گردهمایی انجمن ترویج زبان وادب فارسی/2؛
میرعابدینی: تنوع فرهنگی و اقلیمی خوزستان زمینهساز مکتب داستاننویسی جنوب شد
حسن میرعابدینی نویسنده و پژوهشگر گفت: خوزستان با داشتن بنادر مهم به عنوان یکی از معابر ورود مدرنیسم از خارج به ایران و با داشتن تنوع فرهنگی و جغرافیایی زمینه ساز مکتب داستان نویسی جنوب شد.
وی با نگاهی به ادبیات اقلیمی به عنوان یکی از عناصر زمینه ساز داستاننویسی خوزستان تشریح کرد: رمان ناحیهای یا اقلیمی، یکی از زیر شاخههای رمان هر کشور محسوب شده است که در این گونه ادبیات، عنصر زمان، مکان و محیط میتواند زمینههای رویدادهای داستان را برجستهتر از عناصر دیگر کند و توجه به مکان و جزئیات بصری حاصل جنبش رمانتیک است.
میرعابدینی داستان اقلیمی را داستانی دانسته که توجه ویژهای بر کیفیت مختصات جغرافیای مناطق خاصی کرده و معتقد است: نویسندگانی چون «مارکز» و «فاکنر» در منطقه خیالی داستان ساخته و ویژگیهای اقلیمی مدنظر خود را در داستانشان اعمال میکنند.
وی در ادامه در تعریف ادبیات اقلیمی اضافه میکند: ادبیات اقلیمی به آداب و رسوم، باورهای مردم و به طورکلی به خرده فرهنگهایی توجه کرده که حال و هوایی منحصر به فرد به داستان بخشیده و همین استفاده خلاق از واژگان بومی سبب غنای زبان و تشخص آثار نویسندگان برجسته اقلیمی شده و از طریق کاربرد واژگان از زبانهای محلی هوای تازه به ادبیات معاصر میدهد.
این منتقد ادبی معاصر ایران با اشاره به معایب رخداد رمان اقلیمگرا اینگونه توضیح میدهد: وقتی که توصیفهای بومی به جای آنکه کارکرد داستانی بیابند نقش تزئینی و توریستی پیدا کند؛ طبیعی است هیچ نویسندهای تنها با سفرکردن نمیتواند رمز و راز منطقه را در حدی که به کار آفرینش ادبی بینجامد، دریابد و اگر اقلیمگرایی تلاشی برای جداسازی ادبیات ملی از ادبیات جهان باشد نیز حرکتی ناصواب است.
وی گفت: اگر رشد و شکوفایی ادبیات معاصر ریشه در جغرافیای طبیعی، فرهنگی و سنت ادبی اینجا باشد، میتواند به سمت صناعتهای داستان مدرن و مسائل عمومی جهان پیش رود.
نویسنده «هشتاد سال داستان کوتاه ایران» افزود: توجه به جغرافیا در داستان میتواند به کشف پیچیده مکان و استفاده از فضا و جغرافیا به عنوان زمینهای برای تحلیل میان رشتهای در نقد جغرافیایی، نقشه برداری ادبی و جریان سازی داستان مناطق کشور کمک کرده و تأثیر به سزایی داشته باشد.
میرعابدینی در ادامه نقد جغرافیایی گفت: هرچند شرایط اقلیمی در رنگآمیزی چهرههای ادبیات هر منطقه تأثیرگذار است اما جغرافیا عامل اصلی نیست و در عالم ادبیات انسان و مسائل مربوط به آن در درجه اول اهمیت قرار دارند.
وی با بیان اینکه به دسته بندی نویسندگان بر اساس محل تولد و منطقه زندگی آنان باور ندارد ، عنوان میکند: برای بررسی جریان ادبی یک دوره یا یک نویسنده تمایلم براساس وجه غالب یا ساختارگرایانه ادبیات است و غنای فضای فرهنگی نقش مهمی در جغرافیای منطقه داشته و ادبیات خلق شده در زمینه فرهنگی و سنت ادبی رنگ پررنگی دارند.
