قدیسه پائینی گفت: داستان «سنگ» برای اولین بار از زاویهای وارد کربلا شد که در ادبیات داستانی ما بیسابقه است و نمونه و نظیری برای آن وجود ندارد برای همین نگارش داستانی از زاویه مقابل حضرت بسیار دشوار بود.
او همچنین گفت: زرعه که برای جلب محبت شاکیه قصد کرده از او تندیسی بسازد، به دنبال سنگی مناسب میگردد. شاکیه او را به سراغ تاجری به نام ابنطفیل میفرستد برای سفارش سنگ. در همین روزها، زرعه به سراغ زنی غیبگو میرود تا راز این همه تشنگی و سرگشتگی را از او بپرسد. زن به او میگوید که تو نفرینشدهای. اما زرعه او را دیوانه میخواند.
وی در ادامه افزود: پس از مدت اندکی، زرعه از وجود سنگی خونی در کاخ خلیفه باخبر میشود و عزمش را جزم میکند که باید آن سنگ را به دست بیاورد و شبانه با دو نفر وارد کاخ میشود و سنگ را میدزدند. بعد از آن ماجراي سنگي است كه قرار است تبديل به خدايي زنده شود و تشنگي كه دم به دم افزوده ميشود تا به استقبال مرگ برود.
این نویسنده درباره منابعی که اطلاعات اولیه «سنگ» را از آن جمعآوری کرد گفت: براي نگارش اين داستان بيش از هشتاد كتاب در زمينههاي مختلف ديده شده است. مقاتل مختلف؛ كتابهاي «تحليل واقعه عاشورا»، «شخصيت شناسي افراد حاضر در كربلا»، «زمينهها و عوامل رخداد عاشورا» آثاری هستند که در جنبههاي مختلف نگارش اين اثر كمك كردند.
پائینی در پاسخ به این سوال که چرا برای نوشتن کتاب سراغ این موضوع رفتهاید، اظهار کرد: ايده نگارش داستان در كارگاه داستاننويسي با آقای شاكري شكل گرفت. در بحثهاي كارگاهي با استاد و سایر دوستان، واقعه عاشورا به عنوان بستر انتخاب شد و نقطه ثقل حركت را براي شروع انتخاب مشاغل مختلفي كه در آنجا امكان حضور داشتند، قرار داديم. البته انتخاب زاویه دید نامتعارف این ماجرا نقطه عطف شکل گیری این ایده بود. زاویه نگاه از سمت کسانی که دشمنان و قاتلان امام بود نه اصحاب جان نثار ایشان.
وی همچنین عنوان کرد: شخصيت داستان سنگ، كمي نسبت به بقيه كارها كه در كربلا امكان حضور داشتند، نامتعارف بود اما براي من اولين صفت كسي كه روبروي امام ميايستد، قساوت بود. براي همين تصميم گرفتم كاري را انتخاب كنم كه هماهنگي كامل بيرون و درون اين آدم را نشان بدهد.
این نویسنده درباره زاویه دید رمان خود اظهار کرد: داستان «سنگ» برای اولین بار از زاویهای وارد کربلا شد که در ادبیات داستانی ما بیسابقه است و نمونه و نظیری برای آن وجود ندارد. همه شیعیان پیوندی غریب و اعجابانگیز و بسیار مستحکم با حضرت امام حسین(ع) دارند. تمام لحظات دوست داشتنی زندگی خیلیهایمان با ایشان گره خورده است. برای همین نگارش داستانی از زاویه مقابل حضرت بسیار دشوار بود. زاویهای که نه محبت و تکریم که نفرت و دشمنی نسبت به خیام آل الله دارد.
پائینی همچنین گفت: اما حقیقت این بود که زیارت عاشوا دو وجه دارد اللهم العن ...نیمه دیگر این زیارت بود که در ادبیات داستانی تصویری نداشت. برای همین میخواستم از این زاویه به این ماجرا نگاه کنم و کمی به حقیقت همه لعنهایی که میگوییم، نزدیک شوم.
وی در ادامه بیان کرد: البته ورود از این زاویه بسیار بسیار مشکل بود، ذهن و قلبمان راهی به جز باب سلام برای ورود به کربلا نمیشناخت. بعد از مدتها کلنجار رفتن در ایام محرم و در هئیتهای مختلف با نوشتن اولین و سختترین جمله مسیر نگارش این داستان شروع شد. «من حسین را کشتم» تلخترین و سوزانترین جملهای است که نوشته شد و طوری قلب را شکافت که بیسابقه بود و ترسناک و نوشتنی را رقم زد که عاشقی را در کنار قاتلی قرار داد. با این حال انتهای ماجرا قلم چرخید. راه نجاتش را پیدا کرد و به کربلا برگشت و روضه خوان مظلومی شد که مقتدر بود و محبوب خدا و رسولش و همه عالمیان تا ابد.
قدیسه پائینی در پایان گفت: كتاب «سنگ» اولين رمان بنده است اما پيش از اين كتاب «يادگاران آقاي ابوترابي» و «آمبولانس پنج ضلعي» را كه زندگي نامه داستاني هستند براي روايت فتح نوشتهام و كتاب «روايت قرآن از بانوان» را در انتشارات قرآن و عترت (عليه السلام) كار كردهام كه اثري پژوهشي درباره تصويري است كه قرآن از بانوان نشان میدهد و تصویر کاملتری را از حضرت فاطمه زهرا (علیه السلام) به نمایش میگذارد.
نشر اسم کتاب «سنگ» اثر قدیسه پائینی را در 160 صفحه، 1100 نسخه و با قیمت 23000 تومان منتشر کرده است.
نظر شما