عباس عبدی در نشست نقد و بررسی کتاب «نامباوری» مطرح کرد:
«نامباوری» نقطه قوت بشر را به نقطه ضعف تبدیل کرده است
عباس عبدی گفت: کتاب «نام باوری» نقطه قوت بشر را به نقطه ضعف تبدیل کرده است. کتاب با اینکه حجم کمی دارد اما تمایزی بین سه حوزه نمادسازی، نامباوری و شناوری کلمات را قائل نشده است.
کتاب «نام باوری» نوشته نظام بهرامیکمیل در دو گفتار از سوی انتشارات پویهمهر اشراق منتشر شده است. در گفتار اول: «نام باوری در جامعه»؛ نویسنده به موضوعاتی مانند «نام باوری در زبان»؛ «نام باوری در مذاهب»؛ «نام باوری در میراث فرهنگی»، «نام باوری در سیاست» و «نام باوری در خانواده» میپردازد. عنوان گفتار دوم «الگوهای زبانی در جوامع نام باور» است و نویسنده در این بخش تلاش میکند خواننده را با برخی از مهمترین الگوهای زبانی جوامع نامباور مانند؛ «یکتا کردن»؛ «همگانی کردن»؛ «تحریف کردن»؛ «شناور کردن»؛ «تکرار و تورم زبانی»؛ «واژگونی زبانی»؛ «تحقیر زبانی» و «تشابه اسمی» آشنا کند.
نبرد و کشمکش پیرامون نامها یکی از پدیدههای اجتماعی است که به ویژه در سالهای اخیر بسیار مساله ساز بوده است. انتخاب نام افراد، شرکتها و تولیدات آنها و بهویژه نام خیابانها و اماکن عمومی؛ یکی از دغدغههای مسئولان و قانونگذاران کشور بوده است. هدف اصلی این کتاب آن است که ابعاد، ویژگیها و پیامدهای پدیدهای به نام «نامباوری» Namism را روشن کند؛ تا از این مسیر توجه به موضوع بسیار مهمی که در زندگی روزمره ما در جریان است؛ بیشتر شود. این مطالعه میخواهد نشان دهد چگونه بر سر استفاده از نامها نبرد دایمی برقرار است و سازوکارهایی که در این نبرد بهکار میرود کدامند؟
نظام بهرامی کمیل با اشاره به اینکه نامباوری در اسطوره و مذهب چیست گفت: برخی از قبایل سرخپوست اعتقاد داشتند خدای آنها جهان را اینگونه آفریده است نامباوری باعث میشود هستی وجود پیدا کند. اهمیت نامگذاری در حوزه دین هم بسیار مهم است. نامباوری به عدد باوری هم نزدیک میشود، جوامع نامباور، عددباور هم هستند و عدد 72، 110 و یا 40 و 14 برای آنها اهمیت بسیاری پیدا میکند.
وی افزود: در حوزه خانواده نام کجا قرار دارد؟ برخی از افراد برای اینکه بچه بعدیشان دختر نباشد نام دختربس را بر فرزندشان مینامیدند و بر این باور بودند که فرزند بعدی پسر میشود. نامباوری در حوزه سیاست از همه بیشتر دیده میشود و دعواهای بسیاری بر سر نامها وجود دارد. موسولینی واژه نبرد را برای خود انتخاب کرده بود و در هر جملهای که میگفت این واژه را بهکار میبرد. گویا نامباوری در جوامع استبدادی بیشتر رخنه کرده است.
نظامی کمیل ادامه داد: جرج اورول در کتابی در ارتباط با سیاست و زبان، کشتار مردم برخی حکومتها را به اصطلاح پاکسازی نژاد و قومیت نسبت میداد. شاهصفوی هنگامی که تاجگذاری میکند برای دوری از نحسی نام خود نامش را تغییر میدهد و با یک ورد میخواهد جلوی همه افغانها را بگیرد.
نویسنده کتاب درباره الگوی «یکتا کردن» بر این باور است: یکتا کردن برخی از نامها به تقدس آن میانجامد. جوامع استبدادی تمایل دارند که برخی از اسمها را در هالهای از تقدس و رازآلودگی قرار دهند و آنها را یکتا و منحصر به فرد کنند. برای مثال، طبق دستور مقامات کره شمالی استفاده از نام رهبر کره شمالی «کیم جون اون» kim jong- un برای افراد تازه متولد شده ممنوع است و کسانی که قبلا این نام را داشتهاند باید نام خود را عوض کنند.
