به همت معاونت پژوهشی دانشگاه سوره و با همکاری دانشکده هنر، چهارمین جلسه نقد کتاب، با نقد و بررسی کتاب «عکاسی مکتب دوسلدورف» نوشته صالحه خوانساری، بهصورت مجازی برگزار شد.
کتاب مکتب عکاسی دوسلدورف، راهنمایی است برای شناخت بیشتر این مکتب و چرایی دغدغه حاکم بر آن. مکتب دوسلدورف ازجمله مکاتب هنری معاصر در زمینه عکاسی است که تحت تأثیر از جریان عینیتنوین آلمان در دهه ۱۹۵۰ شکل گرفت. بنیانگذاران آن زوج هیلا و برند بکر عکاسان معروف سازههای صنعتی هستند. بکرها با عکسبرداری از سازههای صنعتی در کادربندیهای ثابت و نگاه زیباییشناسانه به آنها سبک خاصی در عکاسی را به وجود آوردند. آنها با بازگشت به عینیت نوین در سالهای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ و بسط ترکیب آن با هنر معاصر، یک نسل از عکاسان را تحت تأثیر قرار دادند.
این کتاب ۱۶۲ صفحهای، مطالب مفیدی را در مورد چگونگی شکلگیری مکتب دوسلدورف، بنیانگذاران آن، مشخصات، دیدگاه این مکتب هنری و ادامهدهندگان راه آن را، در اختیار خواننده قرار میدهد.
در ابتدای جلسه صالحه خوانساری نویسنده اثر، ایده نگارش کتاب«عکاسی مکتب دوسلدورف» را با بیان خاطرهای از دوران دانشجویی خود آغاز کرد و گفت: دلیل اینکه به این کتاب پرداختم یک شک بزرگ بود که در سال ۲٠٠۲ با آن رو به رو شدم و آن رویارویی با اثری بود که جایزه بزرگ ونیز را گرفته بود و از نظر من یک اثر ساده به نظر میرسید؛ چرا که در آن زمان دانشم در زمینه هنر نیز محدود بود و من تصمیم گرفتم مطالعات و تحقیقاتم را در زمینه هنر گسترش دهم تا شکی که به وجود آمده را برطرف کنم؛ در حقیقت این کتاب حاصل تحقیق و بررسیهای پایاننامه مقطع کارشناسی ارشد من در سال ۱۳۸۸ است.
وی افزود: برای دسترسی به مطالب بیشتر تحقیقات را در سال ۱۳۹۶ گسترش دادم و در این زمینه به مقالات فارسی دسترسی نداشتم و از ترجمه منابع و مقالات علمی استفاده کردم و یکی از انگیزههایم برای تألیف این کتاب این بود که اکثر دانشجویان، عکاسی را یک فن میدانند و به جنبه تئوریک عکاسی توجه نمیکنند؛ در این کتاب سعی کردم به جنبههای تئوریک عکاسی و مکتبها پراخته شود.
در ادامه این جلسه فرشاد عسگریکیا منتقد کتاب با اینکه تألیف کتاب «عکاسی مکتب دوسلدورف» از منابع دست اول صورت گرفته گفت: کتاب دارای یک متن بلیغ و فصیح است و چشماندازهای قابل فهمی از بکر ها ارائه میدهد.
عسگریکیا در رابطه با تجربه ترجمه متون و راه روش نگارش آنها در کتاب سوال کرد و نویسنده این اثر در پاسخ گفت: به واسطه زندگی در کشور آلمان به این زبان تسلط کامل داشتم و با متون علمی نیز آشنا شدم. باتوجه به اطلاعاتی که درباره مکتبها بهدست میآوردم، موضوعات را در متون انگلیسی نیز دنبال میکردم و در آخر با یک پراکندگی در جمعآوری مطالب روبهرو شدم و سعی کردم این مطالب را به درستی برای نگارش کتاب گردآوری و به رشته تحریر در بیاورم.
فرشاد عسگریکیا با بیان اینکه حفظ قالبها و مکتبهای هنری از اهمیت چندانی برخوردارند، رویکرد نظام آموزشی را خطاب قرار داد و اذعان کرد: رویکرد نظام آموزشی به حفظ قالبها و بازنگری آنها در این زمینه، امروزه ضعیف عمل کرده است.
خوانساری در پاسخ به سوال مطرح شده در رابطه با فصلبندی کتاب گفت: کتاب «عکاسی مکتب دوسلدورف» دارای سه فصل است و فصلبندی به شکلی صورت گرفته است که در ابتدا به پیشینه، شکلگیری مکتبها، عینیتگرایی، بکر ها، شکلگیری عینیت نوین و ادامه یافتن آن پرداخته است.
وی افزود: سه عامل تعهد، شعف و روشگری سه عاملی است که در سه فصل کتاب به آنها پرداخته شده.
عسگریکیا در رابطه با ویژگیهای بصری کتاب «عکاسی مکتب دوسلدورف» گفت: طراحی جلد، صفحهآرایی و جنس کاغذ کتاب با سلیقه و فکر شده انتخاب شده است و همین امر سبب شده تا خواننده از لمس کتاب احساس خوبی داشته باشد.
عسگریکیا در انتها نیز، نبود نمایه در کتاب و درج توضیحات لاتین در انتهای کتاب را مورد نقد قرار داد و سپس علاقهمندان حاضر در جلسه سوالات خود را از صالحه خوانساری نویسنده اثر پرسیدند.
نظر شما