سال 1398 با درگذشت تعدادی از نویسندگان، شعرا، مترجمان و پژوهشگران ادب و فرهنگ همراه بود.
سال 98 با درگذشت طهمورث ساجدی عضوگروه زبان وادبیات فرانسه دانشگاه تهران، آغاز شد. او متولد 1330 در انزلی بود و در نخستین دقایق ورود به 1 فروردین 1398، دار فانی را وداع گفت. ساجدی تحصیلات خود را در فرانسه در رشته زبان وادبیات فرانسه تکمیل کرد و سالها به بررسی زندگی و آثار ایرانشناسان پرداخت و بیشتر مقالات او در دانشنامه زبان و ادبیات فارسی فرهنگستان درباره ایرانشناسان منبع و ماخذ ارزشمندی در این حوزه است.
وی همچنین پایهگذار رشته ادبیات تطبیقی در دانشگاه تهران بود و پژوهشهایی در زمینه ایرانشناسی و ادبیات تطبیقی انجام داده بود. او بازمانده نسلی از فرزانگان روزگار بود و در منش و روش و پژوهش، همپایه دانشمندانی همچون سعید نفیسی، علامه قزوینی، ابوالحسن نجفی و دیگران بوده و با ابوالحسن نجفی، رضا سیدحسینی، احمد سمیعی گیلانی و محمد روشن، دوستی و همکاریهای پیوسته داشت.
21 ام اردیبهشت 1398 سیدمحمدرضا هاشمی زاده، شاعر آیین و پژوهشگر معاصر بوشهری بر اثر سکته قلبی در منزل خود درگذشت. او در سال 1330 خورشیدی در شهر خورموج مرکز شهرستان دشتی متولد شد و شهرت او به دلیل اشعار آیینی و همچنین پژوهشهایی درباره تاریخ منطقه دشتی بوشهر است.
وی علاوه بر سرودن شعر به داستان نويسي و نقاشي هم علاقه خاصی داشت و نسبت به تاريخ معاصر دشتی بسیار آگاه بود. او همچنین عضو سازمان میراث فرهنگی استان بوشهر، مسئول شعر انجمن فایز دشتی بود و به عنوان کارشناس ادبیات و تاریخ و علوم اجتماعی نیز با صدا و سیمای مرکز بوشهر به همکاری پرداخت.
نخستین مجموعه شعر هاشمی زاده با عنوان «درنگه» منتشر شد و مجموعه شعر آئینی «از خاک تا افلاک»، «سوز و ساز»، «ساحت سرخ اجابت: شهدای روحانی استان بوشهر»، «همصدا با نخلهای تشنه» و «شقایقهای ساحل» از دیگر کتابهای منتشر شده زنده یاد هاشمی زاده است.
25 اردیبهشت، عبدالرحمان عمادی محقق، شاعر، وکیل و ایرانپژوه گیلانی در ۹۴ سالگی در شهر رودسر، دارفانی را وداع گفت. او متولد 1304 خورشیدی در یکی از روستاهای اشکور گیلان بود که در زمان حکومت مصدق موفق به دریافت لیسانس قضائی از دانشگاه تهران شد و همزمان با وکالت، به پژوهش در مباحث ایرانشناسی روی آورد و بخشی از مقالاتش طی نیم قرن گذشته در مجلات معتبر منتشر شدهاند.
عمادی كتيبه بيستون را به شعر درآورد و براي دماوند، بيش از 30 نام پيدا كرد كه آنها را معنا كرده و بهنظم درآورد و در بخش ديگری از كارهايش معانی اسامی شهرهای ايران را به شعر نوشت، چراکه معتقد بود زبان شعر اثرگذارتر است. وی همچنین براي تقويم شيعيان ديلم مدارك بسياري جمعآوری كرد و كتاب لغات ديلمی را كه 20 دفتر است منتشر کرد. دفاتر ضربالمثلهای ايرانی نیز در برگيرنده 5500 مثل به زبان ديلمی است كه آنها را هم به نظم در آورده و منتشر کرد.
از آثار عبدالرحمان عمادی میتوان به فره گان (گزیده مقاله های پژوهشی)، بیبیه (گزیده مقالههای پژوهشی) از نشر گیلکان و آسمانکت (چند رسم مردمی)، لامداد (چند جُستار از ایران)، دوازده گل بهاری (نگاهی به ادبیات دیلمی و طبری)، حمزه آذرک و هرون الرشید (در آیینه دو نامه) از نشر آموت اشاره کرد. کتابهای «خوزستان در نامواژههای آن»، «دماوند یا گباوند»، «چندصد نام دریای خزر» و «دیلمون پارسی یا دیلمون پالوی» نیز از دیگر کتابهای منتشر شده عبدالرحمان عمادی پرمکوهی هستند.
11 خرداد 98 قاسم غریفی مترجم آثار و کتابهای ادبیات نمایشی جهان، که در سال 1330 در خرمشهر متولد شده بود در پی عوارض ناشی از سکته مغزی درگذشت. او از هنرمندان توانمند ادبیات نمایشی کشور و مترجمی برجسته بود که با واژهیابی و معادلسازی سعی در حفظ زبان فارسی داشت و با نوآوریهای خاص خود مشکلات ادبی را بررسی و از سر راه ادبیات نمایشی برمیداشت. این مترجم علاوه بر ترجمه انگلیسی متون ادبیات نمایشی، از نویسندگان نامدار عرب چون توفیق الحکیم و سعدالله ونوس پایهگذار تئاتر مدرن سوریه متونی را ترجمه کرده است.
غریفی به کارگردانی، نمایشنامهنویسی، طراحی صحنه و بازیگری هم اشتغال داشت و از 20 سالگی کار ترجمه را با دو زبان انگلیسی و عربی آغاز کرد و ترجمههایش از نمایشنامههای «عشق» در سال 61 و «تراژدی مرد شیرخرما فروش فقیر» در سال 62 با کارگردانی خودش در مجموعه تئاتر شهر اجرا شدند. «کارگردانی نمایشنامه به زبان ساده»، «عشق و دو نمایشنامه دیگر»، «شمس و قمر: نمایشنامه آفتاب و مهتاب»، «تراژدی مرد شیره خرما فروش فقیر و دو نمایشنامه دیگر» و «الکترا» برخی از کتابهایی هستند که با ترجمه غریفی عرضه شدهاند.
12 خرداد 98، مرتضی کلانتریان مترجم ایرانی، قاضی و وکیل که در سال 1311 در تنکابن به دنیا آمده بود دار فانی را وداع گفت. او جزو نسل حقوقدانان زباندان، ادیب و روشنفکر بود و با ترجمههایش، سهم مهمی در آشنایی فارسیزبانان با ادبیات جهان داشت. نگاهی به بیش از نیم قرن تلاش حرفهای او نشان میدهد که او پلی را میان ادبیات و حقوق و سیاست در ایران برقرار کرده بود.
«لطف دیررس» نوشته آلن پیتون، نخستین اثری بود که مرتضی کلانتریان آن را ترجمه و با کمک عبدالله توکل در سال ۱۳۴۸ منتشر کرد، او با ترجمههایش بسیاری از نویسندگان مهم جهان را مانند کلود تییه، نویسنده فرانسوی قرن نوزدهم با رمان «دایی من بنژامن» (۱۳۵۶)، آنتونیس ساماراکیس، نویسنده یونانی با رمان «نقطه ضعف» (۱۳۵۶)، ایتالو اسوو، نویسنده ایتالیایی با رمان «وجدان زنو» (۱۳۶۳)، مانوئل واسکز مونتالبان، نویسنده اسپانیایی با رمان «منم فرانکو» (۱۳۷۵)، به جامعه کتابخوان ایرانی معرفی کرد.
بخش مهم دیگری از ترجمههای کلانتریان، آثار حقوقی و فلسفی را شامل میشود که معروفترین آنها «قرارداد اجتماعی» ژان ژاک روسو، فیلسوف فرانسوی عصر روشنگری است که در سال ۱۳۷۹ در تهران منتشر شد. از میان ترجمههای ادبی او نیز، ترجمه «سیمای زنی در میان جمع»، نوشته هاینریش بل، نویسنده آلمانی (۱۳۶۲) معروفترین اثر است. همچنین این مترجم آثار داستانی دیگری، مثل «خاطرات یک بچه ناقل» نوشته لوئیجی برتلی، نویسنده ایتالیایی (۱۳۷۵) و «ظرافت جوجه تیغی» اثر موریل باربری (۱۳۸۸) را ترجمه کرد.
