روایت افسانهها و داستانهای شکار در مازندران و باورها نسبت به شکار، مباحثی هستند که در کتاب «فرهنگ شکار در مازندران» بررسی میشوند.
در بخش درآمدی بر شکار و صید نویسنده واژه شکار را دارای چنان روشنی و صراحتی میداند که انسان بهندرت در اندیشه کشف پیشینه آن برمیآید. از نظر او درهمتنیدن شکار با سرنوشت آدمی در عرصه تنازع بقا و ادامه آن چنان است که گویی از شدت صراحت، نیازی به بررسی آغاز و پایان آن نیست. درواقع شکار در دیگرگونیهای سرنوشت انسان و ادامه حیات وی نقشی انکارناپذیر داشته است. این پدیده زیستی تنها رویداد جذاب و شگفتانگیزی است که بشر از بدو پیدایش خود نگاهی شیفتهوار و غیر قابل مهار نسبت به آن داشته است و این شوریدگی و دلبستگی را نهایت و کرانهای نیست.
یوسفینیا همچنین شرح میدهد که شکار در حیات ابتدایی بشر از زمانی آغاز شد که این موجود درختزی و میوهخوار، از درخت پایین آمد و پای در خاکی نهاد که عرصه بلامنازع بسیاری از حیوانات درنده و بزرگجثه بود. شرایط سخت پدیدآمده، وی را ناگزیر کرد که از منابع غذایی جدید استفاده کند. این منبع غذایی گوشت بود که هرچند دستیابی به آن محال به نظر میرسید، ولی بشر به یاری هوش و اندیشهورزی مداوم و متکامل، وارد عرصه شکارگردی شد. این مرحلهای سخت و گذاری سنگین از زندگی انسان گونه کهن بر کره زمین بود.
کمکم انسانها افزون بر گوشت شکار و ماهی از انواع دانهها، ریشههای سرخس، میوههایی همچون سیب و گیلاس وحشی و آلو و خرمالوی جنگلی استفاده میکنند. به گفته نویسنده این خانهبدوشان در جستجوی غذا به هر سو میرفتند و در شرایط دشوار و کمبود غذا، سالخوردگان را بر جای میگذاشتند تا بمیرند. گاه نیز برای فرونشاندن گرسنگیهای طولانی و کشنده، نوزادان خود را قربانی میکردند. هرچند احتمالا برای انسان امروزی قابل هضم نیست که بداند نیای بدوی وی به این دلیل صحراگردی و جنگلنوردی میکرد و سرگردان ابدی بود.
ما دقیقا نمیدانیم که انسانهای اولیه چگونه تنها با یک تبر سنگی یا نیزهای میتوانستند در نبرد با حیوان درنده و قتال، از خود دفاع کند. فیلی به ارتفاع چهارونیم متر را شکار کند یا در برابر ببر، شیر، پلنگ و سایر جانوران بختی برای شکار و زنده ماندن داشته باشد. اما واقعیت این است تداوم مبارزه با همه موجودات پیرامون و بهویژه گوشتخواران درنده انسان نخستین را یاری کرده تا امروز به عنوان پدیدهای خطرناک و درنده در عرصه گیتی ظاهر شود.
نویسنده با استناد به اسناد باستانشناسی میگوید قدمت حضور انسان در شمال ایران یا به تعریف جغرافینویسان قرن اخیر خزر جنوبی، در یک سیر ادواری از مرحله اولیه شکار تا تصعید فکری انسان بدوی در کشف آتش و توسعه آن در مقوله تفکر صنعتی، از شرق تا غرب این سواحل امتداد داشته است. اساسا دستاوردهای دیرینهشناسی مازندران و خزر جنوبی نشان میدهد که استانهای شمالی ایران از نظر سکونت انسان قدمتی دستکم چنددههزارساله دارند. پس بررسی مقولهای همچون شکار در این منطقه میتواند اطلاعات بسیار خوبی از چیستی و چگونگی انسان و مردمشناسی منطقهای یک جغرافیای خاص روایت کند.
عناوین سرفصلهای کتاب نیز عبارتند از: پیدایی و تطور انسان از دید دیرینشناسان و انسانشناسان، یافتههای انسانشناختی شرق مازندران (غارهای هوتو و کمربند)، شکار در خدمت هنر و حماسه، نقش اقلیم در گوناگونی حیات، نژاد، فرهنگ و دین، میراث مازندران از طبیعت، قوانین شکار پس از پذیرش اسلام، ابزار مشهور شکار در عرصه تاریخ، ابزار متنوع شکار، شیوههای شکار جانوران پستاندار، شیوههای شکار پرندگان، پیشینه بهرهبرداری از آبزیان، ابزار و روشهای گوناگون صید، باورها و اعتقادات شکار، تابوهای شکار در مازندران، زشتی شکار وحوش هنگام زادآوری، شکاربس، تراژدیهای شکار و سوتها (ترانههای سرگذشت).
کتاب «فرهنگ شکار در مازندران» نوشته علیاصغر یوسفینیا در ۱۴۴ صفحه و شمارگان ۵۰۰ نسخه و به قیمت تومان از سوی نشر درنگستان (فرهنگ خانه مازندران) منتشر شده است.
نظر شما