سه‌شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۷
شواهد تاریخی مورد استناد ضدواقع‌گرایان در فلسفه علم

کتاب «واقع‌گرایی در علم؛ تحقیقی در شان معرفتی نظریه‌های علمی» رساله دکتری نویسنده است که پس از ۲۰ سال به‌زیر چاپ رفته است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «واقع‌گرایی در علم؛ تحقیقی در شان معرفتی نظریه‌های علمی» نوشته یاسمن هشیار؛ درواقع رساله دکتری نویسنده است که در سال ۱۳۷۹ از آن دفاع کرده و حالا پس از ۲۰ سال به‌زیر چاپ رفته است. 

کتاب در دو بخش اصلی تنظیم شده است: تاریخ و فلسفی. در بخش تاریخی که در سه فصل تنظیم شده است، به بررسی برخی شواهد تاریخی مهم و مورد استناد ضدواقع‌گرایان پرداخته می‌شود. در هر فصل، به یک نظریه از مهم‌ترین و موفق‌ترین نظریه‌هایی توجه شده است که با وجود موفقیت‌های چشمگیرشان، سرانجام حکم به‌نادرستی آن‌ها داده شد و از صحنه رقابت علمی کنار گذاشته شدند. این سه نظریه به‌ترتیب عبارتند از: نظریه «فلوژیستون»، «نظریه کالری» و خانواده نظریه‌های «اتری». بخش دوم دارای پنج فصل است. اولین فصل مربوط به بخش فلسفی به سابقه تاریخی بحث واقع‌گرایی و ضدواقع‌گرایی و ریشه‌های فلسفی آن تا ابتدای قرن بیستم توجه داشته است. این فصل نگاهی کلی به مولفه‌های هریک از دو رویکرد و پیشینه تاریخی این مولفه‌ها دارد. پس از جمع‌بندی این مولفه‌ها؛ رد پای آن‌ها را در آرای فیلسوفان علم نیمه دوم قرن نوزدهم، که فلسفه علم به‌عنوان یک رشته علمی مستقل شروع به فعالیت کرد، نشان می‌دهد. 

فصل دوم تا چهارم هم به بررسی آرای دو تن از فیلسوفان علم ضدواقع‌گرا اختصاص یافته است که اولا، در دهه‌های اخیر از برجسته‌ترین فیلسوفان علم ضدواقع‌گرا بوده‌اند و آرای ایشان منشاء بسیاری از مجادلات و منازعات در زمینه واقع‌گرایی علمی در ترازی جدید شده است. ثانیا هریک از فیلسوفان علم مشخصا به یکی از دو مشکلی پرداخته‌اند که واقع‌گرایی علمی با آن مواجه بوده است و تلاش کرده‌اند تا موضع ضدواقع‌گرایی را از یکی از این دو جنبه مخدوش و غیرقابل قبول جلوه بدهند؛ یعنی لری لودن و باس وان فراسن. 

فصل سوم کتاب نیز به استدلال تاریخی یا استقرای بدبینانه اختصاص دارد و در این فصل کوشش می‌شود که علاوه بر بیان استدلال امثال لوین در باب دریه‌ای بر واقع‌گرایی همگرا، به‌ نقد آن هم پرداخته شود تا مشخص گردد واقع‌گرایی علمی تا چه میزان می‌تواند در برابر این استدلال ایستادگی کند. همچنین در فصل چهارم به رویکرد تجربه‌گرایی برسازنده وان‌ فراسن بر اساس کتاب تصویر علمی پردخته و اشکالاتی فلسفی از زبان او طرح می‌شود. نهایتا در فصل آخر مدلی از واقع‌گرایی که احیانا قابل دفاع‌تر است با تفصیل بیشتری ارائه می‌شود و مزیت‌های این رهیافت نسبت به رهیافت‌های بدل معرفی می‌شود.