21 خرداد ناصر امامی شاعر و نویسنده شیرازی که متولد ۱۳۱۷ بود و پیشه شاعری را از سیزده سالگی آغاز کرده بود از دنیا رفت. شعر محور زندگی امامی بود و دستمایه اولیه او شعرهای طنز است. آخرین دفتر شعر او «باران خاطرات؛ زیرچتر ۷۵ سالگی» بود که دربرگیرنده گفتوگوهای شاعرانه و مناظره منظوم با ۵۴ شاعر بلندآوازه کشور است که در اصطلاح ادبی "اخوانیاتگ" نامیده میشود.
«یک دریا مروارید»، «به سوی فردایی بهتر»، «پای مهتاب»، «مرواریدهای غلتان» و «یکسال شور و عشق و دانایی» از دیگر آثار این شاعر شیرازی است.
15 تیر 98 مرتضی شهید حنیفی از شاعران جوان و شناخته شده حوزه انقلاب و دفاع مقدس که در سال ۱۳۶۰ به دنیا آمده بود بر اثر سکته قبلی درگذشت. او فرزند مرتضی شهیدحنیفی بود که چند روز پس از شهادت پدر به دنیا آمد و به همیندلیل نام پدر را بر او گذاشتند.
وی از زمانی که تنها 15 سال داشت سرودن شعر را آغاز کرد. از او که در محافل ادبی ایران با عنوان شاعر ضدجنگ یاد میشود، مجموعه شعرهای «سرفههای قانونی»، «جنگ خاطرهها را مجروح میکند»، «جنگ زیر نور ماه» و «کتاب جنگ» منتشر شده است. همچنین ترجمههایی از اشعار کردی و ترکی نیز از او در رسانهها و مطبوعات منتشر شده است.در این میان کتاب شعر «سرفههای قانونی» مجموعهای از مرثیههای عاشقانه شاعر برای پدر و عموهای شهیدش است که نشر نیماژ منتشر کرده است. سرفههای قانونی، مجموعه ۲۷ شعر نیمه بلند است.
تیر«مهتاب بازوند» بانوی غزل لرستان که متولد ۱۸ مرداد ۱۳۵۶ بود و سال ها از بیماری کلیوی رنج می برد در بیمارستان شهدای عشایر خرمآباد دار فانی را وداع گفت. در اسفند سال 97 در مراسمی که به همت انجمن شعر لرستان برگزار شده بود از این چهره شاخص شعر لرستان تجلیل شد. از آثار وی می توان به مجموعه شعر «گنجشکها فردا برایم حرفها دارند» اشاره کرد.
28 تیر 98 امیر برزگر خراسانی متولد سال 1322 در مشهد پس از یک دوره بیماری دار فانی را وداع گفت. برزگر خراسانی که عنوان شاعر برگزیده جشنواره شعر فجر در کارنامه خود دارد، دستی در ادبیات داستانی نیز دارشت و تاکنون رمان «شورانگیز» و مجموعه داستانی «رها در ناکجا آباد» و همچنین مجموعه دیگری به نام «سفرنامه حج» را به رشته تحریر در آورده بود.
وی عضو هیات رئیسه کانون هنرمندان و عضو شورای سیاستگذاری شعر خراسان رضوی نیز بود و تا روزهای آخر حیاتش در اکثر انجمنهای ادبی حضور داشته و بعضیهایش را خودش دایر کرده بود. از آثار منتشر شده او در حوزه شعر هم میتوان به «سخن آینهها»، «برگی از دیوان امیر»، «نماز عاشقی»، «فصل عطش» و «از شرنگ و شهد» اشاره کرد.
۸ مرداد حسین آهی شاعر و گوینده رادیو که متولد1332 بود، بر اثر سرطان غدد لنفاوی دار فانی را وداع گفت. او فرزند علی آهی، شاعر و پژوهشگر ایرانی بود و تحصیلات مقدماتی را در تهران گذراند و پس از آن بر زبانهای فارسی، عربی، پهلوی و آلمانی تسلط یافت. این شاعر همچنین در علومی مانند صرف، نحو، منطق، نجوم، فقه، اصول، عروض و کلام دست به مطالعه و پژوهش زد.
وی هنوز به ۱۸ سالگی نرسیدهبود که کتاب «بحور شعر فارسی» را منتشر کرد و در همان دوران تحسین تنی چند از بزرگان شعر فارسی نظیر شفیعی کدکنی و مهدی اخوان ثالث را بر خود برانگیخت. مقالات متعددی از او در کیهان فرهنگی منتشر شده و در بسیاری از شمارههای ماهنامه حافظ، اشعار آهی تحت عنوانهایی چون «با شاعران امروز»، «سه غزل از سه استاد» و «۱۲ شعر دیگر برای ماهنامه حافظ و سردبیرش» به چاپ رسید.
26شهریور 98 پرویز خائفی، نویسنده و شاعر شیرازی و متولد ۱۳۱۵ به دلیل مشکل تنفسی و در اثر ایست قلبی چشم از جهان فروبست. او شعر و شاعری را از دوران دبیرستان آغاز کرد و از سال 1329 با مطبوعات نیز همکاری کرده و آثار منظوم و مقالاتش همواره در روزنامه و مجلههای کشور به چاپ رسیدهاست. وی ریاست کتابخانه ملی فارس را عهدهدار بود و ضمن تدریس در دانشگاههای آزاد و پیام نور شیراز و چند شهر استان فارس، سرپرست مرکز حافظشناسی در آرامگاه حافظ نیز بود.
«از لحظه تا یقین»، «این خاک طربناک، باز آسمان آبی است و «حصار» از مجموعه های شعر او است و این نویسنده همچنین کتاب های «حافظ در اوج»، «مقالهها و مقابلهها»، «نگاهی به غزل حافظ»، «آوازهای آویزان»، «کنار لحظههای عمر» و «مجمع پریشانی» را در کارنامه خود دارد.
7 آبان 98 مهدخت مخبر از ترانهسرایان پیشکسوت ایران در 76 سالگی پس از تحمل یک دوره بیماری دار فانی را وداع گفت. او سابقه همکاری با موسیقیدانان شهیر ایران مثل اسدالله ملک، بزرگ لشکری، جواد و منوچهر لشکری، جلیل عندلیبی و همکاری با شاعرانی چون معینی کرمانشاهی را در کارنامه خود دارد.
تخصص بانو مهدخت مخبر، ترانهسرایی روی ملودی است و با آهنگسازان بزرگ و بنامی همچون علی تجویدی، اسدالله ملک، محمود تاجبخش، منوچهر لشگری، علی اکبرپور، حسین صمدی، جواد لشگری، بزرگ لشگری، جلیل عندلیبی و خوانندگان بزرگی نظیر اکبر گلپایگانی، محمودی خوانساری، کورس سرهنگزاده، نادر گلچین، سیمین غانم، علیرضا افتخاری، ناصر مسعودی و شاعرانی مانند فریدون مشیری، سیمین بهبهانی، هوشنگ ابتهاج و معینیکرمانشاهی همکاری داشتهاند.
او ابتدا خود را یک ترانه سرا میدانست که وقتی دید ترانه او را راضی نمیکند به غزل روی آورد و علاوه بر آن دوبیتی و رباعی هم میگفت. غزل با مطلع «ای عشق از ماندن بگو ایثار کن ایثار کن» یکی از غزلهای اوست که با صدای علیرضا افتخاری و آهنگسازی جلیل عندلیبی منتشر شد.
از ترانههای معروف بانو مهدخت مخبر میتوان به «امان از جدایی»، «ای عشق»، و «دلخرابات» اشاره کرد. وی همچنین مجموعهای از ترانههای خود را در کتابی با عنوان «ترانههای دیروز ترانههای امروز» از سوی نشر پیکان منتشر کرده است.مخبر همچنین در قالب یک آلبوم صوتی با عنوان «صدای شاعر» بخشی از اشعار و سرودههای خود را بازخوانی کرده بود.
