علیرضا عینی؛ پژوهشگر و متخصص در زمینه هومیوپاتی و نویسنده کتاب «هومیوپاتی؛ روش کوتاه درمان بیماریها» است که در سال جاری از سوی انتشارات اردیبهشت چاپ و به بازار نشر عرضه شد. وی در گفتوگو با خبرنگار ایبنا، ضمن تشریح مباحث مطرح شده در کتاب درباره روش درمانی هومیوپاتی، درباره جایگاه علمی و تاریخچه این علم در جهان و ایران سخن گفت و به نکاتی مهم و کاربردی درباره این روش درمان اشاره کرد.
در کتاب به این موضوع اشاره شده که در سالهای اخیر، هومیوپاتی بهعنوان یک شیوه درمان در ایران بیشتر شناخته و مورد توجه قرار گرفته است که شاید بازگشت بسیاری از جوامع ازجمله کشور ما به سمت طب کهن و سنتی، ارزانتر و در دسترستر بودن، ازجمله دلایل آن باشد. در این زمینه چه نظری دارید؟
طب جدید و هومیوپاتی، چندان همخوانی با یکدیگر ندارند و از منظر هومیوپاتی ما طب جدید را «آلوپاتی» میدانیم. هومیوپاتی، روی ذهن و روان تمرکز زیادی دارد، ولی تمرکز پزشکی رایج روی جسم است، درحالیکه شاید بیش از 80 درصد از بیماریها جسمی، روانی و ذهنی هستند. «منتوسوماتیک» یعنی جسمی-ذهنی و «سایکوسوماتیک» یعنی جسمی-روانی. وقتی صحبت از جسمی-روانی میشود، این بیماریها از ذهن انسان نشأت میگیرد. در این میان هومیوپاتی، روی ذهن و روان تمرکز میکند. داروهای این شیوه درمان، جنبه سنتی دارد، چون هم منشأ جانوری، هم گیاهی و هم معدنی و بهطور کلی منشأ طبیعی دارند. البته در هومیوپاتی مواد شیمیایی مانند اسید سولفوریک، گوگرد، فسفر و اسید نیتریک هم مورد استفاده قرار میگیرند.
با توجه به اینکه نزدیک به 250 سال است که این علم توسط یک پزشک و شیمیدان آلمانی در دنیا پایهگذاری شده، متأسفانه تنها نزدیک به دو یا سه دهه میشود که استارت آن توسط دکتر مسعود ناصری در ایران زده شده است. ایشان هم در یکی از کتابهایش درباره آشنایی با این علم نوشته که در انگلستان بیمار میشود و با وجود بهکارگیری انواع درمانها، تنها این شیوه طب به دادش میرسد و پس از آن به دنبال تحقیق و پژوهش در این علم میرود و احساس مسئولیت میکند که آنرا در ایران نیز انتشار دهد. نخستینبار در دانشگاه آزاد ارومیه این شیوه درمان را تدریس میکند و کمکم در ایران رشد پیدا میکند و شناخته میشود. بهنظر من هومیوپاتی، نسبت به طب سنتی و طب رایج، هم از نظر هزینه دارویی بسیار ارزانتر است و هم خیلی ریشهای عمل کرده و تأثیرگذاری بسیار بالایی دارد.
با توجه به مواردی که مطرح شد و اینکه این شیوه درمان تأثیرگذاری بالایی دارد و داروهای آن نیز ارزانتر است، چرا بهصورت گستردهتر در سطح کشور معرفی نشده و در دسترس قرار نمیگیرد؟
در آمریکا، انگلستان و یا خود آلمان هم که پایهگذار این علم است، میبینیم که هومیوپاتی چندان اشاعه پیدا نکرده، چراکه از سمت کارتلها و مافیای بزرگ دارویی، اجازه انتشار گسترده داروهای هومیوپاتی داده نمیشود. در کشور ما هم این موضوع وجود دارد. بیشتر بودجه تحقیقاتی پزشکی رایج، برای تولید داروهای شیمیایی و مرسوم امروزی صرف میشود، درصورتیکه داروهای هومیوپاتی هزینه پایینتری دارد. از سویی پزشکی رایج، چندان توجه و اعتباری برای این علم قائل نیست، چون معتقدند ازنظر علمی قابلقبول نیست. درحالیکه در کشورهای پیشرفته دنیا مانند آلمان، این شیوه سالهاست مورد استفاده قرار گرفته و تأثیرگذاری آن ثابت شده است. در فصل نخست کتاب، به موضوع علمگرایی و ماهیت علم پرداختهام، چراکه میخواستم این موضوع را جا بیاندازم که هومیوپاتی پایه علمی دارد. البته بیشتر ایرادی که به این شیوه درمان گرفته میشود، مربوط به داروهای آن است، چراکه داروهای هومیوپاتی 180 درجه مخالف داروهای رایج عمل میکنند.
درباره مزایا و تأثیرات داروهای هومیوپاتی بیشتر توضیح دهید.
استفاده از داروهای هومیوپاتی برای درمان، حُسنهای زیادی دارد. واژه «treatment» به معنای معالجه و به نوعی کنترل است، ولی «cure» به معنای درمان و شفا است. من معتقدم که هومیوپاتی «cure» است، یعنی از ریشه درمان میکند نه معالجه، درصورتیکه داروهای رایج بیشتر معالجهکننده و تسکیندهنده و کنترلکننده هستند. بیماریهای مزمن مانند نارسائی قلبی، دیابت یا اماس، در بیشتر موارد تا آخر عمر همراه بیمار هستند. این بیماریها پیشرونده هستند و با داروهای مرسوم درمان نمیشوند؛ داروهای پزشکی امروز، تنها جلوی این بیماریها را سد و پیشرفت آنرا کنترل میکنند.
مثلا همین بیماری سرماخوردگی را آیا میتوان درمان کرد که سال آینده دیگر مبتلا به آن نشد؟ چنین چیزی امکان ندارد. ویروسها بسیار موذی بوده و در شکلهای مختلف بروز پیدا میکنند، لذا مبارزه با آنها سخت است. ازجمله ویروس ایدز که پزشکی رایج در مقابله با آن درمانده شده، به این دلیل که هر بار به شکلی درمیآید، آنقدر این تغییر شکل تکرار میشود که نیروی دفاعی بدن را ضعیف میکند. داروهای هومیوپاتی، نیروی حیاتی ما را قوی میکند.
مکانیسم تأثیرگذاری هومیوپاتی و داروهای آن چگونه است؟
در فصل نهم کتاب که از فصلهای مهم کتاب است، با جزئیات علمی به موضوع نیروی حیاتی پرداختهام. سوال محوری فصل نهم این بوده که نیروی حیاتی چیست، آیا یک چیز خارقالعاده است که یک تعبیر متافیزیکی دارد، یا اینکه میتواند تعبیر دیگری داشته باشد؟ بین موجود زنده و مرده چه فرقی است؟ در اصطلاح مذهبی، وجه تمایز این دو در وجود یا نبود روح است، اما در بحث علمی میگوییم که یک نیروی روحمانندی وجود دارد که اسم آنرا نیروی حیاتی میگذاریم. نیرویی که یک موجود را زنده نگه میدارد، چیست؟ اینکه چگونه داروهای هومیوپاتی روی این نیرو اثر میگذارند، یک بحث علمی و اندکی نیز فلسفی است.
در این کتاب توضیح دادهام که سلامتی چیست و بیماری چیست؟ اگر یک نمودار با دو محور «X» و «y» را درنظر بگیریم، از دید علم هومیوپاتی، محور «X» مرگ و محور «y» سلامتی است. گاهی به دلایل مختلف ذهنی، روانی یا جسمی، نیروی حیانی که روی این محور سلامتی قرار دارد، به سمت «X» حرکت میکند. تا زمانی 100 درصد سلامتی در بدن یک فرد برقرار است که نیروی حیاتی کاملا روی محور «y» قرار گرفته باشد. بیماری وقتی شروع میشود که نیروی حیاتی خود را به سمت «X» میکشاند و هرچقدر بیماری قویتر و سختتر باشد، این تمایل به سمت محور «X» بیشتر است. داروی هومیوپاتی در وهله نخست به نیروی حیاتی یک تکان میدهد که کمی به سمت محور مرگ متمایل میشود و حال بیمار در جلسات اول استفاده از دارو، کمی بدتر میشود. مثلا اگر سردردهای میگرنی دارد، سردردها تشدید میشود که برای ما نشانه خوبی است، چراکه نشان میدهد دارو درست بوده و دقیقا روی نیروی حیاتی اثر گذاشته است. جالب اینجاست که در روزهای بعد، نیروی حیاتی سریعا به سمت محور سلامتی بازمیگردد، این یعنی شخص در حال بهبود است. ما نیروی حیاتی را نیروی اصلی میدانیم، حال این سوال مطرح میشود که آیا نیروی حیاتی همان نیروی الکترومغناطیس است یا بحث هالهها و ... مطرح است؟
داروهای هومیوپاتی چه ساختاری دارند و چگونه ساخته میشوند؟
70 درصد داروهای هومیوپاتی گیاهی و 30 درصد نیز جانوری و معدنی است. هر گیاهی بعد از انجام تستهای لازم، میتواند برای ساخت داروی هومیوپاتی مورد استفاده قرار گیرد. آن گیاه قبل از انجام تست، هنوز یک ماده است، ولی پس از انجام آزمایشها، پژوهشهای لازم و تست روی گروههای سالم و کنترل، میتواند بهعنوان دارو مطرح و استفاده شود. هنوز داروهای هومیوپاتی در ایران ساخته نمیشوند و در کشورهایی همچون آمریکا، انگلستان، آلمان و هند تولید میشوند. درباره نحوه ساخت این داروها به بیان ساده میتوان توضیح داد که اگر 10 لیوان آب داشته باشیم و هر کدام 99 سیسی آب خالص داشته باشند، یک سیسی از ماده گیاهی، جانوری و معدنی مورد آزمایش برای دارو مثلا نمک طعام را به لیوان اول اضافه کنیم، سپس یک سیسی از لیوان اول را به لیوان دوم میافزاییم و این کار را تا لیوان آخر ادامه میدهیم؛ هرچه جلو میرویم، این ماده رقیقتر میشود. طبق قانون «آووگادرو»، یک مولکول نمک طعام در لیوان دهم دیده نمیشود، چون خیلی رقیق شده، اما نکته جالب این است که خواص و اثری که نمک طعام دارد در لیوان آخری بسیار بیشتر از لیوانهای قبلی است! نظر ما این است که توانمندی و خاصیت نمک، با افزایش رقت تأثیرگذاری بیشتری پیدا میکند.
