کارشناسان در نشست «روابط بینالملل و دیپلماسی مبتنی بر کتاب» مفهوم دیپلماسی کتاب بهعنوان شاخه دیپلماسی فرهنگی، مفهوم جدید در روابط بینالمللی معرفی کردند که ابزار قابلتوجهی برای تقویت روابط بین کشورها است.
دیپلماسی فرهنگی مبتنی بر کتاب با حضور ضیاءالدین صبوری، مدیرعامل انجمن ایرانی روابط بینالملل؛ حسن خداوری و غلامرضا کریمی استادان دانشگاه در رشته روابط بینالملل، یکشنبه(۲۵ آبان ماه) در سرای اهل قلم ایران برگزار شد.
خداوردی با بیان این مطلب که تعاریف متنوع و مختلفی از مفهوم دیپلماسی وجود دارد، گفت: مفهوم دیپلماسی در سه مرحله زمانی متحول شدهاست؛ دیپلماسی سنتی قبل از جنگ جهانی اول، یعنی بعد از تولد دولتها در سال 1968 این مفهوم متحول شد. در مرحله دوم این مفهوم، متاثر از انقلاب صنعتی، در قرن 18 که مراودات و ارتباط بین دولتها تغییر میکند همچنین در سال 1919 با تعریف رشته روابط بینالملل، دیپلماسی با تشکیل سازمانهای بینالمللی به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم و با تاسیس سازمان ملل از حالت مخفی وارد حوزه علنی و مفهوم دیپلماسی نیز متحول و چند جانبه شد.
وی افزود: دوره سوم با «دیپلماسی فرانوین» تعریف میشود و شاهد هستیم که با تحولات در حوزه انفورماتیک در سال 1980 و 1990 مفاهیمی ازجمله قدرت و دیپلماسی نیز متحول شد. در این مرحله است که از بعد هنجار فرهنگی دیپلماسی معنایی متکی بر قدرت نرم است؛ بهعبارت دیگر قدرت نرم، ابزار برای تحول دیپلماسی شناخته میشود و وارد عرصه دیپلماسی عمومی میشویم که در سال 1965 در آیالات متحده آمریکا مطرح شد. هدف از دیپلماسی فرهنگی، اطلاعرسانی و یا تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی در کشورهای دیگر است. سازمانهای دولتی و غیردولتی، شرکتهای خصوصی و چند ملیتی با نقشافرینی جدی نخبگان تشکیل میشوند.
خداوردی بیان کرد: در چارچوب دیپلماسی عمومی، انواع دیپلماسی تعریف میشود ازجمله دیپلماسی فرهنگی، دیپلماسی دیجیتالی، دیپلماسی اقتصادی، شهری، انرژ، رسانهای، توریسیم، مبادلهای و دیپلماسی علم ظهور کردهاند.
این استاد دانشگاه در تعریف دیپلماسی فرهنگی، ادامه داد: منظور از دیپلماسی فرهنگی تلاش برای منطبقساختن و مشارکت دادن و تاثیرگذاری بر مردم دیگر کشورها است و یا تبادل ایدهها، اطلاعات، هنر و دیگر جنبههای فرهنگ، با هدف تقویت تفاهم متقابل را دیپلماسی فرهنگی میدانند؛ بنابراین درک متقابل و مفاهمه، ریشه اصلی تفاهم فرهنگی است که بر کاهش منازعه و جنگ تاثیر قابلتوجهی دارد.
خداوردی درباره اهداف دیپلماسی فرهنگی ادامه داد: ازجمله اهداف دیپلماسی فرهنگی مواجه شدن با مقاوت کمتر در کشورها و جوامع، کاهش سوءتفاهم در روابط دو کشور، احتمال درگیری نظامی بین کشورها و کاهش ریشهای سوءتفاهم است؛ بنابراین این شاخه از دیپلماسی موجب ایجاد صلح و کاهش تنش در نظام بینالملل باشد. اگر از ظریق تعاملات فرهنگی میتوان زمینه را برای مبادلات فرهنگی ارتقا داد.