8آبان 1398مظاهر مصفا استاد دانشگاه و شاعر برجسته معاصر که یکی از قصیدهسرایان شاخص ایرانی بعد از ملک الشعرا بهار است و در کشورهای افغانستان و هند و دیگر کشورهای فارسی زبان نیز شناخته شده است در سن ۸۷ سالگی درگذشت.
مصفا دوران تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه حکیم نظامی قم سپری کرد و سپس دوران متوسطه را در دارالفنون گذراند و به دانشسرای عالی رفت و به تحصیل در رشته ادبیات مشغول شد. او تحصیلات خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی تا درجه دکترا از دانشگاه تهران ادامه داد و پایاننامه خود را با عنوان «تحول قصیده در ایران» زیر نظر بدیعالزمان فروزانفر نوشت.
او سالهای زیادی به عنوان استادتمام رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران به خدمت مشغول بود و پس از آن مدتی استاد تماموقت دورههای دکترای دانشگاه آزاد اسلامی بود.از سوابق علمی و اجرایی وی میتوان به ریاست پردیس فارابی دانشگاه تهران (پردیس قم) و دبیری دبیرستانهای تهران، ریاست انتشارات و مدیریت مجله آموزش و پرورش، دانشیاری دانشگاه شیراز و ریاست دبیرخانه مرکزی دانشگاه شیراز اشاره کرد.
مجموعه شعرهایی که از او بهچاپ رسیده عبارتند از: ده فریاد، سی سخن، پاسداران سخن، توفان خشم، سپیدنامه، سیپاره و همچنین تصحیحات وی بر دیوان ابوتراب فرقتی کاشانی، نزاری قهستانی، سنایی، سعدی، نظیری نیشابوری و جوامعالحکایات عوفی بوده است.
5 آذر 98 حسن نوغانچی صالح معروف به بهمن صالحی، شاعر پرآوازه گیلان که در شعر «صالح» تخلص میکرد، آخرین بازمانده از نسل شاگردان نیما یوشیج و از شاعران کهنهکار ایران در پنجم آذر 1398 در بیمارستانی در شهریار درگذشت. او که شعر را با قالبهای کلاسیک شروع کرده بود و از نخستین کسانی بود که غزل را در هیاتی متفاوت مینوشت. آنقدر در این دیگرگونه سرودن متبحر شد که سرفصلی نو با عنوان «غزلواره» را به شعر دهه چهل و پنجاه قبولاند.
«صالحی» پس آشنایی با نیما و پیشنهاد تازه و جسورانه او برای شعر و شناختن مکتب فکری نیما به سرودن شعر نو روی آورد و در سال 1345 نخستین مجموعه اشعارش را به نام «افق سیاهتر» که در سبک نیمایی بود منتشر ساخت و پس از آن قالبهای پسانیمایی را هم آزمود و متکی به تصاویر تازه و زبان روزآمدش، برخی از آثارش را در جمع بهترین نمونههای شعر نیمایی و آزاد امروز می توان یافت.
آثار چاپ شده صالحی عبارتند از: «مردی از گیلان»، «باد سرد شمال»، «سلام بر مرگ»، «کسوف طولانی»، «نخل سرخ»، «زخمهای زیبای عشق»، «درحوالی عطش»، «باغ کاغذی»، «زمزمههای آدینه» و «همسفر با کلمات».
12 بهمن 98 تقی محمدی فکورزاده شاعر، نویسنده و ویراستار در سن ۷۶ سالگی بر اثر بیماری ریوی، در بیمارستان عرفان نیایش درگذشت. او ضمن نقشآفرینی در محافل و انجمنهای فرهنگی و ادبی کشور، طی چند دهه در مراکز فرهنگی و ادبی متعددی از جمله فرهنگسرای معرفت در استعدادیابی و پرورش جوانان و نوجوانان در عرصه شعر و نویسندگی فعالیت داشت.
وی برای اولین بار در 12سالگی قلم در دست گرفت تا هرآنچه در جامعه میبیند به رشته تحریر درآورد و در 17 سالگی ترجمه شرححال بزرگان را به صورت ماهانه در مجله امید ایران منتشر میکرد. انتشار شرح حال بزرگان او را وادار کرد تا انس بیشتری با قلم داشته باشد و با نگاهی به آثار جلال آل احمد، مهدی آذر یزدی و برخی از نویسندگان جهانی به کار خود ادامه دهد.
او سبک جدی_طنز را برای خود انتخاب کرده بود تا ذهن مخاطب را به چالش بکشد و به مردم بفهماند که ممکن است پایان کار همانگونه نباشد که ما برنامهریزی کردهایم و همچنین سعی کرده بود از واژههای عربی و انگلیسی در نوشتههایش استفاده نکند و تمام واژههای به کار رفته در نوشتههایش بهطور کامل فارسی باشد.
از وی آثاری متعددی از جمله مجموعه اشعار «نکند عشق بمیرد»، «عصر یکشنبههای بارانی»، «عصر یکشنبههای بی باران» و «همآوای من باش» به چاپ رسیده است و همچنین در زمینه هنرهای تجسمی، هنری ابداعی بهنام طرفهنگاری که تلفیقی از هنرهای تذهیب، مینیاتور و خط شکسته نستعلیق است، هم آثاری از وی به جا مانده است.
13 اسفند 98 احمد نیکطلب، متخلص به «یاور» از شاعران همدان در سن ۸۵ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت. او 13 ساله بود که به سرودن اشعار پرداخت و در انجمنهای ادبی همدان و تهران از جمله «انجمن ادبی ایران» حضور فعال داشت. با نهادهای فرهنگی زیادی از جمله حوزه هنری، شورای شعر و ادب ستاد اقامه نماز، شورای شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شورای شعر و ادب معاصر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران همکاری داشته و مدت چهار سال نیز دبیر انجمن ادبی حافظ بوده و همچنین عضو هیأت مدیره انجمن ادبی و هنری ایران و هند بود.
نیک طلب بیشتر به سبک هندی گرایش داشت و اغلب اشعار او به ویژه آنهایی که شیوه نو و نیمایی دارند و بهخصوص ترانههای محلی همدانی او به زبانهای بیگانه شرقی ترجمه شده است. اثر ارزشمند او مجموعهای تحت عنوان «سایه سار الوند» به همراه بومی سرودههای همدانی ایشان، از انتشارات سوره مهر است که حاوی غزل، قصیده، مثنوی و رباعی و ترانه میباشد.
دو کتاب مثنوی «صبح فردا» و «شعر و شاعری نظم و نثر» از او در همدان به چاپ رسیده است و کتابهای «از طهران تا تهران» و «گزیده ادبیات معاصر شماره 102» نیز در کارنامه فعالیتهای شعری وی به چشم میخورد. همچنین تحشیه و مقدمه بر «دیوان رضی الدین آرتیمانی» و تصحیح و تدوین «دیوان رفیق اصفهانی» را نیز باید به موارد بالا اضافه نمود.
19 اسفند 98 «یوسف سقالی» از نویسندگان ترکمن و بازنشسته صدا و سیمای مرکز گلستان که سالها در برنامههای برون مرزی ترکمنی فعالیت داشت، به علت ابتلا به بیماری سرطان ریه، چشم از جهان فرو بست. او در روستای قره قاشلی از توابع شهرستان ترکمن به دنیا آمده و علاوه بر قصه که رشته تخصصی او بود، مقالات زیادی را در ارتباط با زندگی آداب و رسوم و اسطوره شناسی ترکمن نوشته است.
از جمله آثار وی میتوان به کتابهایی چون دوتار، عروسی مایا، صیادان قره سو، کومهنشینها، مختومقلی شناسی، جاذبههای قلمرو مسکین قلیچ، صدای زمین و قصهنویسی به زبان ساده اشاره کرد.
او در قصههای کتاب «دوتار» که پنج قصه از ترکمن صحراست تلاش کرده فضای ترکمنی را آنگونه که هست به تصویر بکشد و وارد لایه های مختلف زندگی ترکمن ها شود، همچنین در کتاب «مختومقلی شناسی» که در۲جلد نوشته است جاذبه های فکری مختومقلی از جمله زبان «سخن وسخنوری»، «هنر قصه نویسی»، «حکومت وجامعه آرمانی» و «نماز از دیدگاه مختومقلی» را بیان میکند.
نظر شما