کتاب «آفاق فکرت در سپهر فطرت» رونمایی شد
زارع: اعوانی نماینده نگاه حکمایی در سپهر فلسفی ایران معاصر است
زارع گفت: اعوانی نماینده نگاه حکمایی در سپهر فلسفی ایران معاصر است و در عین سادگی، یکی از پیچیده ترین متفکران معاصر ایران محسوب میشود.
همچنین در این مراسم، از تجدید چاپ کتابهای آفاق فلسفه در سپهر فرهنگ (گفتگوی حامد زارع با رضا داوری اردکانی) و آفاق معرفت در سپهر معنویت (گفتگوی حامد زارع غلامحسین ابراهیمی دینانی) رونمایی شد.
سید حسین نصر برای این مراسم پیامی را ارسال کرده بود که به این شرح است: «برای این بنده جای نهایت خرسندی است که قبلا از راه این گفتار، از دور، سلامی خدمت همه دوستانی که گرد هم آمدهاند عرض کنم و برای همه دعای سلامتی و توفیق از درگاه خداوند انجام دهم. خیلی خوشحالم که آقای حامد زارع که جوانی کوشا، پرکار و صدیقی در کارهای علمی هستند، توانستهاند کتاب جدید و تازهای را مبتنی بر گفتگویشان با دوست عزیزم آقای دکتر غلامرضا اعوانی به طبع برسانند. اولا از ایشان تشکر میکنم که کتاب «آفاق حکمت در سپهر سنت» خود بنده را تجدید چاپ کردهاند و امروز قرار است چاپ سوم آن رونمایی شود. ولی بیش از همه خوشحالم که ایشان به دنبال گفتگو با آقای دکتر اعوانی رفتند و ایشان هم پذیرفتند و کتاب «آفاق فکرت در سپهر فطرت» اکنون به حلیه طبع آراسته شده است.
بیشتر دوستان میدانند که بنده صله دوستی و مودت طویلی با آقای دکتر غلامرضا اعوانی دارم. در سال 1964، هنگامی که در دانشگاه آمریکایی بیروت، درس اسلامشناسی میدادم، ایشان در کلاس بنده حضور یافتند و از آن وقت به بعد، صله عمیق علمی، فکری، روحی و انسانی بین ما وجود داشته و دارد. ایشان خدمات بسیار ارزندهای به فلسفه اسلامی و حکمت و معارف عقلی نه تنها در ایران، بلکه (در عرصه) معارف عقلی اسلامی انجام دادهاند. سفرهای متعدد بینالمللی و داخلی، سخنرانیهای گوناگون و کلاسهای درس بیشمار، ثمر این دانش بسیار ارزندهای است که ایشان به عنوان ولی از جانب حق در قلب و فکر خود جای دادهاند.
مخصوصا میخواستم این نکته را متذکر شوم که چندین سال است به ایشان فشار میآورم که بیشتر به نوشتن آثار بپردازند. به این دلیل که قلمی توانا دارند و با وضوح و روشنی میتوانند مسائل مشکل فلسفی و عرفانی و حکمی را بیان کنند. خوشحالم که این نصیحت بنده را پذیرفتند و در دو – سه سال گذشته چند کتاب مهم به قلم ایشان تحریر شده و به دست ما رسیده است. امیدوارم که این کتاب جدید (نیز) یک خدمت مهم در بهتر شناساندن افکار عمیق فلسفه سنتی و عرفان و حکمت ما، هم در خود، هم در تقابل با تفکر غربی و چالشهایی که اکنون جامعه اسلامی از لحاظ فکری با آن روبرو است، باشد.
برای همه شرکتکنندگان در این جلسه آرزوی سلامتی و توفیق میکنم و از درگاه خداوند متعال خواهانم که همواره در ایران، مشعل حکمت و فلسفه و عرفان و دانش راستین روشن و تابان نگاه داشته شود.»
حامد زارع نیز در این نشست طی سخنانی گفت: جای یک کتاب و یک متفکر در این جمع خالی است. جای کتاب «آفاق فلسفه در سپهر فرهنگ» که شامل گفتگوهای بنده با دکتر رضا داوری ادرکانی است به علت دقت نظر و روحیه مکتوبگرایی که استاد دارند در این جمع خالی است و رونمایی از چاپ دوم آن به این جلسه ارجمند نرسید. منتها این مژده را میدهم که چاپ دوم آن، یک چاپ جدید خواهد بود و علاوه بر مقدمه تازه، فصل مفصلی درباره احمد فردید و جلال آلاحمد به کتاب افزوده شده است. امیدوارم با مساعدت انتشارات ققنوس، این کتاب به نمایشگاه کتاب سال آینده برسد. دکتر داوری اردکانی به دلیل یک گذار حساس از فلسفه به علوم اجتماعی و به دست گرفتن تولیت عبور از ایدئولوژیاندیشی به اندیشیدن در باب توسعه، جایگاهی بسیار ممتاز در عرصه تفکر معاصر ایران دارد. جایگاهی که اگر چه گاهی برای آنانی که با فیلتر سیاست فکر میکنند، سوءتفاهمبرانگیز شده، اما بدون تردید حاوی دقیقترین طرح مسئلهها و ظریفترین رویکردها در باب آینده ایران است. امیدوارم چاپ جدید کتاب گفتگو با ایشان در آینده نزدیک بتواند مبین این جایگاه خطیر باشد.
او ادامه داد: اما شاید همه حاضران در جمع حاضر هم با من همرای باشند که جای مشهورترین فیلسوف حال حاضر ایران که آوازه نام ایشان از سرحدات سرزمینی ایران و مرزهای جهان اسلام و دنیای متجدد هم گذشته است در این جلسه خالی است. دکتر سید حسین نصر، رئیس دپارتمان اسلامی دانشگاه جورج واشینگتن و قطب حاضر طریقه مریمیه که واپسین سنتگرای نامدار دنیا محسوب میشوند و بنا به دلایلی کهنه از حضور در ایران محروم هستند، اما این فقدان به هیچ وجه مایه ناامیدی و ناسپاسی ایشان نشده و همواره عشق به ایرانزمین و معاریف و مشاهیر فکری و معرفتی این سرزمین در قلب ایشان زنده است.
او با بیان اینکه کتاب «آفاق حکمت در سپهر سنت»، نمادی روشن و مبرهن از این زندگی است عنوان کرد: کاش امروز میزبان ایشان در این خانه تاریخی زیبا بودیم. اما چرا نیستیم؟ دو دهه پیش نصر در پاسخ به چرایی پذیرش ریاست دفتر مخصوص ملکه به رامین جهانبگلو گفت: «اين امر را پذيرفتم چرا كه پای آينده كشور در ميان بود نه اين كه در آن زمانه پر خطر اين كار را از سر بلندپروازی و ورود به عرصه سياست يا چيزی مانند آن كرده باشم. زيرا احساس میكردم كه تنها كسی بودم كه ميتوانستم همچون ميانجی به ايجاد موقعيتی كمك كنم كه در آن مثلاً آيتالله خمينی با شاه مصالحه كنند و نوعی «حكومت سلطنتی اسلامی» برپا گردد كه در آن علما نيز درباره امور مملكتی اظهارنظر كنند اما ساختار كشور دچار تحول نشود. بسياری از علما نيز هدفی جز اين در ذهن نداشتند.» همو بیست سال بعد به همان پرسش این بار به نگارنده اینگونه پاسخ داد: «چون این کار را در آن زمان یک وظیفه ملی و حتی دینی دانستم و شاید هم اشتباه کردم. بلکه بگویم حتما اشتباه کردم وگرنه این گونه چوب آن را نمیخوردم» (1393. صفحه 323)
به گفته زارع، مقایسه این دو پاسخ به یک پرسش مشخص به خوبی میتواند نشان دهنده این نکته باشد که باید تسامح بیشتری در برخورد با اندیشمندی داشت که نه تنها به تصمیم اشتباه چهل سال پیش خود اذعان میکند، بلکه از زمان ترک کردن ایران، لسان و رسالههایش جزء برای اسلام و ایران به کار نگرفته است. امید که این تجربه به زودی پایان پذیرد و سید حسین نصر بار دیگر پله های درگاه ورودی انجمن حکمت و فلسفه در خیابان آراکیلیان را بپیماید و شرح گلشن راز را دوباره برای علاقمندان بگوید.
او با اشاره به کتاب دیگر خود «آفاق معرفت در سپهر معنویت» که مشتمل بر مجموعه گفتگوهایش با دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی است گفت: فیلسوفی صریح که در دفاع از خرد و کاربست آن بسیار بیملاحظه است. دینانی لحاظ هیچ خط و خطری را برای دفاع از عقلانیت نمیکند و به همین خاطر با روحیهای ارسطویی و بیانی ابنسینایی همواره در باب فضل تقدم و تقدم فضل عقل سخن میگوید. این رویکرد سینایی استاد دینانی گاهی در برابر رویکردهای سهروردیگرایانه و صدراگرایانه نیز قرار میگیرد. ایشان همواره هوادار نگاه عقلایی در برابر نگاه حکمایی است. نگاهی که در ایران کربن، نصر و غلامرضا اعوانی مروج آن بوده و هستند. دکتر غلامرضا اعوانی که امروز مجلس رونمایی از کتاب گفتگویم با ایشان با عنوان «آفاق فکرت در سپهر فطرت» برپاست، نماینده نگاه حکمایی در سپهر فلسفی ایران معاصر است و طبیعی است که همواره در برابر این نگاه حکمایی و افلاطونی، نگاه عقلایی و ارسطویی صف آرایی کرده است.
این روزنامه نگار یادآور شد: نگاهی که دکتر ابراهیمی دینانی، نماینده آن است و بارها جلسات خصوصی که با حضور این دو نماینده شاخص نگاه حکمایی و عقلایی تشکیل شده را تبدیل به صحنه رویارویی فکری و حتی جدال جدی حکمت و فکرت کرده است. راقم این سطور که این سعادت را داشته که در برخی این جلسات حضور داشته باشد، همواره با دیدن و شنیدن صحنه های ماندگار جدال دو نماینده اندیشه حکمایی و عقلایی، گاه و بی گاه نقاشی مشهور و جاودانه رافائل بر دیوار کتابخانه پاپ جولیوس دوم در واتیکان که در آن افلاطون با دستانی رو به آسمان و ارسطو با دستانی رو به زمین به تصویر کشیده شدهاند در ذهنش نقش میبندد. در همه لحظاتی که این مجادلات و مناظرات ادامه دارد، روی سخن اعوانی به آسمان و روی سخن ابراهیمی دینانی معطوف به زمین است و هیچ یک از موضع و منظر خویش پا پس نمی گذارند و با این مداومت به حاضران در جلسه فیض می رساند.
زارع با بیان اینکه غلامرضا اعوانی در منش و روش خود به حکمت پایبند است و هر امری را در چارچوب حکمت به سنجش میگیرد گفت: او دین و علم را نیز از منظر حکمت به رسمیت میشناسد و به همین سبب در نظام فکری خود دچار تنش میان مسائل علمی در مواجهه با باورهای دینی نمیشود. البته این یگانگی علم و دین نزد اعوانی ادلهای بر عدم پیچیدگی تفکر او به حساب نمیآید و به نظر میرسد اعوانی در عین سادگی، یکی از پیچیده ترین متفکران معاصر ایران محسوب میشود. چه اینکه به اعتقاد اعوانی باطن دین مبتنی بر علم و حکمت است و دین درصدد است تا فهم انسان را هدایت کند. از دیدگاه اعوانی هنگامی که انسان هدایت پذیر شد، درست نقطه و جایگاهی است که به علم رسیده است. بدین ترتیب میتوان مشاهده کرد که یگانگی علم و دین نزد اعوانی دارای مراتب است و این در حالی است که حکمت به مثابه راه راستین فهم دین و علم، ذاتی مبتنی بر معرفت دارد. اگر گوهر دین و علم را نیز معرفت بدانیم، متوجه پیچیدگی نگرش اعوانی در عین ظاهر ساده آن خواهیم شد.
نظر شما