«نوروز؛ جستارهایی پیرامون نوروز از دانشنامه ایرانیکا» به کوشش و ترجمه مصطفی صداقترستمی از سوی نشر ترفند منتشر شده است. این کتاب ترجمه سه مقاله معتبر و مهم برگرفته از دانشنامه ایرانیکا است.
نوروز در ادبیات فارسی از جایگاه رفیعی برخوردار است، به طوری که از قرن سوم تا پایان قرن چهارم که مصادف با نهضت ملی ادبی به ویژه در دوره سامانیان است، نویسندگان و شاعران پارسیگو از یکسو به منظور احیای هویت ایرانی و از سوی دیگر برای رهایی از سلطه زبان عرب، اقدام به تدوین چند رشته شاهنامه کردند که در تمام این شاهنامهها شعرا با اشتیاق به «نوروز» به عنوان جشن ملی ایرانی که ریشه در عمق تاریخ اساطیری ایرانیان دارد، پرداختند.
قدمت برگزاری جشن نوروز در تاریخ فارسیزبانان کاملا مشخص نیست. برگزاری نوروز در عهد باستان نیز تابع یک نظم تاریخی نبوده است؛ اما در دوره ساسانیان که آیین زرتشتی از سوی اردشیر بابکان دین رسمی و دولتی اعلام شد، جشن نوروز و مهرگان تا زمان سقوط یزدگرد سوم با نظم برگزار میشد. بعد از اسلام جشن نوروز میان طبقه دهقانان که از بقایای اشراف ساسانی بودند به صورت آشکار و پنهان زنده نگه داشته شد.
این کتاب ترجمه سه مقاله معتبر و مهم برگرفته از دانشنامه ایرانیکا است. جستار نخست با عنوان «نوروز در تقویم ایرانی» نوشته پروفسور سیمون کریستوفورتی از استادان برجسته تاریخ مذاهب در دانشگاه ونیز ایتالیا است. جستار دوم با عنوان «نوروز در دوهره اسلامی» به قلم پروفسور شاهپور شهبازی از باستانشناسان، تاریخنگاران و متخصصان بزرگ در زمینه باستانشناسی دوران هخامنشی است.
جستار سوم با عنوان «نوروز در دوره پیش از اسلام» نوشته پروفسور نورا الیزابت مری بویس از بزرگترین پژوهشگران در رشته مطالعات زرتشتی و استاد کرسی مطالعات زرتشتی دانشگاه لندن است. در دانشنامه ایرانیکا زیر مدخل نوروز تنها به این سه مقاله اشاره شده است. افزون بر ترجمه این سه جستار، برای فهم بهتر در مورد بعضی از واژهها و جملات به شکل پانویس توضیحاتی ارائه داده شده است.
در تاریخ طبری آمده است: «پیروزی فریدون بر ضحاک مصادف بود با روز اول مهر که بعدا به مهرگان شهرت یافت و هر سال ایرانیان جشن و سرورو برپا میکردند. در زمان ملکشاه سلجوقی برای اینکه روز دقیق نوروز تعیین و سال هجری شمسی به جای سال هجری قمری به اجرا گذاشته شود، وی حکیم عمر خیام ریاضیدان برجسته ایرانی و چند منجم مشهور را مامور تهیه تقویم کرد. این تقویم که به تقویم جلالی شهرت دارد روز اول فروردین را به عنوان نوروز تعیین کرد و در سرتاسر امپراتوری ملکشاه سلجوقی حیجون تا مدیترانه به اجرا گذاشته شد و تا امروز ادامه دارد.
در مقاله «نوروز در دوره پیش از اسلام» میخوانیم: «قدیمیترین متن بیچون و چرای تاریخ ساسانیان که دارای جنبهای از نوروز است، اظهارنظری از مانی پیامبر است که در سال 244 پس از میلاد یا قبل از آن بیان شده است. او بیان داشته است که در تقویم ایرانی پنج روز وجود دارد که به عنوان «پنجگاه» (یک نوع از اندرزگاه) قلمداد میشوند. پس از مدتی نه چندان طولانی بیرونی اینگونه مینویسد که گفته میشود «هرمزد بن شاهپور» یعنی هرمزد اول، این دو نوروز (نوروز کوچکتر و نوروز بزرگ) را به هم پیوند داد و تمام روزهای میان این دو نوروز را روز جشن نامید. بنابراین تمام این روزها به طور رسمی تبدیل به روزهای مقدسی شدند که تنها میبایست کارهای ضروری را در این روزها انجام داد.»
در مقاله «نوروز در تقویم ایرانی» آمده است: «روز هرمز ماه فروردین اولین روز سال نو در تقویم ایرانی است. در حال حاضر این روز با روز اعتدال ربیعی (روزی که در آن خورشید وارد درجه اول برج حمل میشود) مصادف است. این ورود خورشید به درجه اول برج حمل با جایگاه نوروز در دیگر تقویمها (برای مثال در تقویم مالی عثمانی یا در تقویم نصرانی) و همچنین با نام روزهای سال نو در دیگر تقویم مانند نیریز در مصر و نیروز در آندلس که نشئت گرفته از نوروز پارسی هستند ارتباطی ندارد، چون این تقویمها غالبا با منشأها و همتاهای پارسی خود متفاوت هستند.»
کتاب «نوروز؛ جستارهایی پیرامون نوروز از دانشنامه ایرانیکا» در 134 صفحه با شمارگان یکهزار نسخه از سوی انتشارات ترفند منتشر شده است.
نظرات