قرنطینه و فاصلهگذاری جسمانی، رعایت امور بهداشتی و شست و شوی مرتب دستها به برنامه اصلی در زندگی خانوادهها بدل شد. رعایت قرنطینه و خانهنشینی و بیرون نیامدن از خانه و وضع جریمه برای متخلفان در برخی از کشورها منجر به دورکاری ادارات و شرکتها و تعطیلی بسیاری از کسب و کارها شد.
از همان ابتدا در بین هشدارهای بهداشتی بر این موضوع تأکید میشد که افراد سالخورده و اشخاص بیمار و در یک کلام فاقد سیستم ایمنی لازم باید مراقبت بیشتری به عمل آورند. از منظر اقتصادی، کسب و کارها در صف مقدم تهاجم ویروس قرار داشتند و در بین آنها برخی به دلیل اقتصاد کم توان و ضعیف خود نسبت به بقیه قابلیت آسیبپذیری بیشتری داشتند. در این میان صنعت نشر و کتاب به علت اقتصاد ضعیف و مشکلات و مسائل ناشی از رواج عصر دیجیتال و ابزار و ادوات آن، با تزلزل و مخاطرات بیشتری مواجه بودند. با توجه به اینکه پیش از کرونا نیز اقتصاد نشر، کسب و کار ضعیفی بوده است.
باید توجه داشت که ارزش بازار کل صنعت نشر جهان در حدود 120 میلیارد یورو است، یعنی کمتر از ارزش بازار دو کمپانی داروسازی «روش» و «فایزر». این مقایسه، گویای موقعیت نه چندان مناسب صنعت نشر در بین کسب و کارهای جهان است.
در اثر تعطیلی ناشی از قرنطینه و خانهنشینی اجباری چرخهای تولید و بازرگانی متوقف شد و مردم جهان شاهد آسمانی آبی و آب و هوای پاکیزه با خیابانهایی خلوت و بدون ترافیک بودند. سرایت ویروس حتی به کشورهای پیشرفته و ابر قدرتها و احتمال ابتلای فقیر و غنی، قصهپردازی حول افسانه بیطرفی، نیکویی و خیرخواهی ویروس کرونا را رواج داد. حال آنکه کرونا در ادامه سیاستهای مخرب و نادرست مدیریت جهان در چند دهه اخیر و به عنوان نتیجه ناگزیر آنها، امکان بروز و ظهور یافته است. فراموش نکنیم که این شرایط موقتی است و باری دیگر جهان مجموعه روشهای نادرست و بدکاریهای خود را نسبت به بشریت، محیط زیست و هستی از سر خواهد گرفت، با این تفاوت که انسانها شاهد ستم، محرومیت و تبعیض بیشتری خواهند بود. کسب و کارهای بسیاری محو خواهند شد و انسانهای بیشتری شغل خود را از دست خواهند داد.
فراموش نکنیم که با آغاز عصر دیجیتال در دهه شصت میلادی در بخشهای قابل توجهی از جهان، برای مراقبت و حفاظت از دستاوردهای عصر چاپ برنامهریزی اهمیتی ویژه یافت و مقامات مسئول به ویژه در اروپا در کنترل و استفاده درست و به جای عناصر عصر دیجیتال و ایجاد همزیستی بین آنها به موفقیتهای چشمگیری دست یافته بودند. اکنون بیم آن میرود که دوران پسا کرونا بسیاری از آن دستاوردها را در هم نوردد.
