گفتوگو با مولف کتاب «حق بر شادی در ادیان»
دیدگاه ادیان الهی پیرامون فرح و شادمانی متعادل و متوازن است
دیدگاه ادیان الهی یك دیدگاه متعادل و متوازن پیرامون فرح و شادمانی است و با توجه به نیازهای اساسی بشر به جایگاه و اهمیت شادی در زندگی و علل و آثار آن توجه ویژهای شده است و شادی و نشاط پایدار، مثبت و هدفمند را تحسین و به پیروان خود توصیه میكنند.
واژه شادی یکی از کلید واژههای اصلی این کتاب است. اساسا چه تعریفی از شادی در این کتاب ارائه شده و بر این اساس شادی در قرآن و روایات چه مفهومی دارد؟
یکی از نیازهای اساسی انسان شاد زیستن است که در پرتو آن، با رسیدن به تعالی روحی، خود و جامعهاش را به سلامت و پویایی رهنمون میشود؛ و به دلیل تاثیرات عمدهای كه شادی و نشاط بر انسان میگذارد از اهمیت زیادی برخوردار است؛ لذا میتوان آن را در حوزه دین نیز مورد بررسی و تحقیق قرار داد. آموزههای دینی به نشاط و شادیهای بشری توجه کردهاند؛ ولی در ادیان مختلف به گونههای متفاوتی به شادی و نشاط توجه شده است. با اینکه تظاهرات انسان ممکن است به صورت غم یا شادی باشد، اما در دین شادی غلبه داشته است؛ و در غالب ادیان، دینداری با خوشحالی، شادی و شعف شروع میشود؛ بنابراین شادی و شعف اصل است. در تمامی ادیان تعریف شادی یكسان است. منتهی در ادیان مختلف مناسبتهای گوناگونی برای شادی هست، و شیوهی ابراز شادی و اینکه چگونه و چطور شادی کنیم متنوع است؛ و همچنین ادیان حدود و آدابی برای جشن و شادی و نشاط قایل شدهاند. بنابراین ما در این کتاب برآنیم تا با تأمل بیشتر در باره شادی و نشاط و ضرورت و اهمیت آن، با کنار هم قرار دادن اصول ثابت و فرعی دین مبین اسلام و دین یهود و بررسی و مقایسه دقیق آنها، روشهایی را پیدا کنیم که در فرد ایجاد شادی و آرامش نموده باشد؛ لذا باید تعریف دقیقی از شادی را ارائه دهیم: باید توجّه داشت كه تعریف دقیقى از شادى در دست نیست. آنچه به عنوان تعریف شادى گفته شده، تبیین حقیقت آن نیست؛ بلكه اشارهاى اجمالى به مفهوم آن، یا بیان مبادى (زمینهها) و یا آثار و نشانههاى آن است، مانند این كه: شادى، عبارت است از ضدّ اندوه؛ شادى، عبارت است از مجموع لذّتهاى بدون درد؛ شادى، احساسى است كه از حسّ رضایتمندى و پیروزى به دست میآید. با نگاهى به تعاریفى كه براى شادى ارائه شده، معلوم میشود كه حسّ شادى، مانند دیگر احساسات انسان، با لفظ، قابل تبیین و تفسیر نیست، و تنها كسى میتواند حقیقت آن را درك كند كه داراى این حس است. از این رو، در واقع، راهى براى تعریف آن جز اشاره به مقارنات، مبادى، آثار و لوازم آن وجود ندارد. اگر بخواهیم شادى را با آثار و لوازم آن تعریف كنیم، قطع یکی از دقیقترین و كوتاه ترین تعاریف، سخنى است كه از امام على علیه السلام در این باره نقل شده كه میفرماید: السُّرورُ یبسُطُ النَّفسَ، ویثیرُ النَّشاطَ (تمیمی آمدی، غرر الحكم و دررالكلم،1360، ج ۲، ص ۱۱۳، ح ۲۰۲۳،لیثی واسطی، عیون الحكم والمواعظ، 1376، ص ۶۲، ح ۱۶۰۵)؛ شادى، دل را باز میكند و موجب نشاط میگردد. بر پایه این سخن، سرور و شادى، حالتى است كه در اثر آن، اوّلاً دل و جان انسان باز میشود، یعنى آدمى در درون احساس گستردگى و آسایش میكند؛ ثانیاً، موجب نشاط، سرزندگى و آمادگى روحى براى كار و تلاش بیشتر میگردد. لذا با الهام از این روایت در تعریف شادى، به این تعریف میتوان دست یافت که شادى، عبارت است از هیجانات مثبت درونى كه انقباض روانى را از بین میبَرَد و موجب انبساط خاطر و نشاط و پویایى میشود. به این تعریف میتوان دست یافت که شادى، عبارت است از هیجانات مثبت درونى كه انقباض روانى را از بین میبَرَد و موجب انبساط خاطر و نشاط و پویایى میشود.
