در مراسم «شبی با یک نویسنده» انجام شد؛
تجلیل از توران قربانی در اردبیل/ جامعه پویا حاصل اعتماد بهنفس بانوان است
در سومین جلسه از سلسله نشستهای «شبی با یک نویسنده» در اردبیل، «توران قربانیصادق» بانوی داستاننویس این دیار تجلیل شد.
قربانی صادق در 25 آذرماه سال ۱۳۴۳ در محله داشچیلار در خانه پدربزرگش به دنیا آمد. میخواستند نامش را ایران بگذارند، اما چون اسم کس دیگری در فامیل بود، مادربزرگش، نام توران را برایش برگزید. در سال ۶۳ در دبستان مقدس اردبیلی ثبت نام کرد و اول و دوم دبستان را در آنجا خواند. خودش میگوید: «حروف الفبا را یاد نگرفتم، قورت دادم». در کلاس پنجم، نخستین نمایشنامهاش را نوشت و اجرا کرد. در دوره راهنمایی انشاهای خوبی مینوشت؛ هم برای خود، هم برای دیگر دانشآموزان؛ حتی در امتحان. با کاغذهای دورریز، دفترچهای درست کرد تا ترانههای رادیو را در آن بنویسد. روزنامههایی را که دور سبزی پیچیده بود برمیداشت و یواشکی میخواند چون مادر موافق قصه خواندن و قصه نوشتن نبود. پس از انقلاب برای نخستین بار از مسجد نواب کتاب گرفت و شب در زیر لحاف با چراغقوه پدر آن را خواند؛ گوژپشت نتردام، اثر ویکتور هوگو.
اول دبیرستان را در مدرسه ایراندخت اسم نوشت، فقط به این دلیل که کتابخانه داشت، اما بعد بهدلیل پیوستن به اغتشاشات آن زمان، از مدرسه رانده شد. بعدها همسر یک پاسدار شد که دو پسر، یک دختر و پنج نوه حاصل این ازدواج است. در همان دوران خواندن رمانهای کلیدی جهان را آغاز کرد. در سال ۷۵ کتابخوان نمونه استان شناخته شد و از مرحوم آیتالله مروج، نماینده وقت ولی فقیه در استان جایزه گرفت. در سال ۷۷ ادامه تحصیل داد و در مرکز فنی و حرفهای مشغول به کار شد، اما چون با روحیاتش سازگار نبود، آنجا را ترک کرد. مدتی به منطقه جنگی رفت. یک بار بر اثر سیل پیکر ۱۱ شهید از گور دستهجمعی بیرون آمد، همه را با آمبولانس کاروان به اهواز بردند؛ او جریان را در قالب سفرنامهای نوشت که جایزهاش سفر حج بود. از همان زمان، داستان را فهمید و دردش آموختن و یاد دادن داستان بود.
در داستانهایش بیشتر به زن، عشق، دین و جنگ پرداخته است. هنوز هم برای آموختن، مبلغی دریافت نمیکند. از تجربه 6 دهه زندگی مینویسد. باورها، فرهنگ، آداب و رسوم، فولکلور و جنگ در نوشتههای او جان میگیرند. هیچ وقت لنگ پیدا کردن سوژه در نمانده است. یک دوره مجازی داستاننویسی خلاق را در خراسان رضوی گذرانده که حاصل آن، تولد رمان عاشقانه «شاید شانه» شد. پس از ۳۰ سال نگارش به زبان فارسی، نخستین مجموعه کتاب وی به زبان ترکی چاپ شد. هنوز روز رونمایی «جنتدر بیر آلما آغاجی وار» را که به همت حوزه هنری برگزار شد، یکی از بهترین روزهای زندگیاش میداند. عاشق اشعار نزار قبانی بوده و چندین شعر از وی را به ترکی ترجمه کرده است. ۲۲ سال پیش به طور اتفاقی وارد عرصه بازیگری شد و تا کنون در ۱۳ سریال تلویزیونی، ۲۰ فیلم کوتاه و ۴ فیلم سینمایی بازی کرده است که برخی به جشنوارههای خارجی راه یافتهاند. خرسند است که ایرانی، مسلمان، اردبیلی و ترکزبان است و با خود قرار دارد تا آخر در خدمت فرهنگ، هنر و ادبیات سرزمینش باشد.
جامعه پویا حاصل اعتماد به نفس بانوان است
پروانه رضا قلیزاده مدیرکل نهاد کتابخانههای عمومی استان اردبیل، بهنمایندگی از گروه برگزارکننده «شبی با یک نویسنده» گفت: نقشآفرینی و حضور اجتماعی به جنسیت مربوط نیست و به قشر خاصی اختصاص ندارد. با این حال، زنان در مشارکت اجتماعی نقش بیشتری دارند چون علاوه بر نقشهای متعدد در خانواده، در جامعه نیز نقش ایفا میکنند و از این لحاظ، عضو فعال جامعه محسوب میشوند.
