پنج سد امیرکبیر کرج، لار و لتیان، شاهرود و طالقان و ماملوی شهریار، کمتر از پنجاه درصد، آب در مخازن آنها، ذخیره شده و تهرانیها، هر روز به اندازه یک دریاچه ـ بیش از سه میلیون و پانصد هزار مترمربع ـ آب مصرف میکنند، و چنین است وضع بسیاری از شهرهای کشورمان. آب را گل نکنیم و با صرفهجویی، باشد که این تنش آبی را انشاالله پشت سر بگذاریم.
نظر شما