شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۲:۵۹
چرا بلای کرونا با وجود خداوند بوجود آمده و انسان رها شده است؟

منوچهر صدوقی سها گفت: در دوره بیماری کرونا، یک سوال بوجود آمده است، که با وجود خدا این بلای جهانی چرا بوجود آمده و چرا انسان رها شده است؟ این سوالی است که پیش آمده است. پیامد این تردید و انکار خدا، زیر سوال رفتن اخلاق و لزوم رفتار اخلاقی است، چرا که شاید تصور شود بهشت و جهنمی ‌هم در کار نخواهد بود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) نشست مجازی «شبهه در توحید، عامل زوال اخلاق» با سخنرانی منوچهر صدوقی سها شب گذشته از سلسله نشست‌های ماه رمضان برگزار شد.

منوچهر صدوقی سها در این نشست طی سخنانی گفت: ارتباط میان توحید و اخلاق، یکی از مباحث مهم است، اینکه شبهات توحیدی به زوال اخلاق می‌رسد، شاید یک امر بدیهی به نظر برسد، اما نیاز به تحلیل دارد. در دوره بیماری کرونا، یک سوال بوجود آمده است، که با وجود خدا این بلای جهانی چرا بوجود آمده و چرا انسان رها شده است؟ این سوالی است که هم برای متدینین و هم غیرمتدینین پیش آمده است. پیامد این تردید و انکار خدا، زیر سوال رفتن اخلاق و لزوم رفتار اخلاقی است، چرا که شاید تصور شود بهشت و جهنمی ‌هم در کار نخواهد بود. اما چگونه وجود چنان خدایی با چنین بلایی جمع می‌شود؟ در نگاه اول باید علت رفتار اخلاقی را بدانیم: ترس از جهنم، طمع بهشت، خوبی برای خوبی، خوبی برای انسانیت از جمله این علل است.

او ادامه داد: در دین ارزش‌های اخلاقی تعریف می‌شود و انگیزه برای انجام دادن رفتار اخلاقی ایجاد می‌شود نگاه دوم، نسبت رفتار و اخلاق است که سه گونه رفتار داریم: رفتار اخلاقی، رفتار بدون اخلاق، رفتار ضداخلاقی.

به گفته این مدرس فلسفه، ابن عربی در «فتوحات» به داستان حضرت ابراهیم اشاره دارد که می‌گوید آنکه مرا خلق کرد، مرا هدایت می‌کند. مرا غذا و آب می‌دهد، وقتی مریض می‌شوم، او مرا شفا می‌دهد. با اینکه هم امور منفی مانند مریض شدن از ناحیه خداست و هم امور مثبت طعام و آب و شفا، ابراهیم(ع) امور منفی را به خود نسبت می‌دهد و امور مثبت را به خدا. در این حوزه  تضعیف دین هم منجر به تضعیف رفتار نوع اول و هم تقویت رفتارهای دوم و سوم می‌شود. در داستان موسی(ع) و خضر(ع) این نوع رفتارها تبیین شده است: سوراخ کردن کشتی و قتل انسان بیگناه و بیگاری کشیدن که از سوی خضر انجام شد رفتارهای بظاهر ضد اخلاقی است. در داستان خضر و موسی هم خضر نبی، امور منفی را به خود و امور مثبت را به خدا نسبت می‌دهد، سوراخ کردن کشتی را به خود و تعمیر دیوار را به اراده خدا.
 
صدوقی سها گفت: اهل معرفت در مثال خورشید و دیوار و سایه، نور را به خدا و تاریکی را به دیوار، یعنی ما نسبت می‌دهند، خورشید نورمحض و دیوار وخاک، ظلمت وتاریکی محض و بدون هیچ نوری است، سایه نه نورمحض است نه تاریکی محض.
 
ای برون از فهم و قال‌وقیل من
خاک بر فرق من و تمثیل من 

او یادآور شد: خورشید از آن حیث نور محض است که هیچ ظلمتی در آن نیست، دیوار هم از حیث خاک بودنش ظلمت محض است و نوری ندارد، اما سایه برزخ نور و ظلمت، بلکه حاصل این دو ماهیت است، سایه نه نور است و نه ظلمت و هم نور است و هم ظلمت. اگر خورشید برود یا دیوار نباشد، سایه می‌رود پس می‌توان گفت که خورشید، ظلمت و سایه را ایجاد می‌کند ، یا اینکه خورشید باعث ظهور ظلمت و سایه می‌شود 

این مدرس فلسفه گفت: با این مثال ما، این بلاها هم به یک تعبیر، از ناحیه خداست؛ اما خیر از خدا ساطع می‌شود و شر از سوی ما. نور باعث ظلمت نمی‌شود؛ بلکه باعث بروز ظلمت می‌شود.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها