در نشست بررسی کتاب «سلوک در مکتب سلیمانی» عنوان شد؛
کتاب «سلوک در مکتب سلیمانی» پای تحلیل عارفانه را به شناخت شهید سلیمانی کشانده است
مهدی جمشیدی در نشست بررسی کتاب «سلوک در مکتب سلیمانی»، این کتاب را مشتمل بر روایت تازه از یک شهید عنوان کرد و گفت: کتاب «سلوک در مکتب سلیمانی» پای تحلیل عارفانه را به تحلیل شخصیت شهید سلیمانی کشانده و این خطی است که باید امتداد یابد.
حجتالاسلام والمسلمین رودگر در ابتدای این نشست ضمن گرامیداشت سالروز شهادت سیدالشهدای مقاومت، سردار آسمانی، سردار دلها، شهید قاسم سلیمانی و از سوی دیگر تسلیت ارتحال عالم ربانی و فیلسوف فروتن و نوآور، آیتالله العظمی مصباح یزدی به محضر همه دوستداران و شاگردان این عالم ربانی و در رأس آنها رهبر معظم انقلاب اسلامی، در رابطه با انتشار کتاب «سلوک در مکتب سلیمانی» گفت: بعد از شهادت سردار سلیمانی و تشییع معجزهگونه پیکر مطهر ایشان و آنگاه که رهبر معظم انقلاب اسلامی یک تعبیر استثنایی را با عنوان «مکتب سلیمانی» در میان شهدای انقلاب بخصوص شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم در رابطه با سردار سلیمانی فرمودند، حقیقتاً به ذهنم خطور کرد که هرشخصی باید از زاویه دانش و تخصص خود در راستای تبیین مکتب شهید سلیمانی تلاش کند.
وی اظهار کرد: بنظر میرسد باید به دو سؤال درباره شهید سلیمانی پاسخ داده شود که پاسخ به سؤالات ممکن است در کتابهایی که به شکل خاطره نوشته میشود، احیاناً داده نشود. سؤال اول این است که چرا شهید سلیمانی سردار دلها شد؟ دو اینکه شهید سلیمانی چگونه به این مقام و منزلت دست پیدا کرد که توانست این گونه دلها را منقلب کند؟ فکر کردیم که اگر کتابی را تدوین کنیم که پاسخ به این دو سؤال را داشته باشد شاید در راستای جهاد تبیینی گامی برداشته باشیم.
حجتالاسلام رودگر عنوان کرد: از ششم اسفندماه سال گذشته شروع به نوشتن کتاب کردم و تا 20 فروردین 1399 نگارش کتاب به طول انجامید. کتاب در 9 فصل تنظیم شده است و روزی که شروع به نوشتن کتاب کردم، همزمان با سالروز وفات حضرت زینب (س) بود و در زمان نگارش کتاب نیز گویی عنایاتی از عالم برزخ صورت میگرفت. کار نوشتن کتاب نیز در سالروز ولادت سردار سلیمانی به اتمام رسید.
وی عنوان کرد: در پاسخ به دو سؤال مطرح شده در بحثهای سیر و سلوکی به این نتیجه رسیدم که سلوک سلبی زیربناییتر از سلوک ایجابی است و اگر کسی میخواهد در عالم سیر و سلوک به فتح قله معنویت دست یابد، راز اصلی عدم گناه است. در این کتاب نیز سلوک سلبی را در سه محور کنشی، بینشی و گرایشی مطرح کردهام. سردار سلیمانی در حوزه بینشی به مرتبه وجود رسیده بود زیرا کسی که سازنده شخصیت ایشان بود، استاد مطهری بود و آخرین کتابی که ایشان قبل از شهادت برای مطالعه در دست داشتند، کتاب «انسان کامل»، استاد مطهری بود، همچنین ارتباطی که با اندیشههای امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری داشتند، دست به دست هم داد که در بخش بینشی به تفکر سالم و صائب دست یابند.
نویسنده کتاب «سلوک در مکتب سلیمانی» گفت: در بعد گرایشی نیز در طول مدت 40 سال انقلاب اسلامی گویی ایشان دائماً در حال اربعینگیری سلوکی و معنوی بود البته نه اربعین در عزلت بلکه منظور اربعین اجتماعی است. ایشان 40 سال در مجاهدت مستمر بود. گویی در مجموعه اربعین هرچه ماهها و سالها گذشت، ایشان زلالتر و خاصتر میشد. در بخش گرایشات، احادیثی که ترجمه میکردیم و معنایش برای ما مفهوم نبود، سردار سلیمانی برای ما ترجمه و تفسیر عملی کرد.
وی با اشاره به آیه «مَن کان لِلّه کانَ اللهُ لَه» افزود: هر کس کارهایش خدایی و برای خدا و رضای او باشد خدا نیز برای او پشتیبان و تأییدکننده خواهد بود. مخلص یعنی کسی که هرکاری میکند برای خداست و بالاتر از آن توحید ذاتی و باز هم بالاتر از آن فنای لله است یعنی اول باید شهید بود تا به مقام شهادت رسید.
حجتالاسلام رودگر اظهار کرد: شهید سلیمانی شخصیتی است که در گرایش خود گرفتار معصیت نشد و در بعد کنشی کاملاً التزام به شریعت داشت و یک مجاهد متشرع و متعبد بود و همین معنویت، اخلاص و شریعت محوری او بود که سردار سلیمانی را سردار سلیمانی کرد. او مجاهد بود، جنگجو نبود، آن هم جهاد فی سبیلالله.
وی بیان کرد: سردار سلیمانی غیر از مجاهد خستگیناپذیر متشرع، یک اسوه شد، حتی برای علما تا جایی که رهبر معظم انقلاب اسلامی میفرمایند: «در برابر سردار سلیمانی تعظیم میکنم» این جمله مصداق مریدی است که مراد شد. کسی که مرید رهبر معظم انقلاب بود حالا مرادش میشود. سردار سلیمانی تقوای گریز و تقوای ستیز را توأمان داشت. تقوای گریز معمولاً با انزوا و گوشهگیری صورت میپذیرد. جهتگیریهای سردار سلیمانی خالصانه و صادقانه بود و از همه مهمتر اتصال ایشان به ولایت فقیه است. ایشان ولایت فقیه را استمرار امامت میدانست و از این رهگذر توانسته به کمالات وجودی دست پیدا کند، زیرا در راستای این تفکر عمل میکرد و خودش را سرباز ولی زمان خود میدانست.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: نکته بعدی بصیرت سردار سلیمانی بود اینکه شخصی در طول 40 سال انقلاب در تمام حوادث مختلف همواره بصیرت داشته باشد و هیچ انحرافی در مواضع و عملکرد او پیش نیاید واقعاً کم هستند که لازمه آن بصیرت است.
احد جاودانی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران نیز در این نشست در رابطه با کتاب «سلوک در مکتب سلیمانی»، گفت: با توجه به شناختی که از سالهای دور از نویسنده کتاب دارم، ایشان فردی اهل مطالعه است که در حوزه متون دینی اشراف خوبی دارند و نکاتی که در این کتاب بدان اشاره شده بر میگردد به ساخته شدن شخصیت شهید سلیمانی در عرصه جنگ و انقلاب و با توجه به اینکه نویسنده کتاب نیز از رزمندگان هستند با حالات رزمندگان آشنایی کامل دارند.
وی اظهار کرد: این کتاب، کتاب ویژهای است از زمان شهادت سردار سلیمانی تا کنون آثار بسیاری منتشر شده است اما بیشتر آثار به ذکر خاطرات بر میگردد و کمتر این موضوع مورد تحلیل قرار گرفته که چگونه فردی از روستایی محروم در حوزههای مختلف سربازی، سرداری، ملی و فراملی نقشآفرینی میکند.
جاودانی عنوان کرد: کتاب، چاپ خوب و نگارش مناسبی دارد. لطیف و صمیمانه است و یک رابطه خوب بین کتاب و مخاطب احساس میشود و مطالب کتاب خواننده را به دنبال خود میکشاند. نکته مهم کتاب این است که به بیان خاطرات و تاریخچه نپرداخته و تحلیل خوبی در کتاب صورت میگیرد که وقتی انسان در مسیر شدن قرار میگیرد چه وسایل و لوازمی باید داشته باشد.
وی بیان کرد: در کل 9 فصل کتاب حاوی مطالب خوبی است و مخاطب را به نتایج مطلوبی میرساند. اما مطالب کتاب میتواند مجدد بازخوانی شود و در رابطه با شناساندن مکتب سلیمانی بازتر و وسیعتر به موضوعات پرداخته شود تا در کنار کتابهایی که به خاطرات سردار میپردازد به سلوک سردار هم دست پیدا کنیم.
مهدی جمشیدی، عضو گروه فرهنگپژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی نیز در این نشست به بررسی کتاب «سلوک در مکتب سلیمانی» از منظر علوم اجتماعی پرداخت و گفت: این کتاب مشتمل بر روایت تازه از یک شهید است. خوشبختانه این خط روایی تازه شروع شده و فضل تقدم از آن نویسنده این کتاب است و چندپارگی که در این کتاب به چشم میخورد اقتضای این فضاست که باید آمیخته با این موارد باشد.
وی اظهار کرد: با اینکه رویکرد انقلاب یکی از قدسیترین انقلابهاست اما این نوع ادبیات تاکنون به صحنه نگارش نیامده یعنی رویدادهای انقلاب از این منظر نگاشته نشده است و فضل نویسنده کتاب این است که پای تحلیل عارفانه را به تحلیل شخصیت شهید سلیمانی کشانده و این خطی است که باید امتداد یابد.
جمشیدی عنوان کرد: ادبیاتی که ساخته و پرداخته شده نیز دلنشین است و عطش معنوی خواننده را سیراب میکند. اینکه کتابهای داستان و خاطره به چاپ چندم برسد یک واقعیت محض است اما مهم این است که مانند این کتابها به چاپ چندم برسد.
وی افزود: شهید سلیمانی یک عارف و در عین حال یک مصلح اجتماعی بود. عارف اهل عزلت و گوشهنشینی است اما مصلح اجتماعی دنبال آگاهی و تغییر است، در شهید سلیمانی این دو با هم جمع شده است.
عضو گروه فرهنگپژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی گفت: اگر بخواهیم واقعیت اجتماعی را مثال بزنیم که جامعه را دچار تحول کرده، دفاع مقدس بوده و شهید سلیمانی هم در دفاع مقدس رشد کرده و این اقلیم عجیب بوده که این شخصیت را ساخته است و نکته مهم دیگر که باید مورد توجه قرار گیرد این است که شهید سلیمانی نباید به عنوان انسانی که معتقد به صلح کل است معرفی شود، اتفاقا ایشان در جریان فکری و سیاسی همه را یکی نمیدانستند.
نظر شما