یکی از فصول کتاب به دیدگاه روانشناسان به شادی پرداخته است. روانشناسی به شادی چگونه مینگرد و مدلهای روانشناسی که در این فصل انتخاب و شرح داده شده بر چه اساسی بوده است؟ (مدل جرولف و ...)
«شادی» یکی از هیجانات مثبت و از جمله پدیدههای روان شناختی است که تحقیقات، مطالعات و بررسیهای مختلفی را معطوف خود ساخته و از آن تعاریف مختلفی ارائه شده است؛ و به طور کلی میتوان گفت که از دیدگاه روانشناختی شادی با رضایت مندی و عواطف مثبت رابطه دارد. شادی رشتهای نسبتا تازه در مطالعات روانشناسی است؛ و تعریفات متعددی درباره شادی توسط دانشمندان ارائه شده است، كه در همه آنها نوعی تجربه كردن احساسات مثبت به چشم میخورد. شادی مانند هر مقوله دیگری دارای درجات پائین تا بالا است و معمولا افراد بین دو طیف كم و زیاد شادی قرار میگیرند. این كه فرد در چه میزانی از شادی قرار دارد، تا حد زیادی بستگی به یادگیری، آموزش و داشتن نگرش مطلوب نسبت به آینده و زندگی دارد ؛ این موضوع این مساله را در پی دارد كه اگرچه رابطه قوی بین برخی از صفات شخصیتی نظیر برون گرایی و شادی وجود دارد ولیكن ابعاد دیگری از شخصیت هستند كه در حیطه سبكهای تفكر و یادگیری قرار دارند و بطور غیر مستقیم باعث شادی میشوند. افراد شاد عزت نفس، حس كنترل و خوشبینی بیشتری دارند كه این حالت از حس مقصودگرایی آنان كه از داشتن هدف در زندگی مشتق میشود، بهره میگیرد.
مدل شادی الكساندر جرولف
در مدلی که الكساندر جرولف برای شادی ارائه كرده، شش اقدام مورد ملاحظه قرار گرفته است كه عبارتند از:
1- مثبت اندیشی: مثبت اندیشی مهارتی آموختنی است و عامل مهمی برای شادی و موفقیت در زندگی تلقی میشود.
2- یادگیری: انسانها ماشینهای یادگیرندهای هستند كه از هر پدیدهای كه در اطراف آنها اتفاق میافتد میتوانند یاد بگیرند و از كشف حقایق جهان لذت خواهند برد.
3- خودگشودگی: خودگشودگی باعث شادی در زندگی میشود و بالعكس پنهان كردن تفكرات و احساسات واقعی منجر به عدم نشاط و شادی در محیط كار میشود.
4- مشاركت: زمانی كه ما در تصمیماتی كه برایمان مهم است شركت میكنیم و برای ساختن آیندهی خود فعالانه وارد عمل میشویم شادتر خواهیم بود.
5- یافتن معنا (معنا دار بودن زندگی): معنا دار بودن زندگی مهمترین عاملی است كه موجب انبساط روحی انسان میشود. بیشتر روان شناسان وجود معنا در زندگی را عامل اساسی برای واداشتن آدمیان به ادامه زندگی به طور عام و فراهم كردن زندگی شاد و همراه با خرسندی برایشان به طور خاص میدانند.
