«رمان «غرور و تعصب» نوشته جین آستن نویسنده انگلیسی در تاریخ 28 ژانویه سال 1813 منتشر شد و امروز 207 ساله شد.
«غرور و تعصب» داستان الیزابت از خانوادهای متوسط با چندین خواهر است. مادر دختران در تلاش است دخترانش ازدواج کنند؛ آن هم در جامعهای که ازدواج دختر ارزش به حساب میآمد. در این میان الیزابت یکی از دختران داستان دارای شخصی مستقلی است و دوست ندارد به هر قیمتی ازدواج کند.
آستن اولین داستاننویسی بود که در شکل روایت کیمیاگری کرد. او در حال تکمیل تکنیکی بود که برای اولین بار در داستان «حس و حساسیت» به کار گرفت و در قرن بیستم منتقدان برای آن نامی برگزیدند؛ «روش آزاد و غیرمستقیم»، و منظور ترکیب راوی سومشخص با رفتار و عادتهای اولشخص و یکی از شخصیتهای داستان است. پیش از آستن نویسندگان از راوی اول یا سومشخص استفاده میکردند اما آستن ترکیبی از این دو را معجزهوار به کار برد.
صاحبنظران تلاش کردند کاربرد این تکنیک را پیش از آستن بیابند. اثراتی از آن را نیز در فنی برنی و ماریا آگوورث یافتند اما بسیار ناقص بود. امروزه نویسندگان ما از این فن بهره میبرند اما ترجیح میدهند نامی برای آن انتخاب نکنند. آستن پیشگام این کار بود و با چنان اعتمادبهنفسی از آن استفاده کرد که تا به کنون کسی نتوانسته گوی سبقت را از او برباید. او داستانش را از طریق خودآگاه شخصیتهایی که ممکن است فریبخورده یا اشتباه کرده باشند روایت میکرد.
جین آستن جدا از نامههای شخصی به خواهرزادهاش آنا هیچگاه درباره روش داستاننویسیاش سخن نگفت. بنابراین بسیاری از منتقدان نظر هنری جیمز درباره کارهای او را قبول میکنند. جیمز داستانهای او را الهامبخش و جذاب میداند ولی تاکید میکند «برای یافتن شیوه نگارش صحیح و دستهبندی کلمات نمیتوان به کارهای او تکیه کرد.» وی برای نگارش آثارش قاعده خاصی را رعایت نمیکرد. به همین دلیل نویسندگانی چون جیمز چیزی از او یاد نمیگیرند.
البته استثنا هم وجود دارد. ساموئل بکت جوان پس از سالها انتشار داستانهای کوتاه خود به دوستش مک گریوی گفت: «در حال خواندن آثار الهی جین هستم. این خانم چیزهای زیادی را به من یاد میدهد.» بسیاری از رماننویسان معاصر نیز به وسعت دانش و هوش او اذعان کردهاند؛ مثلاً بخشی از رمان «صومعه شمالی» آغازگر داستان پستمدرن «شکنجه» نوشته ایان مکایوان است.
جین آستن با وجود همه انتقادات نویسنده بزرگی است چون با نوشتن آثار بسیار در طول عمر خود و ارائه رئالیسم در کارهایش زمینه را برای این جنبش در قرن نوزدهم فراهم کرد. او آداب و رسوم زنان جامعه خود در تلاش برای ازدواج کردن دخترانش را غیرقابلقبول میدانست و با نیش و کنایه نظرش را به خواننده منتقل میکرد. وی از اولین کسانی بود که در قرن هجدهم طرفدار استقلال زنان در ازدواج و شرایط اقتصادی بود.
«غرور و تعصب» همچنان در کشورهای مختلف پرفروش و محبوب است. در ایران نیز ترجمههای زیادی از این کتاب منتظر شده و در بازار کتاب موجود است.
نظر شما