با الزامی شدن قرنطینه، کسب و کارها تعطیل شدند و این تعطیلی، شامل نمایشگاهها نیز شد. این تعطیلی در حوزه نشر پس از کتابفروشیها به نمایشگاههای کتاب نیز سرایت کرد. از جمله نمایشگاههای لندن و پاریس تعطیل شدند و همچنین نمایشگاه بولونیا نیز قرار شد که در ماه می برگزار شود. هر چند با نزدیک شدن به این تاریخ و وخیمتر شدن شرایط به ویژه در شمال ایتالیا مقامات نمایشگاه تصمیم گرفتند که آن را به صورت مجازی برگزار کنند. نمایشگاه کتاب کودکان بولونیا از تاریخ 4 تا 7 ماه می به صورت مجازی برگزار شد و بیش از 60000 نفر به صورت رایگان از طریق ارتباط مجازی در آن حضور یافتند. باید توجه داشت که محور فعالیت این نمایشگاه صرفا نمایش و معرفی آثار جدید و نقل و انتقال حقوق مادی آثار و قرارهای ملاقات برای انعقاد قرارداد بوده است و کتابی به صورت مستقیم به فروش نمیرسد. مضافا به اینکه بازدیدکنندگان آن نیز عموما متخصصان این حوزه هستند. در ایتالیا ناشران، کتابفروشان، کتابداران مبادرت به تقدیم درخواستی به دولت کردند که با توجه به مجموعه شرایط اقتصادی ناشی از بحران کرونا، دولت بودجه لازم را برای حفظ کتاب در سبد خرید خانوادهها تأمین کند.
در کشورهای دیگر دولتها اقداماتی را برای جبران بخشی از خسارتهای وارده به کسب و کارها در برنامه خود قرار دادند. در انگلستان وامهای کم بهره ای به کسب و کارها اختصاص یافت. در آلمان دولت مبالغی را به صورت بلاعوض به هر کسب و کار پرداخت کرد. گفته میشود که این مبلغ 14000 یورو برای هر کسب و کار بوده است. کتابفروشیهای آلمان مدت یک ماه تعطیل شدند و مطابق برآوردهای اتحادیه ناشران و کتاب فروشان آلمان حدود حداقل نیم میلیارد یورو فروش از دست رفته است. البته با توجه به اینکه حکومت آلمان فدرالی است، ممکن است که ایالتها سیاستهای متفاوتی اتخاذ کنند. بازگشایی کتابفروشیها هم موجب رونق آنها نشد و فروش کتاب با زمان پیش از کرونا فاصله معناداری داشت، زیرا که مردم برای حفظ سلامتی خود کمتر از خانه خارج میشوند و به منظور تنظیم اقتصاد خود و ضرورت صرفه جویی، پول کمتری هزینه میکنند. گویا در جهان پیشرفته نیز کتاب از اولین اقلامی است که از سبد خرید خانوار حذف میشود. در حالی که نمایشگاه کتاب لایپزیگ نیز در کنار جشنوارههای دیگر لغو شد با این حال بازگشایی کتابفروشیها برای ناشران فرصت مغتنمی برای عرضه و دیده شدن کتابهای منتشرشده ایشان بود. در حالی که جشن اکتبر مونیخ (اکتبر فست) لغو شده است، هفتاد و دومین نمایشگاه کتاب فرانکفورت قرار است از 14 تا 18 اکتبر امسال برگزار شود و برنامههایش کماکان تعقیب میشود و مقامات مسئول آن انتظار دارند که نمایشگاه به رغم ویروس کرونا در موعد مقرر برگزار شود. موضوعی که بسیاری از کارشناسان به آن، به دیده تردید مینگرند. کسب و کارهای مجازی همچون آمازون که اینک علاوه بر کتاب، مواد غذایی و لوازم آرایشی و بهداشتی و انواع کالاهای دیگر نیز توزیع میکنند، در ایام شیوع ویروس کسب و کار پر رونقی را تجربه کردند. هر چند که در محله نوی کولن برلین، نینا و هنر مالک یک کتابفروشی کوچک از نارضایتی همسایهها از خدمات کسب و کارهای مجازی بهره برد و مبادرت به گرفتن سفارش کتابها از طریق تلفن و اینترنت کرد و توانست ایام پر رونقی را در کسب و کار خود تجربه کند. ضمن اینکه بر این باور بود که رساندن سفارش اینترنتی و تلفنی کتابها به مشتریان سهم او در مشارکت همگانی برای غلبه بر شیوع ویروس بود.
در ایران نمایشگاه کتاب تهران نیز طبق دستور مقامات بهداشتی به تعویق افتاد بدون آنکه تاریخی برای برگزاری آن تعیین شود. همه ساله چند ماه منتهی به برگزاری نمایشگاه، شاهد فعالیت بیوقفه ناشران، چاپخانهها، لیتوگرافیها،نویسندگان و مترجمان و... برای چاپ کتابها و عرضه آنها به نمایشگاه بوده است. با توجه به خصلت برجسته فروشگاهی نمایشگاه کتاب تهران و گردش کند نقدینگی در چرخه سنتی نشر و فروش کتاب، برای ناشران کوچک و بزرگ از حیث کسب نقدینگی ناشی از فروش مستقیم کتاب به مصرفکنندگان و ساماندهی اوضاع اقتصادی خود اهمیت نمایشگاه کتاب تهران دوچندان میشود.
زنگ خطر در اسفندماه سال گذشته به صدا درآمد. زمانی که بسیاری از ناشران، سرمایه موجود خود را صرف چاپ و انتشار کتابهایی کرده بودند که قرار بود در نمایشگاه عرضه شوند. تعطیلی نمایشگاه کتاب تهران نه تنها فرصت عرضه کتاب و فروش و کسب نقدینگی برای سامان دادن به مسائل اقتصادی را از ناشران سلب کرد، بلکه سرمایه آنها را نیز صرف انتشار کتابهایی کرد که امکان فروش نیافتند. از سوی دیگر شرایط برای کتابفروشان نیز بهتر از ناشران نبود. معمولاً اسفند و فروردین بهترین زمان کسب و کار کتاب فروشان است و تعطیلی آنها این موقعیت را سلب کرد و توسل برخی از کتاب فروشان از روشهای سفارش تلفنی و اینترنتی نیز گرهی نگشود. پس از بازگشایی نیز کتابفروشیها به میزان فروش قبل از کرونا دست نیافتند. در اواخر اردیبهشت زمانی که این مقاله در دست نگارش بود طرح فصلی بهاره تا حدودی امید را به کتابفروشیها بازگرداند.
اکنون اقتصاد کشور که به تبع تحریمهای غیرقانونی و پایین آمدن شگفت انگیز بهای نفت شرایط سخت و دشواری را طی میکند، ویروس عالمگیر کرونا حتی همین حرکت کند اقتصادی را از آن سلب کرده و شهروندان را ناگزیر از خانه نشینی کرده است. یک چهارم جمعیت کشور (کسبه و صنوف به همراه اعضای خانوادههایشان) در حالی ناگزیر از خانهنشینی بودند که با تعطیلی کسب و کارشان ضمن محرومیت از درآمد برای ایفای تعهدات خود نیز امکانی نمییافتند. شرایطی که شامل کتاب فروشان نیز میشد. خانهنشینی اجباری نیاز به ابزار و ادواتی داشت که قرنطینه و اقامت ناگزیر در خانه را تسهیل و ممکن کند و اینجا بود که حتی کسانی نیز که هیچ گاه به طور جدی سراغ کتاب و مطالعه نرفته بودند به ویژه برای یافتن پرسشهایی که برایشان مطرح شده بود کتاب به دست گرفتند. اطلاعات میدانی حاکی از افزایش به روایت بیماریهای مهلک و مسری همچون وبا مطالعه کتابهایی است که عموما و طاعون پرداخته بودند. لزوم رعایت دستورهای بهداشتی برای جلوگیری از شیوع و گسترش بیماری بر کسی پوشیده نبود ولی این کتابخوانی و کتابخوانان بودند که بقیه را به ماندن در خانه و مراعات توصیههای مقامات مسئول فرامیخواندند. دقت مقامات تصمیم گیرنده در این خصوص میتوانست استنباط مؤثرتری از کارکرد فرهنگ فراهم نماید تا در برنامهریزی کلان برای کشور نقش مؤثر و کارساز فرهنگ و هنر جایگاه بهتری یابد.
