حامد وفایی بیان کرد: دانشگاهی برای ارتش رهاییبخش چین وجود دارد که دانشگاه نظامی چین است، آنجا هم گروه زبان فارسی دارد که خیلی هم فعال هستند.
رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه پکن در چه تاریخی راه اندازی شد؟
دانشگاه پکن به عنوان مهمترین دانشگاه در حوزه علوم انسانی، قدیمیترین و با سابقهترین گروه زبان فارسی در کل کشور چین را داراست. راهاندازی رشته زبان فارسی در دانشگاه پکن به دهه 50 میلادی بر میگردد. گروهی از چینیان با روسیه تعاملاتی داشتند از جمله جانگ خونگ نین که جزو نسل اول چینیهایی هستند که آموزش زبان فارسی را آغاز کردند و در چارچوب ارتباطاتی که چین با روسیه در آن دوره داشت، او از کسانی بود که آنجا روی ادبیات آسیا و متون ادبی روسی و فارسی مطالعاتی را انجام میداد. اولین نسخهای که از مثنوی به زبان چینی منتشر شده از زبان روسی برگردان شده است و این به ارتباطات نزدیکی که چین سرخ با شوروی آن زمان داشت برمیگردد.
در سال 1957 در دانشگاه پکن کلاسهای زبان فارسی را راه اندازی میکند. به مرور محققانی از ایران به چین و از چین به ایران فرستاده میشوند. مرحوم دکتر مظفر بختیار که از استادان برجسته دانشگاه تهران در حوزه چینشناسی بود به چین رفت و استاد «یه ای لیانگ» و «زن ین شنگ» که جزو اساتید برجسته و نسل اول ایرانشناسان چینی هستند به ایران آمدند. اینها بعد از اینکه این رشته را در دانشگاه پکن راهاندازی کردند یک سری کلاسهایی را برگزار کردند ولی هنوز خیلی منسجم نبود. متونی که با استفاده از آن تدریس کنند و دانشجوهایی که پذیرش میشدند تعدادشان کم بود. اما آهسته آهسته این مجموعه شکل گرفت و ارتباطشان را با دانشگاه تهران برقرار کردند و متون زبان فارسی وارد شد و با کمکهایی که نهادهای مختلف ایرانی به این مجموعه میکردند و کتابهایی که اهدا میکردند تقویت شد و جالب است بدانید متونی که در چین برای آموزش زبان فارسی استفاده میشد را خود اساتید چینی ترجمه کرده بودند یا نوشته بودند و آن موقع متون دست اولی که ایران برای چین چاپ یا تهیه کرده باشد موجود نبود.
اساتید ایرانیای که شروع کردند به ایجاد ارتباط بین دانشگاه تهران و دانشگاه پکن که اولین مرکز ایرانشناسی در چین است، دکتر شهیدی و دکتر مظفر بختیار بودند که نهایتا این تعامل به جایی رسید که اولین فرهنگ لغت فارسی به چینی و چینی به فارسی تحت نظر اساتید دانشگاه تهران و دانشگاه پکن منتشر شد. این کتاب دو جلدی که کتابی قطور است با وجود اینکه جزو اولین دستاوردهای این دو دانشگاه است همچنان مورد استفاده در این عرصه است.
در دهه 80 یک تعداد از دانشجویان چینی به ایران اعزام شدند که یکی از برجستهترین آنها خانمی به نام «وانگ ایی دن» بود که استاد تمام دانشگاه پکن است و در دانشگاه تهران دکترای زبان فارسی خود را گرفته است و موضوع رساله دکتری ایشان درباره کتاب «جامع التواریخ» خواجه رشیدالدین فضل الله هست. از دهه 90به بعد دانشگاه پکن به صورت رسمی هر 4سال یکبار تعدادی دانشجوی زبان و ادبیات فارسی را پذیرش کرد که در دورههای مختلف پذیرش و بعد فارغالتحصیل شدند و جذب نهادهای مختلف شدند. اولین مرکز ایرانشناسی در دانشگاه پکن بنا شد و به لحاظ کیفیت و کارهایی که در آن انجام شده مهمترین مرکز ایران شناسی در دانشگاه چین است.
سال 1997 دانشگاه زبان خارجی شانگهای رشته زبان فارسی را افتتاح کرد و در تعاملاتی که با دانشگاه شهید بهشتی داشتند از استادان همدیگر استفاده کردند. دانشگاه زبان خارجی شانگهای هم جزو دانشگاههای با کیفیت چین است و سال 2001 در این دانشگاه 18 نفر را در رشته زبان فارسی پذیرش کردند سال 2003 حدود 10 نفر را پذیرش کردند و این سیر صعودی مطالعات ایران در چین از دهه 90 به بعد شدت گرفت. دانشگاه دیگری در پکن است به نام دانشگاه ارتباطات و رسانه؛ که از سال 2000 اولین گروه دانشجویان زبان فارسی را پذیرش کردند و این دانشجویان به طور خاص در حوزه رسانه کار میکنند و خیلی از این دانشجویان به رسانههایی که در چین به زبان فارسی کار میکنند معرفی میشوند.
در سال 2009 دانشگاه زبانهای خارجی پکن، گروه زبان فارسیاش را راهاندازی کرد. همچنین در چین دانشگاه زبانهای خارجی شماره دو را در پکن داریم که آنجا هم به تازگی زبان فارسی را راه اندازی کردهاند. دانشگاه تجارت خارجی و اقتصاد در پکن، دانشگاه زبانهای خارجی شهر شی ان، دانشگاه شی خه زه در جنوب چین، دانشگاه زبانهای خارجی گواندونگ، دانشگاه زبانهای خارجی جیلین، دانشکده کسب و کارهای مدرن در منطقه مسلمان نشین لین شیا نیز گروه زبان فارسی راهاندازی شده است. حتی در چین دانشگاهی برای ارتش رهاییبخش چین است و دانشگاه ارتشی و نظامی چین است که آنجا هم گروه زبان فارسی دارد که خیلی هم فعال هستند.
میزان استقبال از زبان فارسی در دانشگاههای چین چگونه است و دانشجوها در چه مقاطعی مشغول به تحصیل در این رشته هستند؟
با توجه به اینکه چین هم به لحاظ تاریخی، هم سیاسی، هم اقتصادی و فرهنگی روابطش با ایران مثبت و دوستانه است استقبال از زبان فارسی در این کشور خیلی خوب است و دانشجوهای زبان فارسی جزو دیپلماتهای فارسی هستند و در سفارتخانه یا در وزارت خارجه چین کار میکنند. مقاطع نیز معمولا کارشناسی است و چند دانشگاه از جمله دانشگاه پکن کارشناسی ارشد و دکتری رشته زبان فارسی را هم دارند. بعضی از آنها بورسیه شده و به ایران میآیند تا مقاطع ارشد و دکترای خود را در ایران بگذرانند و برخی نیز که در مقاطع بالاتر هستند به ایران میآیند تا مطالعات خود را در ایران تکمیل کنند.
چه اقداماتی در خصوص زبان فارسی در دانشگاه های چین تاکنون انجام شده است؟ دو سری اقدامات در این زمینه شده است. یک سری کارهایی که خود چینیها کردند و بسیار طولانی مدت و عمیق است و جالب است بدانید که اکثر کارهای زبان فارسی به زبان چینی ترجمه شده است، تمام اشعار فردوسی، حافظ، سعدی، تمام اشعار مولانا به جز دیوان و حتی اشعار رودکی و نظامی هم به زبان چینی ترجمه شده است که نشان میدهد یک مجموعه قدرتمند آنجا مشغول به کار هستند. اخیرا هم در نمایشگاه کتابی که در تهران برگزار شد این کتابها تجدید چاپ شدند. یک سری کارها هم مربوط میشود به نهادهای جمهوری اسلامی در کشور چین. مثل سفارت ایران در چین و رایزنیهای فرهنگی که خیلی میتواند قویتر از چیزی که اکنون در حال انجام است صورت پذیرد. در برگزاری نشستها، دعوت چینیها به ایران، و دعوت ایرانیها به چین سفارت اقداماتی میکند که جزو برنامههای روتین مراکز فرهنگی ایران در کشورهای دیگر است.
به نظر شما چرا ترویج و گسترش زبان فارسی در دانشگاههای بینالمللی اهمیت دارد؟
این مساله را از چند جهت میتوان بررسی کرد که یک جهتش به ما بر میگردد که زبان کانال اصلی انتقال فرهنگ است. یعنی اگر ما به دنبال این باشیم که فرهنگ اصیل ایرانی را و آن واقعیتهای ایران را منتقل کنیم و ارتباط استراتژیک برقرار کنیم آنها حتما باید با فرهنگ ما آشنا باشند و برای آشنایی با فرهنگ یک کشور قطعا باید زبان یک کشور را بلد باشیم. این معضلی است که ما در ایران هم داریم. یعنی عموما ایرانیها چین را با واسطه زبانهای غربی شناختند و آن تصویری که در ایران از چین است تصویر حقیقی چین نیست. این اهمیت تصویر مستقیم و صحیح یک کشور است که آموزش زبان در یک کشور آن را تسهیل میکند.
چه موانع و مشکلاتی بر سر راه گسترش زبان فارسی در دانشگاههای خارج از کشور وجود دارد؟
مهمترین مانع ضعف ما در تولید محتواهای لازم است.
بیشتر از استادان ایرانی برای تدریس زبان فارسی استفاده میشود یا اساتید غیرایرانی؟
بیشتر اساتید بومی چینی هستند که یا در ایران تحصیل کردهاند و به چین برگشتند یا در خود چین فارغالتحصیل شده و دکترای خود را گرفتهاند. آنها مراکز و دانشگاههای ایرانشناسی بسیاری دارند و از اینکه اساتید ایرانی به آنجا بروند قطعا استقبال میکنند و این یکی از ضعفهای بزرگ ماست که اساتید ایرانی در آنجا خیلی کم و انگشت شمارند. در حالیکه اگر اساتید از ایران به آنجا بروند هم میتوانند کیفیت را بالا ببرند و هم درست جهتدهی کنند. ممکن است مطالعات ایرانی در چین را از دید چینی بررسی کنند و حضور این اساتید ایرانی میتواند ایرانشناسی حقیقی را به جریان بندازد. ولی حضور آنها در چین خیلی زیاد نبوده و تنها چند استاد برجسته داشتهایم که به چین رفتهاند و کارهای بزرگی کردهاند از جمله دکتر مظفر بختیار.
آیا چین ایرانشناس مشهور برجستهای دارد که کارهای مهمی در زمینه ترویج زبان فارسی کرده باشد؟
جانگ خونگ نین یکی از ایرانشناسان مشهور است که پژوهشی نیز بر شاهنامه داشته یا تاریخ ادبیات فارسی را به چینی نوشته است. اخیرا نیز در چین ایرانشناسان چینی کارهای قابل توجهی انجام دادهاند. آثار ادبیات معاصر فارسی مانند اشعار سهراب سپهری، کیارستمی، اشعار فروغ فرخزاد، رمان «چراغ ها را من خاموش میکنم» اثر زویا پیرزاد یا کتاب «سموفی مردگان» نوشته عباس معروفی به چینی ترجمه شده است و عموما این کارها کار ایرانشناسان بزرگ و مشهور چین است.
آیا شبکههای اجتماعی مجازی مثل تلگرام یا اینستاگرام تاثیری بر پیشرفت زبان فارسی برای غیرفارسیزبانان داشته است؟
این دو شبکه مجازی در چین فیلتر است و آنها شبکههای مجازی بومی دارند که بسیار هم پر رونق است و به همین دلیل حضور ایرانیها در آن کمرنگ است. به همین دلیل در این بخش در حوزه آموزش زبان فارسی ما خیلی ضعیف هستیم و شاید خود دانشجویان رشته زبان فارسی چینی کارهایی انجام دهند ولی اینکه به طور قوی و سازمان یافته ما در آنها کاری بکنیم خیر. اگر اینکار را بکنیم خیلی موثر و مفید خواهد بود زیرا فضای مجازی در چین بسیار پویاست و جا دارد که در این حوزه برای گسترش زبان فارسی کمک گرفت.
نظر شما