کتاب مسائل آموزش عالی ایران با چه ضرورتی در دست تالیف قرار گرفت؟
در دهههای اخیر دانشگاه و آموزش عالی روندهای کمیگرایی، تودهای شدن، مجازی شدن، بینالمللی شدن، اجتماعی شدن و عبور از نخبهگرایی را طی کرده است. این روندها هم در سراسر جهان و هم در کشور ایران حکم فرماست. اکنون آموزش عالی به قلمرویی شلوغ و پر مسئله هم از حیث ذهنی و نظری هم از جنبه عینی تبدیل شده است. این جنبههای بحثبرانگیز، مسائل آموزش عالی را پیچیده و چند بعدی میکند. دلایل آن متعددند از جمله: زمینههای جمعیتی، فرهنگی، مدیریتی، سیاستهای بعضاً نادرست در برخی مقاطع زمانی، نگاه کوتاه مدت و سیاستزده، ساختار دیوان سالارانه، آشفتگیهای نظری و فکری، نداشتن الگوی مشخص برای توسعه آموزش عالی، تمرکزگرایی و ضعف استقلال دانشگاهی، ضعف ارتباط با جهان خارج و ...
اکنون در ایران، ایده دانشگاه در تضاد با ساختارهای بروکراتیک، مسئلهمند و پرتنش شده است. از سویی انتظاراتی متراکم و ناهمگون و متعارض و بلندپروازانه از نهاد دانشگاه وجود دارد.
در شرایط فعلی، جامعه دانشگاهی کشور برای عبور از تنگناهای موجود می بایست شناخت واقعی و ریشهای از مسائل خود داشته باشد. به ویژه دانشجویان رشتههای مطالعات آموزش عالی، مدیریت و برنامهریزی آموزشی و سایر رشتههای علوم تربیتی، جامعهشناسی، مدیریت، علوم سیاسی، تاریخ، فلسفه و ... همگی میتوانند با انتخاب این مسائل به عنوان سوژه مطالـعاتی بـه حـل مشکلات و توسعه ادبیات آموزش عالی یاری رسانند.
کتاب حاضر نشان میدهد مسائل آموزش عالی ایران طیف متعدد و متنوعی را شکل داده است. این اثر با بحثهای نظری و تاریخی مرتبط با ایده دانشگاه آغاز میشود و سپس یک مسئلهشناسی وسیع را در افق دید خوانندگان میگشاید. در بخشهای بعدی کتاب برخی مسائل آموزش عالی ایران که اهمیت بیشتری داشتهاند و نگارنده در آنها تأملات و انتشارات بیشتری داشته است به صورت فصل مستقل ارائه میشوند مانند مبحث ارزیابی و تضمین کیفیت، استقلال دانشگاهی و وضعیت موجود علم و فنآوری در ایران.
این مجموعه حاصل مقالات و گفتوگوهای علمی است که در طول هشت سال گذشته در مجلات علمی و مطبوعات کشور یا کنفرانسهای داخلی و بینالمللی ارائه و منتشر شدهاند. این ایدهها و مباحث هم اکنون به صورت یک جا در اختیار دانشپژوهان و علاقهمندان مباحث علم و فنآوری قرار گرفته است.
الگوی دانشگاههای ایرانی چیست؟
در شرایط حاضر از هیچ یک از الگوهای رایج دانشگاهی پیروی نمیشود، پلت فرم اصلی آموزش عالی ایران از ابتدای تاسیس فرانسوی- ناپلئونی بوده است در سالهای بعد اقتباسهایی از برخی ابعاد دانشگاه هومبولتی آلمان یا دانشگاه بازار (الگوی امریکایی) صورت گرفته است.
عمده مسائل آموزش عالی ایران که در کتاب به آنها پرداخته شده کداماند؟
در این اثر سعی شده پروبلماتیک و مسئلهمندی آموزش عالی در قالب وحدت نظام یافته مشکلات نشان داده شود. مصادیق از ضعف فرهنگ دانشگاهی، نقص در تکوین ایده دانشگاه، آهنگ کند بینالمللی شدن و متزلزل بودن استقلال دانشگاهی و موارد بسیار دیگری بحث و بررسی شده است.
با توجه به بحث تجاریسازی دانشگاه که در کتاب هم آمده، آینده دانشگاه در ایران را در این زمینه چگونه ارزیابی میکنید؟
دانشگاه ایرانی باید جایگاه خود را در طیف تجاریسازی تعربف کند. نیازی نیست دانشگاهها در تمام زنجیره ایده تا محصول، مداخله مستقیم داشته باشند بلکه در موقعیتهایی که جنبه دانشی مورد نیاز باشد دانشگاه میتواند سهیم شود اما در بخشهایی همچون بازاریابی و فروش و... شرکتهای بیرون معمولا موفقتر عمل میکنند.
در کتاب به استقلال دانشگاه اشاره کردید. دانشگاههای ایرانی از نظر استقلال چگونه هستند؟
فراز و فرودهای تاریخی استقلال و خودمختاری دانشگاهی در ایران در این کتاب در هفت دوره تاریخی تقسیمبندی شده است. مثلا در چارچوب تصمیمات هیئت امنا یک استقلال نیم بند وجود دارد که آن نیز با چالش مواجه شده است. حکمرانی هیئت امنایی قدیمی و پرچالش است و نیازمند تحول است.
این روزها بسیاری از «مرگ دانشگاه» سخن میگویند، با توجه به تجربه شما از کار در وزارت علوم و شناختتان از آسیبهای ساختاری دانشگاه آیا قائل به مرگ دانشگاه هستید؟
مرگ دانشگاه یک واژه ژورنالیستی است. از تاسیس دانشگاه پاریس در سال 1200 میلادی تا تاسیس دانشگاه برلین در سال 1810 میلادی تا اوج گیری دانشگاه امریکایی در قرن 18 و 19 دانشگاه همیشه حضور موثری داشته است. کسانی که از این واژه سطحی استفاده میکنند باید ادعای خود را با شواهد منظم و کثیر مستند کنند. خانوادهها هنوز هم تشنه علم و دانش موثق و معتبرند نه دانش سطحی و تلگرامی.
مسائلی که شما در این کتاب به آنها پرداختید چقدر به ساخته شدن ایده دانشگاه کمک میکند؟
دانشگاه در ایران ناقص الخلقه متولد شده است. این نقص اولیه همزاد دانشگاه ایرانی است. در این کتاب از فلسفه آموزش عالی سخن گفته شده است و اینکه دانشگاه ایرانی فاقد تئوری است بدیهی است. آشفتگی که در عمل و اجرا با آن مواجهایم نتیجه آشفتگی در نظریه است. اگر بنیانهای نظری آموزش عالی ایران تدوین شود امکان رسیدن به نظم و نسق راهبردی و اجرایی هم تسهیل میشود.
مسائل آموزش عالی در ایران به چه میزان با مسائل این حوزه در سطح بینالمللی شباهت دارد؟
در غرب همان سنت کلیسایی و بخش آموزش کلیسای جامع انگلستان در بستر تاریخی کم کم به دانشگاه مدرن تبدیل شد. لذا گسست و تعارضهایی که در ایران با آن مواجه هستیم در مغرب زمین کمتر بوده است. کشمکش بین نهاد قدرت، نهاد علم و نهاد دین (کلیسا) در غرب تا حدودی به نفع دانشگاه حل و فصل شده است اما در کشورهای جهان سوم این کشمکش هنوز ادامه دارد.
نظر شما