نیازهای متفاوت و منحصر بهفردی در آثار این شاعر کرمانشاهی مشاهده میشود که بخشی از آن به ادبیات پایداری و نهضت مقاومت اشاره دارد و بخشی دیگر بیانگر انسان عصر کنونی و زندگی وی است.
وی که اکنون مسئول صفحه شعر در هفتهنامه «غرب» کرمانشاه است، دو صفحه را به ادبیات اختصاص داده که در یک صفحه آن به شعر امروز کرمانشاه میپردازد و در آن سرودههای شاعران کرمانشاهی و نقدهایی بر اشعارشان چاپ میشود. در صفحه دیگر بهنام «گام به گام با شعر جهان» که تاکنون 28 شماره آن چاپ شده، مختص معرفی شاعران مطرح جهانی است.
رشیدی معتقد است تمایل برخی از صاحبان قلم در کرمانشاه برای چاپ آثارشان در پایتخت، دلایل متعددی دارد ولی مشکلی که در این حوزه در استان وجود دارد به پخش کتاب بازمیگردد؛ زیرا «هنگامی که در استان کتابی را به چاپ میرسانیم، مکانیسمی در اختیار نداریم که بتوانیم بهصورت مطلوب در سطح استان و یا کشور آن را پخش کنیم و باید گام به گام مکانیسمی را تعریف کنیم تا کتاب چاپ شده استان، به سمت پخش سراسری برود».
پیرامون راهکارهای این شاعر کرمانشاهی برای پخش بهتر کتاب در استان که بیشک رونق انتشاراتیهای بومی را در پی دارد، با او به گفتوگو نشستیم که در ادامه از نظر مخاطبان میگذرد.
از شعرهای خودتان شروع کنیم؛ مجموعه شعر «شکوفه من از بلوط بگو» چه محوری را دنبال میکند؟ آیا این مجموعه نیز جنگ و ادبیات مقاومت را منعکس میکند؟
یک مجموعه شعر به نام «شکوفه من از بلوط بگو» در دست چاپ است، که مجموعهای از شعرهای من از ابتدای انقلاب تاکنون و شامل دو بخش است؛ یک بخش، به نوعی شعرهایی است که انعکاس جنگ و ادبیات مقاومت است البته جنگِ پشت جبهه و مردمی که درگیر جنگ بودهاند، و بخش دیگر آن درباره صلح و درواقع مجموعه اشعاری است درباره زندگی، انسان و چالشهایی که با آن روبرو است. در این بخش، سعی کردم که شعر از فضای قبلی خارج شود و بیانگر انسان عصر کنونی و زندگی وی باشد.
تاکنون چند عنوان کتاب از شما به چاپ رسیده است؟
دو اثر از من بهچاپ رسیده است؛ یکی بهنام «گام به گام با شعر نو از نیما تا قیصر امینپور» که در 600 صفحه توسط انتشارات سرانه چاپ شد و یکی هم کتابی تحت عنوان «هشت فیلسوف» که در سال 1398 توسط انتشارات دیباچه به چاپ رسید. هر دو ناشر در کرمانشاه فعالیت میکنند.
کتاب «گام به گام با شعر نو از نیما تا ... قیصر امین پور» از معدود کتابهای پژوهشی و تحلیلی در زمینه ادبیات است که به بررسی اشعار شاعرانی از جمله شفیعی کدکنی، اخوان، شاملو، فروغ، سپهری و غیره میپردازد که در شعر دنبالهرو نیما بودهاند. این کتاب، کوشش بر این دارد که مخاطب را به درک عمیق و ژرفی از جریانهای شعری معاصر هدایت کند و روشنگر زوایای پنهان این جنبش ادبی باشد.
کتاب را بر اساس این ضرورت نوشتم که اگر عقل را فشردگی تجربه تعریف کنیم و اگر انسان بخواهد توان و قوای عقلی خود را تقویت کند، باید از تجارب اندیشمندان و دیگران استفاده کند و بر اساس این تعریف که عنوان شد، تصمیم گرفتم که در پنج جلد کتاب، فیلسوفهایی را که در سطح دنیا مطرح هستند، به زبان ساده و با مثالهایی بومی معرفی کنم.
ناگفته نماند که «مهدی اخوان ثالث» نیز در اواخر عمر کتابهای فیلسوفان اروپایی را مطالعه میکرد و علت این کار را اینگونه بیان کرده بود که «هر شاعری باید اندیشمندان زمان خود را بشناسد». من هم با ایدهبرداری از این کار، اقدام به خواندن و مطالعه در مورد فیلسوفان و اندیشمندان جهان کردم و پس از آن به نوشتن در مورد آنها پرداختم.
اولین جلد از این کتاب نزدیک به 200 صفحه دارد که در آن هشت فیلسوف معرفی شده که سال گذشته توسط انتشارات دیباچه به چاپ رسید و در چهار جلد بعدی هم، در هر کدام به معرفی هشت فیلسوف و اندیشمند مطرح جهانی دیگر میپردازم.
از موضوع کتاب دیگری که در دست چاپ دارید، بگویید. این کتاب چطور ذهن شاعران جوان را به سمت اثری بهتر رهنمون میکند؟
کتاب «گام به گام با شعر جهان» که در دست چاپ است، به بررسی اندیشه، زبان و تکنیکهای شاعران برجسته دنیا میپردازد و به دنبال انتقال میراث ادبی جهان است یعنی خواننده با مطالعه این کتاب به میراث ادبی جهان دست پیدا میکند و باعث میشود که یک شاعر جوان که این دستاوردها را مطالعه کند، ذهن او برای خلق آثار بهتر غنی میشود.
و اما از نگرشهای خود به شعر و ادبیات بگویید، چرا بر این باور هستید که ادبیات باید در همه زندگی مردم نقش داشته باشد؟
همواره نگاه من به ادبیات این بوده که با توجه به موقعیت و وضعیت جامعه، ادبیات را برای خودم تعریف کنم. به عنوان مثال اکنون که در دوران صلح هستیم، میتوانم شعرهایی با مضامین عاشقانه، فلسفی، جهان هستی مانند مرگ و خداوند و یا موضوعات دیگر هم بسرایم. اما من معتقدم که ادبیات باید در فراز و فرودهای زندگی مردم نقش داشته باشد و در کنار آنها باشد و از آرمانها و زندگی آنها دفاع کند و اگر وضعیت عادی و طبیعی شد آن موقع ادبیات رویکردش را به مسائل فلسفی، انسان شناسی، فردی و عاشقانه تغییر میدهد.
چگونه میتوان با شعر به رمز و راز هستی پی برد؟
تنها زبانی که میتواند به بخش پر رمز و راز هستی ورود پیدا کند، زبان شعر است و با شعر میتوان به رمز و راز جهان هستی، خداوند بزرگ که خالق همه چیز است، عشق و حتی مرگ دست یافت که در آثار مولانا مشاهده میکنیم که وی با استفاده از زبان شعر به مفاهیمی درباره خداوند و مفاهیم فلسفی ورود پیدا میکند زیرا فقط با زبان شعر میتوان وارد این قلمروها شد.
اگر نگاهی به موضوعات شعری شما بیندازیم، متوجه خلق آثار متناسب با نیازهای زمانه و بهویژه نهضتهای مقاومت میشویم. در این باره هم توضیح دهید.
زمان هشت سال دفاع مقدس مقطعی بود که احساس کردم باید ادبیات مقاومت و پایداری را تقویت کنیم و بر این اساس ادبیات فلسطین را مطالعه کردم و علاوه بر آن از ادبیات مقاومت فرانسه الهام گرفتم، در جنگ جهانی دوم زمانی که آلمانها به فرانسه حمله میکنند و پاریس اشغال میشود. ادبیاتی در آنجا تحت عنوان ادبیات مقاومت شکل میگیرد که در راس این نهضت، لویی آراگون، ژان پلسارتر و پل الوار بودند که بهصورت زیرزمینی مقاله و شعر مینوشتند. من با مطالعه نهضتهای مقاومت در جهان به دنبال یافتن مؤلفههای ادبیات آنان در آن برهه از تاریخ بودم و بعد بر اساس آنها یک سری اشعار را در زمان جنگ تحمیلی در رابطه با ادبیات پایداری سرودم.
برخی از شاعران و نویسندگان بنام کرمانشاهی تمایل دارند آثارشان را بهجای دیار خودشان، در پایتخت بهچاپ برسانند. نظرتان در این باره چیست و فکر میکنید بهروز شدن زیرساختهای چاپ و نشر تا چه اندازه در تغییر این رویکرد موثر خواهد بود؟
زیرساختهای فرهنگی که یکی از آنها انتشارات است، در کرمانشاه در حال نهادینه شدن است و کم کم جایگاه خود را در استان به دست میآورد. مثالی میزنم؛ امروز اگر یک همشهری ما بیمار شود، سریع و بلافاصله برای درمان به پایتخت کشور که تهران است، مراجعه نمیکند چراکه در کرمانشاه پزشکان مجرب و مراکز درمانی مجهزی وجود دارد که برای مداوا و درمان میتوان به آنها مراجعه کرد، اما شاید سی سال پیش اگر این اتفاق برای کسی پیش میآمد و بیمار میشد بلافاصله به سوی تهران به راه میافتاد. امروز در کرمانشاه موسسات انتشاراتی بسیار خوبی وجود دارند که پس از تحویل گرفتن کتاب از صاحب اثر، همه کارها را از ابتدا تا پایان و چاپ کتاب را برعهده میگیرند و انجام میدهند و میتوان گفت در این بخش بهنوعی به خودکفایی رسیدهایم و نیازی به مراجعه به خارج از استان نیست.
البته ناگفته نماند افرادی که برای چاپ کتابهایشان به تهران مراجعه میکنند، به این دلیل است که امکانات و مکانیسم پخش کتاب در آنجا فراهم است و این افراد فقط برای اینکه کتابشان بهصورت سراسری دیده و توزیع شود، به انتشاراتیهای پایتخت مراجعه میکنند.
وضعیت پخش کتاب در استان را چطور ارزیابی میکنید؟
مشکلی که در این حوزه در استان وجود دارد، در زمینه پخش کتاب است؛ زیرا هنگامی که در استان کتابی را به چاپ میرسانیم، مکانیسمی در اختیار نداریم که بتوانیم بهصورت مطلوب در سطح استان و یا کشور آن را پخش کنیم و باید گام به گام مکانیسمی را تعریف کنیم که کتاب چاپ شدهی ما به سمت پخش سراسری برود.
در مورد ایجاد مکانیسم برای پخش کتاب، یک پیشنهاد این است که کتاب چاپ شده را به تهران ببریم و از موسساتی که در زمینه توزیع و پخش کتاب مهارت و تجربه کافی دارند، بخواهیم که کتاب را برایمان توزیع کنند که مقدار زیادی از مبلغ حاصل از فروش کتاب را به خاطر این کار دریافت میکنند که برای ناشر به صرفه نیست.
نظر شما