کتاب را باید سفیر دیپلماسی پایدار دانست
وی درباره دیپلماسی کتاب بهعنوان یکی از زیرشاخههای دیپلماسی فرهنگی با بیان اینکه در این حوزه منابع بسیار ناچیز است، افزود: دیپلماسی کتاب بهدنبال اهداف درازمدت است و به مجموعه فعالیتهایی گفته میشود که انتقال فرهنگها، باورها و ارزشها به سایر سرزمینها است؛ بهعبارت دیگر این نوع دیپلماسی ارتباط با دیگر ملتها از طریق کتاب را فراهم میکند. کتاب را باید سفیر دیپلماسی پایدار، صلح و همکاری بینالمللی دانست. دیپلماسی کتاب جریان تبادل اندیشهها، انگارهها، اطلاعات، هنر، دانش، مهارتها، ایدهآلها، باورها در جریان ارتباطات بینالمللی شکل میگیرد.
خداوردی با بیان این مطلب که دیپلماسی فرهنگی را میتوان هسته اصلی دیپلماسی دانست درباره راهکارهای تقویت دیپلماسی کتاب، افزود: تشویق مردم برای حضور در نمایشگاههای داخلی و بینالمللی کتاب، تسریع در برگزاری نمایشگاههای داخلی و بینالمللی کتاب، بسط وگسترش همکاریهای فرهنگی در سطح منطقه و بینالملل، دعوت از چهرههای بینالمللی ازجمله سُفرا و دیپلماتها در نمایشگاههای بینالمللی کتاب، توجه و رعایت کپیرایت چراکه موجب اعتمادسازی فرهنگی خواهد شد، تقویت همکاری دوجانبه و چندجانیه در تدوین و نشر کتاب، تقویت دیپلماسی کتاب به همت رایزنیهای فرهنگی در کشورهای هدف؛ همچنین ازسوی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و استفاده از ظرفیتهای پارکهای علم و فناوری ازجمله راهکارهای تقویت دیپلماسی کتاب است.
نمادسازی به دیپلماسی کتاب کمک میکنند
کریمی از دیپلماسی کتاب بهعنوان مفهوم جدید در ادبیات دیپلماسی عمومی نام برد و بیان کرد: دیپلماسی هنر محسوب میشود و چه در عرصه سیاست خارجی برای تامین منافع کشورها و چه برای پبشگیری از جنگ، نیازمند مهارت است. دیپلماسی از حالت سخت، به دیپلماسی نرم تبدیل و به مفاهیم فرهنگی متکی شدهاست؛ درحالیکه هرآنچه درباره دیپلماسی تا سال 1960 نوشته، فقط منحصر به دیپلماسی نظامی، سیاسی و اقتصادی است و از دهه 70 میلادی مفاهیم دیپلماسی فرهنگی ارائه شدهاست.
وی درباره کارکردهای دیپلماسی فرهنگی برای فهم درست جایگاه دیپلماسی مبتنی بر کتاب، گفت: کارکرد نخست، برجسته کردن شهرت، محبوییت، نقش و آثار شعرا و یا دانشمندان کشورهاست؛ بهعنوان مثال، مولانا که میلیونها نسخه از دیوان این شاعر در دنیا منتشر شدهاست از نمونههای نمادسازی محسوب میشود. این اقدام در گام نخست، موجب تولید یک تصویر از این شاعر شده که میتواند برای مناقع ملی و تقویت سیاست خارجی کشور استفاده شود. یکی از ابزارهای مهم معرفی شخصیتهای مطرح تاریخ ادبیات و علم ایرانی، کتاب است. در بسیاری مواقع، حتی تامین منافع و یا تسهیل روابط اقتصادی و یا علمی منوط به نوع تصویر فرهنگی است که از کشورمان ارائه میکنیم. مهمترین تصویر ایران در عرصه بینالمللی، تصویر فرهنگی است.
کریمی ادامه داد: کتاب، یکی از عوامل موثر و زمینهساز بسیاری از کنش و رفتارها در عرصه بینالمللی است. دومین کارکرد، استفاده از ظرفیت زبان و ادبیات فارسی است. با توجه به اقامت و زندگی پنج میلیون ایرانی در کشورهای مختلف، اگر برنامهریزی دقیق برای تولید کتاب داشته باشیم میتوانیم برای زبان فارسی جایگاه ویژه ایجاد کنیم. حضور موثر در همایش، کارگاهها و نمایشگاههای بینالمللی، تشکیل مراکز کشورشناسی؛ بهعنوان مثال میدانیم نزدیک به 800 اندیشکده و اتاق فکر، درباره ایران در سراسر دنیا فعالیت میکنند. کارکرد بعدی، ارائه آموزشهای فرهنگی به دیپلماتها است این افراد باید در جریان ظرفیتهای فرهنگی قرار گیرند. نمادسازی در عرصه دیپلماسی فرهنگی بسیار با اهمیت و بهمعنای معرفی ظرفیتهای فرهنگی ایران در عرصه بینالمللی است.