وی آمیختگی جلوههای رنگ به رنگ در تنوع زیستی خوزستان را ویژگی خاص ادبیات خوزستان برشمرد و تصریح کرد: «محمد علی سپانلو» در کتاب در جستجوی واقعیت توجه بر محیط جغرافیایی و زبان را دو ویژگی داستان جنوب و گیلان بیان میکند و چهار منطقه اقلیم داستان جنوب، داستان تبریز، داستان اصفهان و داستان گیلان برای ادبیات اقلیمی میداند.
پژوهشگر کشوری یادآور میشود: «کورش اسدی» و «غلام رضایی» که هردو از داستان نویسان خوب خوزستان هستند، در کتاب دریچه جنوبی دیده میشوند این دو نویسنده بر جنبههای داستان و سناریوی آن همچون: سبکشناسی از طریق جغرافیا و ویژگیهای اقلیمی تأکید دارند و اقلیم داستان را بر داستان اقلیمی ترجیح میدهند. اسدی و رضایی معتقدند داستان، داستان است؛ نه متن جامعهشناسانه و تکنگاری اجتماعی و باید داستانها براساس پیشینه شناسی بررسی شوند؛ نه از طریق ویژگیهای زیباشناسی و مبنای مشخصات اجتماعی و بومی قرار گیرند.
وی با اشاره به دیگر نویسنده برجسته خوزستان بیان میکند: «احمد محمود» در اواخر دهه 30 داستانهایی در حال و هوای جنوبی منتشر کرد و جریان ادبیات جنوب شناسی از دهه 40 در شکلگیری ادبیات مدرن ایرانی را میتوان نمود جدی آن را در آثار نویسندگان خوزستانی بافت. نویسندگانی که در فضای فرهنگی و اجتماعی منطقه بالیده بودند و اشتراکاتی در شیوه داستان نویسی و نوع جدیدی از داستان نویسی به عنوان جریان سازی مدرن را تعریف کردند.
میرعابدینی از ویژگیهای زمینه ساز داستان جنوب را تنوع فرهنگی ناشی از صورتهای گوناگون فرهنگی ذکر کرده و تاکید میکند: وجود بنادر خرمشهر و آبادان و انتقال کالا بین ایران و کشورهای دیگر از جمله این عوامل است و در تاریخ تحولات مدنی جدید ایران؛ نقش مرزهای غربی و شمالی شناسانده شدند. درآمیختگی شیوههای محلی و صورتهای فرهنگی از بدویترین مراسم زار گرفته تا فرهنگهای پیشرفته اروپا وارد خوزستان شده و مواد قابل توجه برای داستان نویسی و شخصیتهای جالب توجه را در منظر نویسندگان قرار داده است.
این نویسنده برجسته عامل دیگر داستان نویسی جنوب را جغرافیای طبیعی آن و همجواری با نخلستانهای سوزان، خلیج فارس و دریای گسترده، تنوع فضاها، زندگی، شیوههای متفاوت زیست جنوب و قطب صنعتی جنوب اعلام میکند.
وی در پایان به نویسندههایی همچون منوچهر شفیانی و بهرام حیدری در مسجدسلیمان که داستانهایشان حول محور روستایی و عشیرهای بود و نویسندگان آبادان و خرمشهر و اهواز مانند احمد محمود، نسیم خاکسار، فرهاد کشوری، ناصر تقوایی و محمد بهارلو که داستانشان توصیف مشکلات شهری و کارگری صنعت نفت بوده است، اشاره میکند.
یادآوری میشود: پانزدهمین گردهمایی بین المللی انجمن ترویج و زبان ادب فارسی از 28 بهمن تا 7 اسفند در اهواز برگزار میشود.
نظر شما