وی ادامه داد: علی هداوند در کلاردشت فوت کرد و متاسفانه با اینکه چند سالی ساکن این شهر بوده، اجازه خاکسپاری به خانواده او ندادهاند؛ از طرفی من هم به دلیل شیوع ویروس کرونا نمیتوانم به کلاردشت بروم و این موضوع را پیگیری کنم. البته از طریق یکی از دوستان وکیل که در این شهرستان زندگی میکند، در حال پیگیری هستم و امیدوارم که این اتفاق انجام شود.
این مترجم در معرفی علی هداوند گفت: علی هداوند، سالها دبیر زبان انگلیسی بود و بعد از 30 سال فعالیت در آموزشوپرورش بازنشسته شد. او با توجه به دوستیای که با رضا پورجعفری، من و دیگران داشت در جمع بچههای اهل قلم حضور پیدا میکرد. در سال 1380 که ما در انتشارات «دشتستان» جمع شدیم، وی نیز وارد کار ادبیات هم شد؛ او پیش از این تنها خواننده و مخاطب حرفهای کتاب بود و بعد از این اتفاق دست به قلم شد.
وی افزود: علی در آن دوران شروع به ویرایش و ترجمههای کوتاه کرد و این مسیر را ادامه داد، تااینکه حدود 10 سال پیش که به طور جدی وارد کار ترجمه شد. ما در آن دوران با هم کار میکردیم و حتی شش ماه نیز کنار هم بودیم و کارهای بسیاری را با همکاری هم راهی بازار نشر کردیم. در این سری کتابها یا اسم من به عنوان دستیار آمده است یا اسم علی یا در برخی کارها هم اسم یکی از ما نیامده است.
غبرایی در پایان با اشاره به آخرین همکاریاش با علی هداوند گفت: آخرین رمانی که ما با هم کار کردیم، اثری به نام «خداحافظ رفقا» بود که آن را تحویل نشر نیلوفر دادهایم و به احتمال زیاد به زودی منتشر خواهد شد.
نظر شما