وی افزود: حضور آگاهانه و فعالانه، اندیشه اجتماعی زنان را قوت میبخشد و از این رو، حضور خود را وظیفه اجتماعی میدانند و توان خود را به طور کامل به کار میگیرند.
رضا قلیزاده تصریح کرد: توران قربانی، علاوه بر عرصه خانه و خانواده، بانوی نمونه عرصه فرهنگ و اجتماع بوده و به زعم بسیاری از نویسندگان، از عاشقانه کتاب و کتابخوانی است و پیشکسوت عرصه ادبیات معاصر استان محسوب میشود.
مدیرکل نهاد کتابخانههای عمومی استان اردبیل اضافه کرد: وی از بانوان موفق استان است؛ در سال ۷۵ کتابخوان نمونه بود و در سال ۸۳ نیز بانوی نمونه فستیوال زنان برتر شناخته شد.
وی ادامه داد: حضور در فیلمهای سینمایی، سریالهای تلویزیونی و نمایشهای رادیویی، بدون گذراندن دورههای آموزشی، نشانگر توانمندی خاص قربانی است. او به موضوعات اجتماعی و فولکلور منطقه توجه بسیار دارد و معتقد است زنان بهتر از مردان میتوانند حال و روز خود را توصیف کنند و بنویسند.
رضا قلیزاده اظهار کرد: قربانی در عرصههای اجتماعی نیز حضور فعال دارد. جایگاه ویژه وی در عرصه هنر و ادب همه به قوه همراهی همسر و اعتقاد و اعتماد جناب مقدم اتفاق افتاده است.
وی با بیان اینکه اعتماد به نفس بانوان در عرصههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و هنری، منجر به داشتن خانوادههای سالم و جامعهای پویا خواهد شد، تأکید کرد: جامعه فکور، پویا، آگاه و سالم، زنانی با اندیشههای بلند را میطلبد که جز با همراهی مردان در کنار بانوان میسر نخواهد شد و قربانی نیز با پشتوانه و دلگرمی همسرش چنین گامهای بلندی برمیدارد.
قربانی تشنه آموختن و مشتاق آموزش است
دکتر کاظم نظریبقا از بزرگان ادب اردبیل هم در این مراسم، سخنان خود را به دو بخش تقسیم کرد؛ در بخش نخست به روح شخصیتی و قالب کارهای هنری خانم قربانی پرداخت و در بخشی دیگر یکی از داستانهای وی را نقد کرد.
این پژوهشگر و استاد دانشگاههای اردبیل اذعان کرد: توران قربانی در جلسات و نشستهای مختلف نشان داده که از نقدپذیری بالایی برخوردار است و نتایج آن، اصلاح، توسعه و پیشرفتی بوده که در آثار وی دیدهایم.
وی افزود: به اذعان نویسندگان جوان اردبیل، نخستین کسی که کارگاه داستاننویسی را در اردبیل برگزار کرده، توران قربانی بوده است.
نظری بقا گفت: علاوه بر اشتیاق یاد دادن، او تشنه آموختن است و از این رو در محافل فرهنگی، ادبی و هنری حضور دائم و خستگیناپذیر دارد.
وی تصریح کرد: ترکیگرایی در آثار اخیر وی - چه در زمینه شعر و چه داستان - بیشتر شده است که اگر بخواهیم چنین نوشتار ساده و روانی رواج یابد داستاننویسی با این زبان، یکی از بهترین کارهاست و نویسندههای معاصر اردبیل از جمله رضا کاظمی، محمود مهدوی و توران قربانی فعالیتهای قابلی در این زمینه داشتهاند؛ چرا که فرهنگ و آداب ما با ترکی نوشتن به مخاطبان خاص انتقال مییابد.
این شاعر اردبیلی ادامه داد: مجموعه داستان «جنتده بیر آلما آغاجی وار» ۱۳ داستان کوتاه دارد که همگی به زبان ترکی و در موضوعات مختلف نوشته شدهاند که من در این مجال تنها به بررسی یکی از آن میپردازم.
وی تشریح کرد: «شمرینن باریشمالیام» یک داستان تکنیکی و درنهایت اثرگذار محسوب میشود؛ همین داستان کافی است تا به این نکته برسیم که زحمات چندین ساله قربانی در عرصه داستاننویسی به بار نشسته است. داستان به راحتی اشک مخاطب را درمیآورد؛ صحنهها کوتاه است، سریع اتفاق میافتد، ایجاز داستانی در حد اعجاز صورت میگیرد. حرف و جمله و صحنه اضافی در آن دیده نمیشود و هر چیزی در جای خود قرار گرفته است.
نظری بقا گفت: هرچند این داستان در آغاز رئال مینماید، اما عناصری از داستان مدرن کوتاه را میتوان در آن دید و مخاطب میتواند به جنبههای مختلف داستان نقب بزند.
وی افزود: راوی، اول شخص مفرد است. ذهنیات خود را انتقال میدهد؛ آشفتگیهای درونی راوی مشهود است؛ کلمات و جملات به راحتی حس عاطفه سرشار داستان را منتقل میکند زبان داستان، شسته رفته است و مخاطب مدرن را اقناع میکند.
نظری بقا اضافه کرد: راوی بهشدت مخالف این است که همسرش نقش شمر را در شبیهخوانی عاشورا داشته باشد و این مخالفت، به ذهنیات و دریافتهای راوی برمیگردد و عکس العملهایی که از بیرون میبیند. بیماری همسرش نیز امکان بروز حادثهای ناگوار را برای وی بیشتر میکند و راوی هرگونه امکان بروز هر پیشامدی را به سبب این نقشآفرینی میپندارد.
وی ادامه داد: او از نگاه و حرف مردم میترسد و کشمکش درونی وی بیشتر میشود. کودکی که در آغوش راوی است و امکان بارداری دوباره وی، فرجام داستان را به اوج میبرد در نتیجه استیصال راوی را بهوضوح در برابر دید مخاطب قرار میدهد.
پژوهشگر اردبیلی افزود: بالاخره اتفاقی که بیم آن میرفت، رخ میدهد و همسرش در وسط اجرا دچار حادثه میشود. اظهارنظرهای مردم دردهای او را بیشتر برملا میکند. نگاه جامعهشناختی نویسنده در اینجا مقبول نیست و از وضعیت موجود فکری مردمان عوام و حتی منبری پرده برمیدارد.
نظری بقا گفت: قربانی به راحتی مخاطب را همراه میسازد و پیام داستانی را به وی منتقل میکند؛ این داستان برای مخاطب هوشمند نوشته شده و از نظر من اثری موفق است.
قلم توران قربانی قدرت بالایی دارد
میردولت موسوی، رئیس انجمن سینمای جوانان استان اردبیل نیز از نخستین افراد تأثیرگذار در زندگی قربانی در مقطعی است که وارد عرصه بازیگری شد.
وی نیز تصریح کرد: از سال ۶۴ وارد انجمن شدم و در سال ۷۳- ۷۴ که مربی آموزش بودم، همسر وی روزی به دفتر آمد و گفت خانم را آوردهام بسپارم به تو تا فعالیت خود را در این زمینه آغاز کند. از قربانی پرسیدم تا حال چیزی نوشتهاید؛ از خود نوشتهای دارید؟، چند تایی نشانم داد. نوشتههای ابتدایی وی را استادانه دیدم و هرچه پیش رفتیم به شخصیت والای او بیشتر پی بردم.
موسوی اضافه کرد: در جریان کار همیشه دقیق و منظم، خوشرو، مدیر و مدبر بوده است و من معتقدم قدرت قلم وی بسیار بالاست؛ یعنی هنوز این قدرت به حد کافی عیان نشده است.
نانوشتههای بسیاری دارم
در بخش پایانی مراسم، توران قربانی در پشت تریبون قرار گرفت و اظهار کرد: من یک داستاننویسم؛ معتقدم باید داستانمان را خودمان بنویسیم تا روایتهای ما، به دست غیر، دستخوش تحریف نشود.
وی افزود: در نوشتههای من سطرهای نانوشته بسیاری هست؛ دلتنگم. دلتنگ استادان و دوستانی که دیگر در میان ما نیستند؛ دلتنگ پدرم که کاش امروز بود و میگفت دخترم مرا سربلند کرد.
قربانی اضافه کرد: هنوز گوشم از صدای جوانمردان محلهام پر است؛ همه آنها که خواهشهای دنیا را کنار زدند و رفتند.
وی ادامه داد: دلم گرفته؛ دلتنگ روزهای گذشته است. کم پیدا میکردیم، کم میخوردیم، اما دلخوش بودیم. اینها را در میان سطرهای هیچ کتابی نمیشود یافت.
نویسنده و شاعر اردبیلی ادعان کرد: من سخنور نیستم، داستاننویسام؛ از میان این نانوشتهها، نصیحت که نه، وصیتی از من بماند: حرمت اساتید خود را نگه دارید؛ کسی را از ظاهر قضاوت نکنید؛ ایمان، عشق و قلم خود را نفروشید؛ نوشتن، تکلیف و رسالت شما باشد؛ قلم بازیچه نیست، سلاح است.
بنا بر این گزارش، رونمایی از رمان «شاید شانه» توران قربانی، رونمایی از نسخه صوتی «جنتده بیر آلما آغاجی وار» که مؤسسه وُیسَس به مدیریت حجازی آن را در قالب لوح فشرده ضبط و تولید کرده است، پخش کلیپ، خوانش داستان «بارانتی» با اجرای باران آقاجانی و اجرای موسیقی زنده، از دیگر بخشهای سومین گردهمایی «شبی با یک نویسنده» بود.
یادآوری میشود، دو نشست پیشین «شبی با یک نویسنده» در اردبیل، به پاسداشت یعسوب محسنی و رضا کاظمی، دو نویسنده دیگر این دیار اختصاص داشته است.
نظر شما