سالها پیش سوالی در ذهنم شکل گرفت که انگیزه نوشتن کتاب «آب عاقل» شد. سوال این بود که چه اتفاقی میافتد که طبق این آزمایش، خواص ماده مورد آزمایش در کجای لیوان دهم باقی مانده است؟ آیا یک رابطه فیزیکی و شیمیایی است؟ در این زمینه بحثهای مختلفی همچون رزونانس و الکترومغناطیس مطرح میشود.
سالها پیش ماسارو ایموتو؛ دانشمند ژاپنی عنوان کرد که «آب، حافظه دارد». بر اساس این اصل میتوان توضیح داد که آب حافظه دارد که توانسته خواص مادهای مانند نمک را در خود حفظ کند. وقتی این دارو در هومیوپاتی به بیمار داده میشود، خواص نمک است که بیمار را درمان میکند. اساس ساخت داروهای هومیوپاتی اینگونه است، اما باید مراقب بود که داروی توانمندتر و قدرتمندتر را باید برای موارد اورژانسیتر استفاده کرد. داروهای هومیوپاتی هم بهصورت قرص و هم بهصورت قطره وجود دارد.
آیا هومیوپاتی برای همه بیماریها میتواند مورد استفاده قرار گرفته و مفید واقع شود؟
در هومیوپاتی تا زمانی که خورندگی بافت مانند رماتیسم، آرتروز، ام اس یا آلزایمر بهوجود نیامده، بیماری قابل درمان است. البته داروهای هومیوپاتی نشانههای بیماریهای خورنده را کاهش میدهد، ولی درمان نمیکند. اینجا دیگر نیروی حیاتی هم نمیتواند خورندگی بافت را از بین ببرد. بهعنوان مثال در بیماری ام اس، بافت چربی به نام «مایولین» روی عصب، خورده شده و از بین میبرد. یا بهعنوان مثال در بیماری آلزایمر، «دندریتها» خورده میشوند که داروی هومیوپاتی توانایی ساخت دندریت ندارد. داروی هومیوپاتی تا مقداری نشانههای بیماری را در بیمار کم میکند، ولی از بین نمیبرد. در کنار مزایای گسترده، این داروها معایبی نیز دارند که البته خیلی اندک است.
برای تجویز دارو به بیمار چه مواردی مدنظر قرار میگیرد؟
از بیمار سوالاتی پرسیده میشود، مانند اینکه طبع سرد یا گرم دارد. وقتی روشن شد که بیمار جزو کدام دسته است، تقریبا نصف داروها کنار گذاشته میشوند و سوالات روی طبع بیمار متمرکز میشود و از غذاها و عادات رفتاری بیمار نیز پرسیده میشود. گاهی در هنگام صحبت با بیمار میتوانیم تشخیص دهیم که بیماری او چیست! مثلا برخی افراد به صندلی تکیه میدهند یا به جلو خم میشوند، برخی پاهایشان را روی هم میاندازند و ... که هرکدام از اینها داروهای مخصوص به خود دارند. یک سری چیزها را خود بیمار میگوید و یک سری نشانهها را از حالات او متوجه میشویم. شخصیت بیمار برای تشخیص داروی درست، مهم است. اگر به سمت داروهای هومیوپاتی متمایل شویم، بیماریها از ریشه درمان میشوند.
نخستین چاپ کتاب «هومیوپاتی؛ روش کوتاه درمان بیماریها» در 296 صفحه با شمارگان یکهزار نسخه به بهای 45 هزار تومان از سوی انتشارات اردیبهشت روانه بازار نشر شده است.
نظر شما