6- علاقه: برای ایجاد علاقه باید برای شاد شدن دیگران را شاد سازید زیرا شادی مسری است یعنی اگر افرادی که اطراف شما هستند شاد باشند شما هم شادتر خواهید شد؛ و نیز با كمك كردن به دیگران شما نشان میدهید كه برای آنها ارزش قائلید و از موفقیت آنها خوشحال میشوید؛ و همچنین به دوستان خود باید توجه داشته باشید و عشق و محبت را اساس زندگی خود قرار دهید.
و همچنین رابطه عملكرد و شادی چارلزدی كرنز، از نظر وی افراد از نظر شادی و عملكرد در یكی از موارد زیر قرار میگیرند:
1- افراد شادی که عملكرد پایینی دارند و شاد هستند؛
2- افرادی که عملكرد پایینی دارند و شاد نیستند؛
3- افرادی كه عملكرد بالایی دارند و شاد هستند؛
4- افرادی که عملكرد بالایی دارند و شاد هستند.
عملكرد به اقداماتی كه منجر به نتایج اصلی میشود اشاره دارد. منظور از افراد با عملكرد بالا این است كه فعالیت و كاری كه آنها انجام میدهند باعث رسیدن به نتایج اصلی میشود. شادی تجربه مكرر عواطف و احساسات مثبت و احساس رضایت از زندگی و فقدان نسبی احساسات ناخوشایند است.
آیا شادی در ادیان الهی مانند یهودیت و مسیحیت اصالت دارد؟
غم و شادی از حالات انسان است كه در فراز و نشیبها و در رویدادهای مختلف زندگی گریبانگیر او خواهد بود و از لوازم و حالاتِ جدایی ناپذیر نفس آدمی است. اصلاً زندگی بدون غم و شادی معنا و مفهومی ندارد. اما در این میان آنچه اصالت و شرافت دارد شادی است. بدان معنا كه اساس خلقت و فطرت بر شادی بنا نهاده شده است. اگر اندوهی هم باشد، اندوهی عارضی و گذراست. هر چند غم و شادی ملازم انساناند، ولی آنچه اصالت دارد شادی است. فطرت انسان همیشه به دنبال شادی و در جست و جوی شادی بوده است؛ که در این کتاب به چند مورد از نشانههایی از اصالت شادی اشاره شده است از جمله: گواهی فطرت، جنود عقل، توصیه به غمزدایی و شادی بخشیدن به دیگران، تأیید خداوند بر شاد بودن، تأیید آیات و روایات بر شاد بودن ... ، بر این اساس غم و شادی امری غریزی و طبیعی است و مسلّم است كه همه ادیان به نكتههایی در این باره پرداختهاند. که در این پژوهش به مواردی از كتاب مقدس تورات و اسلام بسنده کردهایم؛ در جایی از كتاب مقدس زبور آمده است: «ای ساكنان روی زمین، در حضور خداوند فریاد شادمانی سر دهید! خداوند را با شادی عبادت كنید و سرودخوانان به حضور او بیایید. بدانید كه او خداست؛ و در روایات ما نیز امیر مؤمنان علیه السلام یکی از صفات مؤمنان را چهره بشاش و شاد داشتن دانسته است و خود نیز به این صفت آراسته بود. استاد شهید مطهری در این باره میگوید: «علی، مردی بود بشاش، و همیشه با مردم با بشاشت و با چهره بشاش رو به رو میشد؛ مثل خود پیغمبر. علی علیه السلام با مردم مزاح میکرد مادام که به حد باطل نرسد؛ همچنان که پیغمبر مزاح میکرد. یگانه عیبی که برای خلافت به علی علیه السلام گرفتند این بود که گفتند: عیب علی علیه السلام این است که خنده روست و مزاح میکند؛ مردی باید خلیفه شود که عبوس باشد و مردم از او بترسند.
شبهاتی وجود دارد مبنی بر اینگه گاهی در ادیان الهی گزارههایی وجود دارد که انسان را به سوی غم و اندوه سوق میدهد مانند تاکید بر مرگ اندیشی؟ آیا این موضوع محلی از اعراب دارد؟
ممكن است گفته شود در برخی از آیات قرآن و روایات آمده است كه خوشحال و شادمان نباشید، یا اینكه كمتر بخندید و بیشتر گریه كنید و این با مبنای اصالت فرح و شادی سازگار نیست. چنان كه در سوره قصص چنین آمده است: لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا یحُبُّ الْفَرِحِین (سوره قصص، آیه76). شادمان مباش كه خداوند شادی كنندگان را دوست نمیدارد.
در پاسخ باید گفت: اصولاً در اسلام اندیشهای و یا قانونی، نمیتوان جست كه با خرد در چالش و تعارض باشد و اگر هم روزی آیه و حدیثی با حكم خرد تعارض پیدا كرد، یا برداشت ما از دین غیرصحیح است و یا در حكم خرد مغالطهای رخ داده است. بر این اساس، شادی و فرح دارای دو دسته آیات و روایات است؛ آیات و روایاتی كه ما را نه تنها به شاد بودن بلكه به شاد كردن مردم توصیه و تشویق كرده است؛ و آیات و روایاتی كه ما را از شاد بودن نهی كرده است. بنابراین، برخی از روایتها ـ كه شادی و عوامل آن را نكوهش كردهاند ـ بیانگر نشاط و عواملی است كه پا را از مرز و حدود شادی مطلوب از دیدگاه اسلام فراتر نهاده و به افراط و تفریط كشیده شدهاند، وگرنه اسلام اصل شادی را نهتنها ناپسند نشمرده، بلكه آن را تأیید و به آن سفارش كرده است و همچنین تعارضى میان این دو دسته از روایات وجود ندارد؛ زیرا اندوه، به خودىِ خود، ناروا نیست. در مواردى، غم، شادىآفرین است (مانند: اندوه بر مصیبتهاى اهل بیت، اندوه بر مصیبتهاى مؤمنان، غصّه خوردن از یاد قیامت، غصّه بر گناه، غصّه بر عیبهاى خود...). از این رو، عقل، مبدأ اینگونه غمها نیز هست، و از سوى دیگر، مطلق غمناك نشدن نیز، روا نیست. بى غمى، اگر ریشه در ناتوانى عقل و یا ضعفهاى روانى داشته باشد، نه تنها ممدوح نیست، بلكه بسیار نكوهیده است.
دیدگاه قرآن به عنوان کتاب آسمانی اسلام نسبت به جایگاه غم و اندوه چیست و رابطه انسان با این مقوله چگونه باید باشد؟
قرآن بهعنوان مهمترین منبع و قطعیترین كتاب آسمانی در صدور، كه بدون تحریف در اختیار بشر قرار دارد، به صورت جدّی بر موضوع شادی و نشاط، تأكید دارد. در آموزههای دینی، داشتن نشاط و روحیه شاد لازمه یك زندگی موفق است. در اسلام، نكات ارزشمندی درخصوص ایجاد شادی و نشاط آمده است. شادی میتواند برای خود فرد و گاهی نیز دیگران سازنده باشد. ازجمله مباحثی كه در متون دینی به آن اشاره شده است، گرهگشایی از مشكلات مردم و «ادخال سرور» و ایجاد شادمانی در آنهاست. در این منابع از كسانی كه موجبات دلخوشی و شادكامی مردم را فراهم میآورند، ستایش شده و آنها سزاوار نعمتها و پاداشهای خداوند در آخرت، خوانده شدهاند. در مجموع، مفهوم شادی 35 بار در قرآن آمده است. در برخی از این آیات، مؤمنان به شادی و خوشحالی دعوت شدهاند؛ در بعضی دیگر از آیات، كسانی به دلیل شرایط روحی خود و انگیزه خاص در شادمانی، نكوهش یا از آن منع شدهاند.
دین یهودیت و تورات به شادی و غم چگونه نگریسته است؟
نگاه اجمالی به ادیان الهی بیانگر این مطلب است که ادیان آسمانی، هم به نیازهای روحی و هم به نیازهای جسمی انسان توجه داشته و به خصوص از طرح موضوع شادی و نشاط غافل نبودهاند. وجود آیات متعدد (پاسوق) عهدین حاکی از اهمیت این موضوع در ادیان آسمانی است. دانشمندان یهود براین اعتقادند كه خداوند میخواهد بندگانش شاد و شادمان باشند، و از این رو دوری جستن از خوشیهای جسمانی و رفاه و لذات مادی را گناهی عمدی دانسته اند و احساس این واقعیت كه انسان در حضور خداوند به سر میبرد، خود یك منبع روانشناسی و نشاط و شادی است. بر اساس تعالیم دین یهود، در زندگی جاودان و ابدی انسان، شادی مطلوب جز در پرتو دین داری، تحقق نخواهد یافت. در این دین، دین داری مصداق شادی مطلوب بیان شده است.
در کتاب آسمانی یهود (عهد عتیق) در برخی از آیاتش به موضوع «شادی» اشاره شده است. در تورات واژۀ «شادی» به معنای «سیمحا» است. فعل «سامَح» به معنای شاد بودن و شادی كردن به صورتهای مختلف 154 بار در كتاب مقدس بكار رفته است. اسم «سیمحا» به معنای شادی 94 بار در كتاب مقدس بكار رفته است. و اسم فاعل «سامِیح» به معنای فرد شاد و خوشحال 21 بار در كتاب مقدس بكار رفته است. كه مجموعاً در ترجمه تفسیری (عهد قدیم) تعداد 269 آیه برای کلمه شادی وجود دارد. برای نمونه فقط به یک مورد اشاره می کنم: ایوب باب سی و هشت آیه شش «آیا میدانی در میان غریو شادی ستارگان صبح و فرشتگان آسمان، زمین بنیاد نهاده میشد». این پاسوق اشاره به انبساط جهان میکند که خلقت جهان با بسط و انبساط آغاز شده است و انبساط توام با شادی است و انقباض با غم همراه است.
اساسا چرا دو دین یهودیت و اسلام به عنوان مطالعه موردی در این کتاب انتخاب کردید؟
در این کتاب سعی بر آن است تا موضوع فرح و شادمانی را در ابعاد مختلف خود و از منظر دین مبین اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین و دین یهود به عنوان اولین دین توحیدی مورد بررسی قرار داده؛ بی آن كه چیزی بر آنها تحمیل شود. زیرا دیدگاه ادیان الهی یك دیدگاه متعادل و متوازن پیرامون فرح و شادمانی است و با توجه به نیازهای اساسی بشر به جایگاه و اهمیت شادی در زندگی و علل و آثار آن توجه ویژهای شده است و شادی و نشاط پایدار، مثبت و هدفمند را تحسین و به پیروان خود توصیه میكنند.
عوامل شادی آفرین و راهکارهای شادی بخش از منظر اسلام چیست؟
از نگاه دین مهمترین عوامل شادی زا در زندگی انسانها عبارت است از: محبوبیت، مقبولیت، موفقیت، عوامل شادكامی پایدار، ایمان، هویت ملی و فرهنگی، خلاقیت، تجربههای عارفانه، حل مسئله و مشكل، پرهیز از گناه، رضایت و تحمل، تبسم و خنده، تنوع ظاهری، بوی خوش، كار و تلاش، تفریح و تفرج، سیر وسفر، تفكر در آفرینش و كشف حقیقت، رسیدگی به دیگران، با بچهها بودن، استفاده از روشهای استعارهای، شعری در بیان نظرات، داشتن دوستان ساده و خوش مشرب، تقویت عزت نفس، هدیه دادن و مهربانی كردن و گره گشایی از كار دیگران.
نظر شما