این استاد دانشگاه به دو نوع نگاه «تبعی» و «تعیینکننده» برای فرهنگ در روابط بینالملل اشاره و عنوان کرد: براساس نگاه تبعی، فرهنگ در کنار عرصه سیاست، اقتصاد و توان نظامی، به فرهنگ هم باید توجه شود و این عامل، زمینهساز بسیاری از فعالیتهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در عرصه بینالملل است. براساس نگاه دوم، فرهنگ عامل اصلی در روابط بینالمللی محسوب میشود. طرفداران این نگاه معتقدند بسیاری از چالشها ناشی از دوگانگی فرهنگی در قالب مفهوم «ما و دیگران» است.
وی افزود: دیپلماسی فرهنگی در سایه ارتباطات، از سطح دولتها عبور کرده و وارد روابط بین ملتها وارد شدهاست. روابط فرهنگی، ابزار مفاهمه و ادراک بینالمللی و حتی تهسیل کننده روابط اقتصادی است.
کریمی، درباره راههای استفاده از ابزار کتاب، برای توسعه روابط فرهنگی گفت: یکی از راههای برای توسعه روابط فرهنگی براساس کتاب، بهرهگیری از اطلاعات کتاب است. تقویت جریان رفتوآمد گردشگر، توجه به زبان و آموزش زبان فارسی و هنر، فعالیتهای علمی و آموزشی در این عرصه بسیار موثر است؛ البته با استفاه از ابزار کتاب موفق به اجرای طرحهای گستردهای شدهایم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: معرفی جلوههای فرهنگ و هنر ایرانی، عمدتا در قالب کتاب، ارائه تصویر روشن از انقلاب اسلامی و ترجمه اندیشههای امام خمینی(ره) به بیش از 40 زبان، تصویر تحولخواهی مردم ایران، انتشار کتاب و مقالات مختلف درباره مردمسالاری در ایران مبتنی بر ولایت فقیه، ازجمله اقدامات دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران است که البته نیازمند بکارگیری سیاستهای قوی و بیشتری است.
کریمی گفت: تولید کتاب برای تبلیغ و ترویج مکتب عاشورا، همگرایی اسلامی، نظم نوین اسلامی مبتنی بر مهدویت و ترویج معنویتگرایی بهعنوان یک نیاز جدید جامعه جهانی، ترویج فرهنگ قرآن و عتنرت، ظلم ستیزی، عدالتخواهی و ادبیات دفاع مقدس و ضرورت تولید کتاب درباره مکتب شهید سردار حاج قاسم سلیمانی نیاز بسیار با اهمیت است.
وی با بیان این مطلب که دیپلماسی کتابمحور بهترین راه گفتوگوی ایران در منطقه و بینالمللی است، گفت: توجه به ظرفیت جذب دانشجوی خارجی و ظرفیت ایرانیان خارج از کشور، توجه به کشورهای همزبان و همسایه، اهدا کتاب به کتابخانههای خارجی، ترجمه کتاب و کرسیهای زبان فارسی نیز در تقویت دیپلماسی فرهنگی مبتنی بر کتاب موثر است.
چالشهای دیپلماسی کتاب چیست؟
صبوری درباره چالشهای دیپلماسی کتاب ادامه داد: دو چالش کمیتگرایی و کیفیتگرایی در دیپلماسی کتاب را باید در نظر داشت. نباید دچار کمیتگرایی شویم چراکه از تاثیر کیفیت در ترجمهف تالیف و حتی مهارتهای فنی و هنری پبش از تولید کتاب غافل میشویم. حتی کتاب دیجیتال اینکه چطور باید تولید شود تا اثرگذاری مورد انتظار را داشته باشد.
نظر شما