در کتاب مخالفت با واقع‌گرایی علمی از سه‌جنبه هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و معناشناسی صورت گرفته است. مخالفت از جنبه هستی‌شناسانه به این معناست که این دسته از ضدواقع‌گرایان وجود هویات و بخش‌های مشاهده‌ناپذیر عالم را انکار می‌کنند. از این رو، ادعای واقع‌گرایان وجود هویات و بخش‌های مشاهده ناپذیر عالم را انکار می‌کنند. از این رو، ادعای واقع‌نمابودن نظریه‌ها بی‌معنا می‌شود.

گروه دیگر از ضدواقع‌گرایان به‌دلیل مبانی معرفت‌شناسانه خود که عمدتا مبتنی بر تجربه‌گرایی است، فرارفتن از حدود حس و تجربه را خارج‌شدن از محدوده امکان حصول معرفت می‌دانند. این گروه نسبت به وجود بخش‌های مشاهده‌ناپذیر عالم لاادری‌اند و هرگونه ادعایی درخصوص این بخش‌ها را ناموجه می‌دانند. این دسته دوم، گرچه موضع ملایمتری نسبت به گروه اول دارند، همچنان با واقع‌گرایی علمی در تقابل‌اند. اما مخالفت با واقع‌گرایی از جنبه معناشناسی، یا به‌واسطه انکار استناد صدق و درستی به نظریه‌ها و گزاره‌های نظری است یا به‌جهت انکار معنای یکسان واژه‌ها در نظریه‌های مختلف است. 

به گفته نویسنده در هر حال، نزاع بین واقع‌گرایان و ضدواقع‌گرایان علمی مبتنی بر دو نوع استدلال تاریخی و فلسفی است. کتاب حاضر هر دو دسته استدلال تاریخی و فلسفی علیه واقع‌گرایی را به چالش کشیده و با ارزیابی قوت و ضعف استدلال‌های هردو طرف منازعه به این نتیجه رسیده است که: «موضع واقع‌گرایی علمی موضع قابل دفاع‌تری است.»

درواقع مخالفت با واقع‌گرایی علمی، هم علل و هم دلایل متفاوت و متعددی می‌تواند داشته باشد. از جمله دلایل مخالفت با واقع‌گرایی علمی می‌تواند از نظر معرفت‌شناختی باشد که امروزه نیز طرفدارانی دارد. برخی از فیلسوفان علم به‌دلیل پایبندی به تجربه‌گرایی، یعنی محدودیت‌های معرفت‌شناسانه، فرا رفتن از حدود حس و تجربه را خارج‌شدن از محدوده امکان حصول معرفت قلمداد می‌کنند و هرگونه ادعایی در خصوص بخش‌های مشاهده‌ناپذیر عالم را ناموجه می‌دانند. برخی دیگر در مخالفت با واقع‌گرایی علمی از جنبه‌های هستی‌شناسانه وارد می‌شوند. این گروه وجود هویات و بخش‌های مشاهده‌ناپذیر عالم را انکار می‌کنند و قائل به ساختار درونی و واقعی برای عالم نیستند و موجودات عالم را محدود به متعلقات ادراک حسی می‌دانند. با انکار چنین بخش‌هایی از عالم، این ادعا که نظریه‌های علمی حاکی از آن بخش‌ها هستند بی‌معناست. به‌وضوح چنین ضدواقع‌گرایانی، افراطی‌تر از دسته اول‌اند.

اما یاسمن هوشیار همچنین تاکید می‌کند که استدلال فلسفی‌ای که واقع‌گرایی علمی با آن روبه‌روست این است که از صدق یک نظریه علمی نمی‌توان تضمینی برای صدق نتایج مشاهده‌ای آن نظریه به‌دست آورد؛ زیرا همیشه نظریه‌ها با مجموعه‌ای از فرضیه‌های کمکی و شرایط اولیه و مرزی با عالم مرتبط‌اند و وجود شرایط اولیه و مرزی نادرست می‌تواند مانع از به‌دست‌آوردن نتایج صحیح شود. 


کتاب «واقع‌گرایی در علم؛ تحقیقی در شان معرفتی نظریه‌های علمی» نوشته یاسمن هشیار، در ۳۲۰ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و به قیمت ۴۸۰۰۰ تومان از سوی نشر نی منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها