رمان «آخرین سرمایهدار بزرگ» در ایران با عنوان «آخرین قارون» توسط علیرضا کیوانینژاد ترجمه شده است. فیتزجرالد رمانی درباره هالیوود دهه 1930 نوشته است، همان زمانی که آمریکا درگیر بزرگترین رکود اقتصادی تاریخ خود بود. نویسنده شخصیت اصلی رمان خود، مونرو استار را از اروینگ تالبرگ تهیهکننده افسانهای هالیوود در سالهای حضورش در استودیو مترو گلدوین مایر الهام گرفته است. این داستان در پی قدرت گرفتن استار در هالیوود و درگیریهای او با پت بردی رقیباش روایت شده است.
سایمون لوی نیز در اقتباس خود از این اثر فیتزجرالد داستان مشهورترین تهیه کننده هالییوود، مونرو استار را روایت میکند که در پی ساختن فیلمی از شکسپیر است و آن را ادای احترامی به همسر مرده خود میداند. اما برخی که در پی کسب سرمایه بیشتر هستند این فیلم را نوعی ضرر مالی تلقی میکنند و به دنبال سرنگون کردن این کار و خود استار هستند. استار مردی سختکوش است که با توهم همسر مردهاش زندگی میکند و به سختی بیمار است اما ترجیح میدهد به کار و فعالیت خود ادامه دهد تا استراحت کند.
نمایشنامه «آخرین غول» با پیش درآمد آغاز میشود، سپس صحنههای نمایش آمده و پس از آن نیز پس گفتار نوشته شده است. همچنین وسایل صحنه و جلوههای صوتی که در اجرای این نمایش لازم است نیز ذکر شده است.
پرهام آلداوود
پرهام آلداوود مترجم نمایشنامه «آخرین غول» در گفتوگو با ایبنا درباره دلیل ترجمه این اثر گفت: یک سال پیش، به دعوت دوست ویراستارم رحمان سهندی به نشر نی رفتم و طی صحبتهایی تصمیم به ترجمه اقتباسی از رمان «گتسبی بزرگ» اثر اسکات فیتزجرالد گرفتم. به پیشنهاد رضا رضایی، مترجم و ویراستار برجسته، قرار بر این شد که دو اقتباس دیگر از آثار فیتزجرالد، «آخرین غول» و «لطیف است شب»، از همین اقتباسگر را نیز برای مجموعه در دست تهیه نشر نی، «جهان نمایش»، ترجمه کنم. با شروع به کار این مجموعه، «گتسبی بزرگ» مدتی پیش به چاپ رسید و «لطیف است شب» نیز تا پایان امسال در این مجموعه عرضه میشود.
این مترجم با اشاره به این که «آخرین غول» برای اولین بار است که در ایران منتشر میشود عنوان کرد: تا به حال، آثار اقتباسی آنچنان که باید و شاید در ایران مورد توجه قرار نگرفتهاند؛ شاید به این دلیل که به اقتباس به چشم رونوشت دستچندم یک اثر ادبی نگاه میشود. این در حالی است که اقتباس نمایشی از یک اثر ادبی، علاوه بر جذابیتهایی که به دلیل نزدیکی محتوایی با این اثر دارد، این امکان را در اختیار ما میگذارد که از ظرفیتهای نمایشی شاهکارهای ادبی بهره ببریم و تئاتر کشورمان را غنی کنیم.
او در پاسخ به این سوال که چرا از اروینگ تالبرگ تهیه کننده هالیوودی که شخصیت اصلی نمایشنامه از آن الهام گرفته شده است با عنوان «آخرین غول» یاد شده اظهار کرد: اروینگ تالبرگ، معروف به «بچهاعجوبه»، در طول عمر کوتاهش صدها فیلم تولید کرد و هالیوود را در گذار از فیلم صامت به فیلم ناطق هدایت کرد. او از بنیانگذاران شرکت فیلمسازی متروگلدوینمایر بود و بسیاری از ستارگان هالیوود را به دنیای سینما معرفی کرد. در آن زمان (دهه 1920 و 1930) تهیهکننده در هالیوود قدرت مطلق بود و بر همه مراحل تولید فیلم نظارت داشت.
وی افزود: تالبرگ از این قدرت بهره برد و طرحی نو در هالیوود درانداخت که تاثیرش همچنان پابرجاست. به طور مثال، راه را برای اقتباس گسترده از آثار ادبی و نمایشی در سینما هموار ساخت. فیتزجرالد که خود چندین سال در هالیوود به فیلمنامهنویسی مشغول بود و با تالبرگ رفاقتی دیرینه داشت، او را نمادی از دوران طلایی و ازدسترفته هالیوود میدید و در نظرش او آخرین غول هالیوود بود. تالبرگ در سال 1936 در عنفوان جوانی و در اوج موفقیت حرفهای درگذشت و به راستی مختصات فیلمسازی در هالیوود دیگر هرگز مانند زمان او نشد.
آل داوود درباره تغییراتی که سایمون لوی در رمان «آخرین غول» برای نگارش نمایشنامه خود ایجاد کرد گفت: آثار فیتزجرالد به گونهای نگاشته شدهاند که به خوبی به اقتباس نمایشی تن میدهند؛ «آخرین غول» نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما از آنجا که فیتزجرالد در حین نگارش این رمان بر اثر سکته قلبی درگذشت، نسخه نهایی و واحدی از این رمان در نیست بنابراین در اقتباس این اثر، علاوه بر متنی که پس از مرگ فیتزجرالد به همت دوستانش چاپ شد، از یادداشتهای او هم استفاده شده است. به همین جهت، اقتباسگر این رمان، بهویژه در پایانبندی، کمی از متن اصلی فاصله گرفته که، به عقیده من، در نهایت موجب وحدت مضمونی و ساختاری اثر نمایشی شده است.
این مترجم در پاسخ به این سوال که با توجه به این که رمان «آخرین غول» اسکات فیتز جرالد نیمه تمام منتشر شده است از دید شما چرا اقتباسهای مختلفی از این اثر صورت گرفته است؟ بیان کرد: شاید به این خاطر که به اقتباسگر این امکان را میدهد که با آزادی بیشتری در جزئیات داستان و ساختمان اثر دست ببرد و آن را به شکلی که تمایل دارد تغییر دهد. از طرف دیگر، آثار فیتزجرالد، به دلیل ماهیت سینماییشان، همواره در بین اقتباسگران محبوب بوده است.
پرهام آل داوود در پایان گفت: سایمن لوی علاوه بر نمایشنامهنویسی دستی هم بر آتش کارگردانی دارد و هر سه اثر اقتباسشده از رمانهای فیتزجرالد، «گتسبی بزرگ»، «آخرین غول» و «لطیف است شب» را خود به روی صحنه برده است. همین موضوع سبب شده که این سه نمایشنامه مانند برخی آثار اقتباسی صرفا مجموعهای از دیالوگهای برگرفته از اثر مورد اقتباس نباشند و ماهیتی کاملا نمایشی داشته باشند. من نیز، مانند هر مترجم آثار نمایشی، آرزو دارم روزی اجراهایی از این سه نمایشنامه را بر صحنه تئاتر ایران ببینم.
در قسمتی از این نمایشنامه میخوانیم:
« دکتر بر: دارم بهت دستور میدم کمی استراحت کنی... اگه نکنی ظرف شیش ماه میمیری.
استار: میخوای منو بترسونی؟ (روی پردهها: «زنده و مردهش فرق نمیکنه، این آدم عوضیه.»)
دکتر بر: من دوستتم، مونرو. این منم که ترسیدم! خستگی هم مثل مواد مخدره، زهر داره اما آدم ازش لذت میبره!
استار: خودم می دونم.
دکتر بر: و من هم میدونم که اگه بس نکنی، شیش ماه دیگه میمیری!
استار: کارکردنو میگی؟
دکتر بر: آره!
استار: یعنی داری میگی باید بذارم ضعف یکی از اعضای بدنم که از پس کارش بر نمیآد جلوی منو بگیره؟
دکتر بر: دارم همینو میگم.
استار: برو بی کارت! ترجیح میدم بمیرم.
دکتر بر: حتما میمیری.
استار: فکر کردی این منو میترسونه؟ فکری باید یهویی جلوپلاسمو جمع کنم برم تو یه قایق تفریحی گم و گور بشم؟ حاصل عمرمو ول کنم؟...» (صفحه 72)
نشر نی نمایشنامه «آخرین غول» اثر سایمن لوی و ترجمه پرهام آل داوود را در 112 صفحه، با شمارگان 770 نسخه و با قیمت 24000 تومان منتشر کرده است.
نظر شما