جمعه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۲:۵۹
طلوعی: شاعرنماها موجودیت شعر را تهدید می‌کنند

سولماز طلوعی، شاعر و نویسنده ارومیه‌ای که به‌تازگی یک مجموعه شعر روانه بازار کتاب کرده است، گفت: وجود افراد شاعرنما بزرگترین آسیب و مشکلی است که شعر امروز را تهدید می‌کند.

سولماز طلوعی، شاعر و نویسنده ارومیه‌ای، در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در آذربایجان‌غربی، گفت: به اعتقاد من قلم همیشه مظلوم بوده و هست؛ همین که بسیاری از  هنرهای نمایشی، سینمایی و حتی تجسمی براحتی دیده می‌شوند، سرو صدا می‌کنند، برای مخاطب مهم می‌شوند و از هنرمندان سینمایی به قول امروزی‌ها سلبیرتی‌ها زاده می‌شوند؛ اما، هرگز یک شاعر و قلمش نمی‌تواند چنین جایگاهی را در بین مخاطبان پیدا کند و چه بسیار شاعرانی که در خانه‌های خود برای همیشه خاموش می‌مانند، موید این نکته است

طلوعی با بیان اینکه در زمینه چاپ اشعارم با مشکل خاصی بجز حذف چند مورد از اشعارم در مرحله مجوز روبرو نشده‌ام، گفت: تا به حال برای چند همایش و گرفتن مجوز برای کتاب‌هایم راهم به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی افتاده است و بی‌انصافی است که بگویم بی‌حرمتی دیده‌ام.
 
وی ادامه داد: وجود افراد شاعرنما بزرگترین آسیب و مشکلی است که شعر امروز را تهدید می‌کند. هر کس چند جمله نامربوط را پشت سر هم ردیف می‌کند و ادعای شاعری می‌کند. امروز فضای شعر به شدت از وجود این افراد شلوغ و نابسامان است. امیدوارم مسئولان و مدیران ارشد فعال در حوزه ادبیات برای این معضل چاره‌ای بیندیشند.

طلوعی بیان کرد: کسانی که سعی می‌کنند با خواندن اشعار دیگران و کپی‌برداری از حس شاعران دیگر، نام شاعری به خود بچسبانند، هرگز کاری از پیش نبرده‌اند و نخواهند برد.
 
 

این شاعر که در سال 1397 کتاب «ساعت‌ها صفر می‌شوند» را منتشر و روانه بازار کرده بود، در ادامه در مورد مجموعه شعر «خودم از خودم»، گفت: اشعار این کتاب در قالب سپید و آزاد بوده و شامل ۷۹ شعر سپید با مضمون عاشقانه و دلتنگی‌های شاعر در فضای تنهایی خودم است. این کتاب در شمارگان هزار نسخه به چاپ رسیده است و خودم مطالعه آن را به علاقمندان حوزه ادبیات بانوان، به‌خصوص زنان مستقل و موفق توصیه می‌کنم.
 
این شاعر و نویسنده ارومیه‌ای ادامه داد: شعر زن، به ضرورت اشاره به فمینیست بودن شاعر نیست، ولی نگاه شاعر به قابلیت‌های زنان، باورهای اشتباه و تبعیض گرایانه جامعه نسبت به زن و تقویت حس خودباوری و اعتماد به نفس در خصوص زنان است که در اکثر اشعار این کتاب به نوعی به آن پرداخت شده است.

شاعر این مجموعه با اشاره به فضای احساسی خلق این آثار، گفت: شاعر گاهی در خلوت خویش فرو می‌رود و به اعماق تنهایی‌اش پناه می‌برد و سکوتش را با واژه‌هایش فریاد می‌زند و گاه جان بر لب واژه‌ها را به آتش کشیده و شور برمی‌انگیزد.

در بخشی از کتاب «خودم را از خودم» می‌خوانیم:

توبه گرگ مرگ است
اما مرگ پایان گرگ‌ها نیست
مرگ، خفه‌خون حنجره‌های هرزه
آغوش‌های در به در
دست‌های خائن در خلوت بره‌هاست!
مرگ، شلاق آتش بر چشم‌های دزدانه
که هزار بار، که هزار شب
به حرمت خانه‌ها زده

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها