دیلی تلگراف ضمن ستایش از چیرگی کمنظیر بل بر فرم رمان، شبکه امنیتی را تحقیقی چندجانبه درباره قدرت و خشونت، و آزادی و اخلاق توصیف میکند.
هاینریش بل در مصاحبهای که اوایل ۱۹۶۱ با هورست بینیک انجام داده است، میگوید: «وقتی شروع به نوشتن کردم، یعنی در ۱۷-۱۸ سالگی، ابتدا - خیلی پیش از آنکه نخستین داستان کوتاهم را بنویسم - رمان مینوشتم. چهار یا پنج و شاید شش رمان نوشته بودم که سهتای آنها در زمان جنگ در اتاقی در کلن سوخت. بقیه، در گوشهای از زیرزمین خانهمان افتاده است.»
فریتش تولم را سرنوشت در جایگاه قدرتمندترین شخصیت آلمان غربی نشانده است. شهرت ترس میآورد و دارندهاش را آسیبپذیر میکند. تهدیدها بالقوه اما دائمیاند. تولم و خانوادهاش در خانه زندانی شدهاند و شبکهای امنیتی مسئولیت حفاظت از آنها را برعهده دارد. بدگمانی کل زندگی این خانواده را فرا گرفته است. در چنین حال و هوایی است که با ماجراهای زندگی اعضای این خانواده آشنا میشویم: تولم و همسرش، و دختر و پسر جوانشان، که چارهای ندارند جز اینکه منتظر بمانند ببینند کی و کجا تروریسم بر آنها غلبه خواهد کرد.
بخشی از این رمان:
بعضی وقتها آرامشی که در خانه داشتند برایشان خیلی کسالتآور و بهقول کاترینا خیلی «عدابآور» میشد. دستکم کاتارینا بهلهجه «آنها» حرف میزد، که اسباب اطمینان میشد و حکم یک اصل را پیدا میکرد، و اگر در آنموقع کسی پشت میز یا پشت بار در کنار آنها مینشست آنها واکنشی به مسائل سیاسی نشان نمیدادند، حتی وقتی به ایشان همچون عامل تحریک اشاره نمیشد. آنها فقط وقتی حرف میزدند که کسی چیزی ازشان میپرسید _ درباره پول، نرخ بهره، استهلاک، اسکناس رایج، و حتی با بیان اینکه بهره پسانداز تقریبا همیشه معادل نرخ تورم است خودشان را بهخطر میانداختند. استهلاک، پسانداز مالیاتی، سرمایهگذاریها _ آنها دوست داشتند چیزهایی در اینباره بشنوند، میدانستند که اطلاعات او در این موارد زیاد است، و او بدون هیچ مجادلهای، به آرامی صحبت میکرد، و بر سیستم تکیه میکرد تا سیستم، درون خود را بگشاید و به آنها نشان دهد: چگونه نرخهای بهره را پایین میآوردند تا آنها به خرجکردن پول ترغیب شوند...
«شبکه امنیتی» نوشته هاینریش بُل با ۴۰۸ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۶۲ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما