جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹ - ۱۵:۰۵
رمان تاریخی «قانقوش» در ارومیه رونمایی شد

پنجمین جلسه از سلسه برنامه‌های پی‌رنگ با رونمایی آخرین اثر رضا تقی‌زاده با عنوان قانقوش در سالن شهید آهندوست فرهنگسرای جوان ارومیه برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) در آذربایجان‌غربی، رضا تقی‌زاده؛ نویسنده و شاعر اهل ارومیه‌ در این مراسم، اظهار کرد: «قانقوش» یک کلمه ابداعی بوده که ترکیب دو کلمه «قان» به معنی خون و «قوش» به معنی پرنده است.

وی افزود: کتاب «قانقوش» در حقیقت یک رمان تاریخی درباره سه برهه از زمان است و اسماعیل به دنبال تابلو خط‌های پدرش به موزه فرانسه رفته و در موزه‌های‌ کشورهای مختلف به دنبال آثار پدرش می‎‌باشد.

این نویسنده ارومیه‌ای، ادامه داد: در آنجا با دختری به نام نگار آشنا می‌شود که او نیز به دنبال اسناد تاریخی به‌جا مانده از پدربزرگش به نام اسماعیل افشار و باقر وطن‌پرور دو نفر از مشروطه‌خواهان ارومیه است. اسماعیل خانه خود را فروخته و چهار هزار مسلح را با خود متحد کرده و در تبریز دوشادوش ستارخان و باقرخان می‌جنگند.
 

وی گفت: اسماعیل افشار یکی از دلاوران ارومیه است که در زمان مشروطیت خانه خودش را فروخته و برای چهار هزار نفر اسلحه و اسب تهیه می‌کند و به همراه دوست صمیمی و همرزمش به نام باقر وطن‌پرور به تبریز می‌روند تا در کنار ستارخان و باقرخان علیه حکومت استبدادی جنگ می‌کنند و در نهایت به ارومیه برگشته و مشهدی باقر از کانال آب به شهر بندری عثمانی پناه می‌برد.

تقی‌زاده بیان کرد: مشهدی اسماعیل افشار اورموی را زندانی می‌کنند و در زندان چاقوی کهنه‌ای پیدا می‌کند و  رگ گردنش را می‌زند تا خودکشی نماید زندانبان متوجه شده و او را گرفته و به تبریز تلگراف می‌کنند که اسماعیل می‌خواهد خودش را بکشد از تبریز جواب می‌دهند که او را هرچه زودتر اعدام کنید و در نتیجه در حالی‌که خون از گردن اسماعیل بیرون می‌زد، او را گرفتند و به چوبه دار بستند و در محل زندان ارومیه که الان بیمارستان عارفیان می‌باشد، اعدامش کرده‌اند.

این نویسنده ادامه داد: هنگام برگشتن نگار از فرانسه به ایران، هواپیما دچار سانحه شده و در ارومیه سقوط می‌کند. در خلال داستان به قانقوش‌ها (کلمه ابداعی) برمی‌خوریم که پرندگانی هستند با خرطومی که هدفشان از بین بردن فرهنگ و فلکلور و آثار باستانی می‌باشد.
 

وی افزود: در ارومیه سال‌های بعد از انقلاب، زلزله شدیدی اتفاق افتاد که دقیقا در خاطر بنده هست، صبح بعد از خوردن سحری بود که زمین و زمان تکان خورد و زلزله خانه‌های خیلی زیادی را خراب کرد. خانه‌ای بود در  یکی از روستاهای اطراف که ساکنین آن سال‌ها بود مهاجرت کرده و خانه متروکه بود.

تقی‌زاده گفت: در زیرزمین آن خانه، دو تا تخم پرنده بود که از 100 سال قبل مانده و در زلزله خانه خراب می‌شود و روی تخم پرنده‌ها  آفتاب می‌خورد و از آن تخم‌ها پرنده‌هایی بیرون میاد که این پرنده‌ها هم پرنده هستند و هم مثل جانور خرطوم دارند و کارشان مکیدن خون مردم است. یعنی از خون مردم و انسان‌ها تغذیه می‌کنند و همچنین ساختمان‌ها، آثار باستانی و مراکز فرهنگی را از بین می‌برند و هرجا فرهنگ و عقاید مردم هست آن‌ها را  از بین می‌برند.

رضا تقی‌زاده، علاوه بر هشت عنوان کتاب چاپ شده، شاعری توانمند با تخلص «اوزان» است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها