سمسار تصریح کرد: داستان این کتاب داستانِ زندگی دختری است که در 5 سالگی، گیاه داوودی وحشی به چشم او فرو میرود و کور میشود؛ مادرش او را از شهرشان میبرد و در خانهای نگه میدارد؛ این دختر در طول 17 سال نابینایی فقط 2 بار از منزل خارج شده و از قضا، حوادثی هم برایش رخ میدهد. تنها رابط دختر با فضای بیرون، مادرش است. این دختر با مادرش در خانه، گیاهان دارویی میسازند و بینش او نسبت به جهان بیرون توسط کتابهایی به دست میآید که مادرش برای او میخواند.
وی اظهار کرد: سرانجام پدربزرگ دختر فوت میکند و خالهاش او را به خانه پدری در کاشان میبرد؛ پس از بازگشت نگاه او به زندگی، خانه و مادرش تغییر میکند؛ بهطوریکه خانه را زندان و مادرش را زندانبان میبیند و این چرخش بینش، اوج داستان است؛ پس از این اتفاق، مادر و دختر دچار کشمکشهای زیادی میشوند و دختر میخواهد از خانه برود و مادر مانع او میشود.
سمسار در ادامه افزود: در ادبیات، آرایهای ادبی به نام حسآمیزی داریم که به درک خواننده کمک میکند، مانند کلمات «فاجعه تلخ» یا «قیافه بانمک» که خواننده را با حس چشاییاش درگیر کرده و به درک او از مطلب کمک میکند؛ از این آرایه در داستان راهنمای مُردن با گیاهان دارویی بسیار استفاده شده که نویسنده با این کار، مخاطب را با تمام حواسش درگیر میکند. نکته قابل توجه دیگر در این کتاب این است که نویسنده بینش متفاوتی را از زاویه دید دختر مانند آزادی و ترس بازتعریف میکند.
وی با بیان اینکه به طور قطع هر نوشتهای، کمی و کاستیهایی دارد، گفت: این کتاب هم از منظر منتقدان ایراداتی دارد که به آن وارد است؛ به عنوان مثال دانش علمی نویسنده از گیاهان دارویی دقیق نیست؛ یا اینکه در جاهایی از داستان، نویسنده از پرده بیرون میافتد و برای بیان زاویه دید دختر که سالها در خانه بوده و محدودیتهای ذهنی نسبت به جهان بیرون دارد، از خط خارج میشود و میتوان حضور نویسنده را در پشت چشمان دختر احساس کرد. در واقع نویسنده خیلی عیان و بدون کنترل، بینشهای اجتماعی و سیاسی خود را از جهان بیرون به زبان دختر بیان میکند و این ایراد کمی نیست.
سمسار با اشاره به اینکه یکی از منتقدان، شباهتهایی بین این کتاب با فیلم «بید مجنون» و کتاب «کوری» یافته است، تصریح کرد: نویسنده این رمان به عنوان نخستین کارش، داستان سنگینی را انتخاب کرده است.
در ادامه سمسار در پاسخ به یکی از حاضران در نشست درباره تلخی این رمان به نمونههایی در ادبیات جهان اشاره کرد و افزود: میتوان رمان «پوست» را که به عنوان یک شاهکار ادبی از آن یاد میشود، سیاهترین رمانی دانست که تاکنون نوشته شده است؛ در این کتاب به داستان بسیار تلخِ وقایع بعد از جنگ جهانی دوم در ایتالیا پرداخته شده است.
وی تصریح کرد: انسانها وقتی شاد هستند راههای مختلفی برای بروز شادی خود دارند اما وقتی غم دارند، اگر نویسنده هم باشند، تنها میتوانند بنویسند؛ البته یکی از ویژگیهای داستان و فیلم خوب این است که در آن راهِ نفسی برای مخاطب قرار داده شود. به طور قطع مخاطب به سراغِ متنی که راه نفس ندارد نخواهد رفت و این اصل، نکتهای قابل توجه برای پدیدآورندگان آثار است.
یادآور میشود کتاب «راهنمای مردن با گیاهان دارویی» اولین اثر داستانی عطیه عطارزاده است که پیش از این کتابهای شعر «زخمی که از زمین به ارث میبرید» و «اسب را در نیمه دیگرت برمان» و کتاب ترجمه «بازاندیشی سینمای مستند »را منتشر کرده است. وی که دانش آموخته سینماست، پیش از انتشار این آثار، مستندهای ۱۷سالهها، چله درختان کاج و تعدادی مستند کوتاه و نیمهبلند ساخته و به گفته خودش دستانش از کودکی با نقاشی آشنا بوده است. کتاب «راهنمای مردن با گیاهان دارویی»، اولین بار در نمایشگاه کتاب تهران در سال ۹۶ عرضه شد و برنده جایزه هفت اقلیم در بخش رمان سال ۹۷ و جزء آثار راه یافته به بخش نهایی جایزه داستان متفاوت واو بوده است.
نظر شما