در مقاله قبلی(کتاب در سالی که گذشت) برخی از مشکلات صنعت نشر در ایران مورد بررسی قرار گرفت. توجه به آنها و سایر مشکلاتی که در مقاله یادشده مغفول واقع شده است کماکان مهم و مؤثرند و ظهور ویروس عالمگیر کرونا نه تنها ضرورت پرداختن به آنها را منتفی نمیکند بلکه بیگمان مسیر پیش رو را هموارتر میکند. پیش از کرونا نیز به علت وضعیت نابسامان اقتصادی، تداوم فعالیت حوزههای مختلف نشر همواره محل تردید بود.به همین دلیل دولتها برای مقابله با رکود و تعطیلی در این حوزه، اقداماتی را در دستور کار خود قرار میدادند. برنامه دولت اخیر در حوزه فرهنگ بیشتر بر برنامه ریزی به منظور اصلاح ساختارها متمرکز بود، در حالی که در دورههای پیشین، اقدامات دولتها بیشتر معطوف به استفاده از یارانه برای تخفیف مشکلات و یافتن چارههای موقتی و موردی بود. یارانه ای که در مقطعی به ناشر و در مقطع دیگری به مصرف کننده پرداخت میشد. آن چه که در چگونگی حمایت دولت از بخشهای مختلف صنعت نشر مورد مطالبه بوده و در موقعیت فعلی با توجه به همه جوانب و ملاحظه مجموعه شرایط روش صحیح تری به نظر میرسد کاهش هزینههای مشاغل مشمول این صنعت است. در این میان کتابفروشیها با توجه به هزینههای بالای تأسیس و اداره و همچنین ضرورت سرمایه گذاری قابل توجه در مقابل درآمد اندک در موقعیت ویژه ای قرار دارند. موقعیتی که توجیه اقتصادی تأسیس و ادامه فعالیت در این پیشه را به حداقل میرساند. در اجرای سیاست یادشده کوششهای زیادی به عمل آمده است از جمله اینکه پس از سالهای متمادی بالاخره توجه به فرهنگ و هنر،کتاب و نشر و مطبوعات در برنامههای پنج ساله جایی یافت و به ویژه بند «ج» ماده 92 برنامه پنج ساله ششم به این موضوع اختصاص یافت. بندی که چنین مقرر داشته است:
ـ بند «ج» دولت و شهرداریها و سازمان آب و فاضلاب مکلفاند با ارائه تعرفه فرهنگی و یا پروانه ساختمان در زمینه آب و برق و گاز، حمل و نقل و پست، با استفاده از کاربری فرهنگی در فضاهای مسکونی از کتاب فروشان، ناشران و مطبوعات که دارای مجوزهای قانونی هستند حمایت کنند.
تبصره - آیین نامه اجرایی موضوع این بند توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با همکاری وزارتخانههای راه و شهرسازی، نیرو، کشور و نفت تدوین و به تصویب هیئت وزیران میرسد.
قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه از فروردین ماه 1396 حیات خود را آغاز کرده و اکنون بیش از سه سال از عمر پنج ساله آن سپری شده است و در این مدت اقدامات انجام شده شامل تدوین آیین نامه اجرایی مطابق تبصره بند یادشده توسط دستگاههای ذیربط و ارسال آن به هیئت دولت بوده است. مفاد آییننامه در کمیسیون فرهنگی دولت بررسی شده و پس از انجام اصلاحات نهایتا در نوبت تصویب هیئت وزیران قرار گرفته است. اجرای قانون منوط به تصویب آیین نامه آن است و بی گمان ایجاد کتابفروشیها در اماکن مسکونی را بر سر هر کوی و برزنی در سراسر کشور ممکن میسازد.
نظر شما