این نویسنده در گفتوگو با ایبنا درباره تازهترین اثرش و دلیل انتخاب این موضوع، توضیح داد: نوشتن زندگینامه شهید میرزامهدی صابری از طرف نشر خط مقدم به من پیشنهاد شد. قبل از آن شناختی از شهید مهدی نداشتم.
وی با اشاره به علت انتخاب عنوان «خون شریک» برای این اثر، بیان کرد: شاید بتوان گفت انتخاب اسم از سختترین قسمتهای نوشتن یک کتاب است. در طول نوشتن کار اسمهایی که به ذهنم میرسید را در یک فایل مینوشتم تا اینکه به این نتیجه رسیدم اسم را از کلمات و اصطلاحات رایج میان مردم افغانستان انتخاب کنم. در حال جستجو بودم که دقیق یادم نمیآید چطور شد که به اسم «خون شریک» رسیدم. البته یکی از راویان کتاب از این اصطلاح استفاده کرده بود، اولینبار آنجا این کلمه را دیده بودم. بعد که در موردش جستجو کردم به یک مصاحبه با محمدسرور رجایی نویسنده افغانستانی رسیدم که گفته بود، اولینبار ایشان کلمه خونشریکی را به زبان آوردهاند و درواقع این واژه را ساختهاند. وقتی که در سالهای پژوهششان بارها به این تصویر رسیدهاند که چهطور خون رزمنده ایرانی و افغانستانی روی زمین جاری و بعد هم بههم وصل شدهاند.
علیبخشی افزود: دیدم این خونشریکی در سوریه ابعاد گستردهتری پیدا کرده و نه تنها در مورد رزمنده ایرانی و افغانستانی صدق میکند، بلکه حالا در جبهه مقاومت خون رزمنده ایرانی و افغانستانی و سوری و لبنانی و پاکستانی و... است که کنار هم ریخته و بههم وصل و با هم شریک میشوند. این گستردگی در فضای کتاب هم بود و با همین دلایل این اسم را انتخاب کردم. جا دارد از همینجا به آقای رجایی به خاطر خلق چنین واژه و مفهومی، ادای احترام کنم. درواقع مالکیت معنوی این واژه با ایشان است.
این نویسنده درباره مشکلات و مسائلی که در روند نوشتن کتاب با آنها روبهرو شده، گفت: در زمینه یادآوری سختیها معمولا آدم فراموشکاری هستم. ولی در کل یکی از مسائلی که در کار با آن روبهرو بودم، پیدا کردن راویان مختلف و هماهنگیها برای جلسههای مصاحبه بود. البته اسم این را واقعا نمیشود سختی گذاشت، من بیشتر میتوانم چالش صدایش بزنم. از طرف دیگر با مساله زمان روبهرو بودم که البته ناشر در این زمینه بسیار صبوری و همراهی کرد.
وی ادامه داد: برخورد خانواده شهید و همرزمان در مجموع خیلی عالی بود و من واقعا راضی هستم. اصلا شاکله و اساس این کتاب روی همین همکاری و روایتهایی که خانواده و همرزمان نقل کردهاند، سوار شده است.
علیبخشی با اشاره به خاطره خوب، حس خوب و شیرینیهای نوشتن این کتاب، بیان کرد: من خودم ساکن تهران هستم و خانواده و بیشتر دوستان و همرزمان شهید در قم بودند. سفر به قم و در کنارش زیارت حضرت معصومه (س) برایم خیلی دلچسب بود. شیرینی دیگر کار هم این بود که من تا قبل از این اصلا یک مدافع حرم را از نزدیک ندیده بودم. حالا میتوانستم مقابلشان بنشینم و نابترین خاطرات را از زبان خودشان بشنوم. خاطراتی که خیلی متفاوت بودند با آن چیزی که قبل از آن در اخبار و رسانهها از سوریه شنیده بودم. آنها هیچوقت به من نشان نداده بودند که یک رزمنده چطور ممکن است به خودش بپیچد و آه بکشد و خاطراتش را از عملیات بازگو کند یا یک رزمنده دیگر بیشتر یاد شوخیهایشان در منطقه بیفتد و با یادآوریشان لبخند به لبش بیاید یا یکی دیگر یاد جا ماندنش از دوستان شهیدش بیفتد و حسرت بخورد.
نویسنده «خون شریک» در پایان گفت: میگویند جنگ امروز، جنگ روایتهاست. دوست دارم از همه کسانی که خاطرات و روایتهایی از اتفاقات گرهخورده به تاریخ این سرزمین و حتی فراتر از مرزهای این سرزمین دارند، بخواهم برای ثبت روایتهایشان کاری کنند. درست است که عرف این است که محقق و نویسنده دنبال سوژه برود، ولی از آن افراد میخواهم لااقل تا آن زمان خاطراتشان را جایی بنویسند یا با صدایشان ضبط کنند تا این خاطرات و روایتها در پیچوخم دنیا گم نشوند.
مریم علیبخشی، متولد 1368 دارای مدرک کارشناسی ارشد معماری است. رتبه دوم بخش داستان کوتاه پنجمین دوسالانه قصهنویسی انتشارات علمی فرهنگی را کسب کرده و تاکنون به مرحله داوری نهایی چند جشنواره ازجمله بخش داستان کوتاه چهاردهمین مهرواره شعر و داستان جوان سوره راه یافته و در سومین دوره جایزه ادبی آفتاب نیز شایسته تقدیر شده است. وی اکنون مستند داستانی «خونشریک» را در دست انتشار دارد.و نوشتن کتابی جدید را نیز بهزودی شروع خواهد کرد.
نظر شما