تبریزیان پس از چند روز در پاسخ به انتقاداتی که نسبت به وی شده بود اعلام کرد این عمل نوعی پاسخ و انتقام در برابر رفتار مغرضانه غربیها و آمریکاییها دانست که سالها با ما داشتهاند.
برای مثال محمدعلی محققی، مشاور معاون آموزشی و مسئول راهاندازی دانشگاه طب سنتی اسلامی- ایرانی در گفتوگویی که با ایبنا داشته است اذعان کرد: « این فرد هیچگونه فعالیتی رسمی و قانونی در زیرمجموعههای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دانشگاهها نداشته و اصلا اجازهای هم ندارد که به فعالیت بپردازد. این عمل ناشی از دیدگاهها و رفتارهای جاهلانه قرون وسطایی است و از سوی فردی صورت گرفته است که هیچگونه صلاحیتی در طب و طبابت نداشته است.» همچنین دیگر مسئولان و صاحبان امر رفتار تبریزیان را ناشی از کجفهمی در علم دانستهاند. علیرضا رییسی، معاون بهداشت وزارت بهداشت گفته بود؛ «در این برهه وظیفه خود میدانیم که به کلیه مراجع دینی، دانشگاهی و قضایی هشدار داده شود که در برابر این چنین اقدامات سخیف و جاهلانهای بایستند و واکنشی در خور از خود نشان دهند.»
سلامت به مثابه امنیت
اما موضوعی که در این حین اهمیت پیدا میکند، اینجاست که دو روز بعد از انتشار فیلم کتابسوزی تبریزیان با تشکیل کمپینی در فضای مجازی نه تنها از کار خود دفاع میکند بلکه با کنایاتی به مسئولانی که وی را رد کردهاند، پرده از نیت واقعی خود برمیدارد. با کمی تامل در صحبتهای منتشر شدهی فرد در کانال تلگرامیاش به طور کامل میتوان فهمید که هدف وی تنها اشاعه طب اسلامی و رد طب مدرن نبوده است، یعنی مشکل این فرد تنها حب و بغض نسبت به طب مدرن یا اسلامی نیست، بلکه این تنها یک بهانهایست تا بگوید این عمل نوعی پاسخ و انتقام در برابر رفتار مغرضانه غربیها و آمریکاییهاست که سالها با ما داشتهاند. در واقع نوعی عقدهگشایی کورکورانه! خودش معتقد است با این کارش میخواسته دیگر مولفه قدرت که سلامت باشد را به وسیله جوانان انقلابی به دست بگیرد و به سلامت خود مانند امنیت مسلط شوند.
وی با نقد بر رفتار آقای اعرافی رییس مرکز مدیریت حوزه علمیه این گونه بیان میکند؛ «چرا از سوزاندن کتاب هاریسون ناراحتید؟ ما یکی دیگر از این سیلیها را به گوش استکبار نواختیم و دست نفوذ صهیونیسم که در پوستین برهای زیبا با اسم غذا و دارو در حال استعمار مردم نجیب ایران است را رو کرده و قطع کردهایم.»
سوال اینجاست؛ آیا واقعا با سوزان کتابی مانند هاریسون که یک مرجع مهم پزشکی برای تمام دانشجویان و پزشکان سراسر دنیاست، توانسته نمونهای از یک انتقام باشد؟ انتقامی که تنها به رفتن آبروی فرهنگی یک کشور منجر شده است.
اصولا ربط دادن موارد بیربط و بیاهمیت به یکدیگر و گرفتن نتیجه در انتها یکی دیگر از نمودهای کجفهمی تبریزیان است. برای مثال وی در همین کانال تلگرامیاش، گفته است «زمانی که به دستور صهیونیسمها ایران اسلامی به آشوب و آتش کشیده شد و در شهرهای مختلف مساجد و قرآنها را به آتش کشیدند چرا همین معترضان به سوزاندن کتاب هاریسون، آن زمان سکوت کردند؟ یا چرا زمانی که نام شهید فهمیده از کتابها حذف شد صدا از کسی در نیامد؟» واضح است که سوزاندن یا هتک حرمت کردن به کتابهای مقدس در هر جامه مدنی منفور است و پاسخ متقابل چه کتاب دینی چه غیر دینی از آن منفورتر. از طرفی وقت آن رسیده است که به قهرمانسازیها در کتاب های درسی پایان دهیم. در نهایت بسیاری از اهالی علم و دانشگاهیان معتقدند تنها هدف این فرد شهرت در فضای مجازی بود که به آن هم دست یافت و پرداختن و بازگو کردن زیاد این اتفاق تنها باعث شهرت بیشتر وی و حصول نیتش خواهد شد.
حال اینکه هاریسون کیست و کتابهایش چه ارزشی برای طبیبان و پزشکان سراسر جهان دارد باید گفت؛ تینسلی آر. هاریسون، پزشک و نویسنده معروف آمریکایی که هفت نسل قبل از آن پزشک بودند صاحب یکی از معتبرترین و معروفترین کتابهای پزشکی است. این فرد در پانزده سالگی آموختن علم پزشکی را آغاز نمود و درنهایت تخصص داخلی خود را از دانشگاه بوستون دریافت کرد.
نزدیک به هفتاد سال میشود که دانشجویان و پزشکان در سراسر جهان به استناد این کتاب پزشک میشوند و علم طب فرا میگیرند. گفتنی است ویرایش بیستم آن هم در دسترس است که هر ویرایش کتاب چندین سرویراستار دارد و هر بخش کتاب در تشریح توضیح یک بیماری نوشته شده است.
نظرات