حسن توفیق، مدیر نشریه توفیق و از تاثیرگذاران طنز مکتوب در دهههای گذشته، از پیش از انقلاب تاکنون بوده است، رویا صدر و ابراهیم رها به مناسبت درگذشت این چهره فرهنگی از او و از اهمیت مجله توفیق گفتهاند.
رویا صدر با اشاره به تاثیرگذاری مکتب طنز توفیق به ایبنا گفت: اگر میخواهیم درباره مجله «توفیق» صحبت کنیم باید به مکتب توفیق بپردازیم. مهمترین موفقیت «توفیق» تربیت طنزنویسان کشور در حوزه کاریکاتور و طنز مکتوب است. تمام چهرههای معروف طنز از دوره دوم توفیق، یعنی 1317 به بعد تربیت شده یا متاثر از این مکتب هستند. از کسانی مثل اردشیر محصص یا کامبیز درمبخش که فکر و شیوه متفاوتی با توفیق داشتند گرفته تا کسانی مثل پاکشیر و اربانی.
وی ادامه داد: «توفیق» در دهه 40 بیرقیب بود و خیلیها با آن همکاری میکردند و به نوعی انعکاس قلمها و تفکرات متفاوت بود و از این رو دیدگاهها و سلیقههای مختلف را راضی میکرد. «توفیق» از فضای دهه 40 استفاده میکرد و بیشتر تم مسائل اجتماعی را موضوع قرار میداد. یعنی بخش عمدهای از مجله توفیق بار اجتماعی داشت؛ البته بار جنسی هم داشت و نمادهایی به کار میبرد که بعد از آن میتوانست بخشی از جامعه را مورد انتقاد قرار دهد. اینها مسائلی بود که خیلی حساسیت ایجاد نمیکرد.
این طنزپرداز در توضیح سوژههای مجله «توفیق» اظهار کرد: مجله «توفیق» جدا از مسائل اجتماعی، از یک سری سوژههایی در سیاست، چه در عرصه کاریکاتور و چه در طنز نوشتاری استفاده میکرد که اگر الان آنها را بنویسیم حساسیت برانگیز است. توفیق هویدا را به عنوان نماد حکومت انتخاب میکرد و بخش قابل توجهی از انتقادها به سمت او بود و من خودم شنیدم که هویدا بسیار سعه صدر داشت و حتی وقتی در شمارهای کاریکاتوری از او نبود انتقاد میکرد که چرا کاریکاتور من در این شماره نیست.
وی افزود: فکر میکنم شیوههای طنزی که در «توفیق» بهکار میرفت، مثل صنایع ادبی، باعث میشد که زهر کار گرفته شود و حساسیت کمتری ایجاد کند. با این حال فکر میکنم زمانی که این مجله به سمت بسته شدن رفت و به دستور شاه فضا بستهتر شد، کمکم مجله «توفیق» هم از حاشیه امنی که داشت، فاصله گرفت.
رویا صدر با مقایسه دو مجله «توفیق» و «گل آقا» گفت: «گلآقا» یک تعریف جدید از طنز ارائه داد؛ اما نوع ارتباط «گل آقا» با حکومت و مردم متفاوت از نوع برخورد «توفیق» بود. بنابراین «گل آقا» یک بازتعریفی از طنز سیاسی ارائه داد.
این طنزپرداز با اشاره به داستان «حزب خران» گفت: آخرین دوره فعالیت «توفیق»، دوره حزب بازی بود. حزب خران نیز یک هجویهای به این اتفاقات بود. یکی از ویژگیهای توفیق این بود که اسامی را عوض میکرد. برای مثال حزب مردم را حزب کژدم اسم گذاشته بود و حزب ایراننوین را حزب اینا رو ببین میخواند؛ در کنار این دو حزب که هردو وابسته به حکومت بودند، حسن توفیق آمد و حزب خران را برای هجو این مسخره بازی راه انداخت. افراد برای عضویت در این حزب باید سند خریت خودشان را تحویل میدادند تا برایشان کارت صادر شود. حتی میخواستند به مناسبت سالگرد تاسیس حزب خران راهپیمایی بگذارند که دیگر مجله بسته شد و بساط همه چیز جمع شد.
وی در پایان گفت: حسن توفیق از بنیانگذاران کاریکاتور ادیتوریال در ایران بود که سبک و سیاق کارش صددرصد ایرانی بود و از این رو باید بگویم که ما یکی از گنجینههای تکرار نشدنی طنز و کاریکاتور را از دست دادهایم.
ابراهیم رها، دیگر طنزپرداز مطرح کشورمان نیز درباره حسن توفیق و مجله «توفیق» به ایبنا گفت: بدون شک «توفیق» تاثیرگذارترین نشریه طنز تاریخ کشور است و این به هیچ عنوان قابل کتمان نیست و حتی میتوانیم بگوییم که در ادامه مسیر طنز کشور نیز تاثیرگذار بود و مجله «گلآقا» نیز پیرو همان مکتب و همان نگاه و همان خطمشی بوده است. «گلآقا» المانهای «توفیق» را حفظ کرد، فقط یکی در زمان شاه و دیگری در زمان جمهوری اسلامی منتشر میشد.
وی ادامه داد: البته اگر دفتر مجلات طنز کشور را ورق بزنیم، «توفیق» از سایر مجلات طنز مثل «گلآقا» عمیقتر و تاثیرگذارتر بوده است و دلیل اینکه امروز شما بعد از گذشت نزدیک به 50 سال ازتوقیف این مجله درباره آن سوال میپرسید، همین تاثیرگذاری حیرتانگیز آن است.
این طنزپرداز با اشاره به میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری «توفیق» در جامعه گفت: بخشی از طنز کارکرد اجتماعی آن و اتفاقاتی است که در کف خیابان رخ میدهد و از این منظر درباره «توفیق» نمیتوانم نظر بدهم؛ چراکه در آن زمان نبودم و ندیدم که چطور این مجله به وظیفه رسانهای خود عمل کرده است. وقتی درباره این ویژگی میخواهیم صحبت کنیم باید آنجا بوده باشیم، در آن نفس کشیده باشیم. درست مثل شرایطی که ما بعد از دو خرداد در کوچه و خیابان دیدیم و اتفاقات را لمس کردیم و متوجه برخوردهای مردم با طنز شدیم.
ابراهیم رها در توضیح دلایل نبود مجلاتی مثل «توفیق» در فضای رسانهای کشور گفت: اگر ما امروز مجله طنز تاثیرگذار نداریم، تنها به این دلیل است که تفریحات مردم از مجلات به گوشی تلفن همراه منتقل شده است. من در جایی گفتم که وقتی بحثهای سایبری از پیسی محور به گوشی محور تغییر پیدا کرد هم در دنیا و بیشتر در ایران لطمه اساسی زد که یکی از این حوزهها کتاب و دیگری مطبوعات بود. متاسفانه در دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد مطبوعات و بهخصوص مجلات طنز ابتر و عقیم شد. یعنی این خالی بودن جا دوسویه است. یعنی هم آن تهور لازمه وجود ندارد و هم بستر اجتماعی مهیا نیست.
این طنزپرداز معتقد است که جای مجلاتی مثل «توفیق» را طنزهای مجازی گرفته است و در این راستا اظهار کرد: من خیلی نمیخواهم با طنزی که در فضای مجازی رخ میدهد، مخالفت کنم. ما میتوانیم به اینفلوئنسرها و کسانی که با ریش و سیبیل روسری سر میکنند و صدای زنانه درمیآورند، بخندیم و بگوییم که چقدر ابلهانه است؛ اما وقتی همان آدم چهار میلیون دنبالکننده (فالئور) دارد دیگر به راحتی نمیتوان حکم داد؛ چراکه مخاطب دارد.
وی در پایان اظهار کرد: ما خوراک خوب را از مخاطب دریغ میکنیم و مخاطب به هر خوراکی که به او داده میشود، قناعت میکند. ما خوراک خوب را ابتر میکنیم، سر و تهش را میزنیم و جلویاش را میگیریم و بعد میگوییم که چرا مخاطب به دنبال این مطالب سخیف میرود. من اخیرا یک برنامه در تلویزیون به نام «واکسن» داشتم که از شبکه دو پخش میشد و رویکرد طنزی داشت و به مساله کرونا میپرداخت اما این برنامه را چنان شرحه شرحه کردند که منی که سالهاست کارگردانی کارهای تلویزیونی میکنم و برنامه میسازم، به یاد ندارم که چنین کاری کرده باشند. از این رو میتوان گفت که دیگر جا برای کارهای درست و حسابی مثل مجله «توفیق» نیست.
نظر شما