بهرامی کمیل در توضیح الگوی بعدی نامباوری گفت: «وصلهای کردن» یکی از الگوهای رایج زبانی در جوامع نامباور است که در آن؛ ترکیب دو یا چند کلمه بدون درنظر گرفتن معنا و هویت قبلی آن کلمات انجام میشود. برای مثال برخی از آنها با چسباندن پسوند «دینی» به «روشنفکر»؛ اصطلاح «روشنفکر دینی» را اختراع کردند که به طور حتم مستلزم تغییر در معنای قبلی کلمه «روشنفکر» یا «دین» یا هر دو است. روشنفکران دینی، خود منبع ارایه صدها اصطلاح چسب و وصلهای جدید بودهاند. برای مثال «دموکراسی اسلامی»، «مردمسالاری دینی»، «دموکراسی عرفانی»، «جامعه مدنی اسلامی»، «اقتصاد اسلامی» و...
بهمن زندی، پژوهشگر زبانشناسی اجتماعی و مدرس دانشگاه پیامنور در سخنانی گفت: در این کتاب شما به چنگیز اشاره کردهاید که فردی خونخوار است و هرکسی نامش چنگیز باشد از این نام قدرت خونخواری میگیرد. اما این نامباوری معنا نمیدهد نامباوری لغت درستی نیست و در دانش زبانشناسی منظور از نام نامی خاص است و برپایه یک نظر علمی میتوان سه ویژگی را برای آن درنظر گرفت: دوره جادویی، دین و علم.
وی افزود: در مساله دین نیز نامباوری به عصای موسی و شفای یوسف برای نابینایان و سرد شدن آتش بر ابراهیم اشاره شده است. در کتابتان نوشتهاید نامباوری پدیدهای است که برخلاف عقل و منطق فرد معتقد است پدیده نام میتواند اثرات بسیار شایانی روی پدیدهها بگذارد اما بیشتر تأثیرات اجتماعی نام در این کتاب دیده میشود. وقتی به نام فکر میکنیم انگیزه نامگذاری و کارکرد نامگذاری مطرح میشود.
این مدرس دانشگاه پیام نور گفت: تغییر دیگر جهانی شدن است که مردم به سمت نامهای شبه خارجی رفتند. بعضی از نامها نیز پیشبینی برای موفقیتهای آینده و مهاجرت به کشورهای دیگر است مثل نام دانیال که در خارج از کشور میتوان وی را دنی صدا کرد. ما تغییرات نامها را از دیدگاه هویتی نگاه میکنیم و مهمترین نقش زبان ارتباط است.
زندی ادامه داد: بحث تمایز و تکبودن و منزلت نام نیز بسیار مهم است، مانند نام خانوادگی پهلوی که دوره پهلوی به ثبت احوال دستور داده شد هیچکس این نام خانوادگی را نمیتواند استفاده کند.
وی افزود: در دورهای از تاریخ در کشورهایی اروپایی کتابهای نویسندگان خانم فروش نمیرفت و ناشران برای آنکه بتوانند کتابهایشان را بفروشند نام آقایان را بر آنها میگذاشتند. اما در کشور ما رمانهای عامهپسند به نام بانوان بیشتر فروش میرفت مانند رمان عاشقانهای که علی بیتاژیان نوشته بود که ناشر، علی را از نام آن برداشت و بین بیتا و ژیان فاصله گذاشت که یعنی نویسنده خانم است و کتاب به چاپهای بالایی در فروش رسید.
زندی به نامهای اسطورهای نیز اشاره کرد و گفت: نامهای اسطورهای برای مردان از نشانه قدرت و دلاوری و جنگاوری بوده است و برای خانمها نامهای گل و گیاه استفاده میکردند. در نامباوری سحر و جادو نیز بسیار مهم است مانند عدد 7 و 10 اما این مسأله در نامباوری نمیگنجد زیرا هر گویندهای نگاهش به شنوندهای خاص است و این مساله در زبانشناسی مهم است.
وی افزود: در جایی از کتاب به تغییر نام مساجد و میدان نقش جهان پس از انقلاب اسلامی اشاره کردهاید که این مسأله نامباوری نیست و بلکه تغییر هویتی است که کشور خواسته از هویت ملی به سمت هویت اسلامی حرکت کند. نامهای نقش منفی و مثبت سریالها نیز به نامباوری ارتباطی ندارد و بیشتر مهندسی نام است. تابوگرایی نیز نامباوری نیست. در بعضی مواقع میخواهیم برخی نامها را برای کشور خود به ثبت برسانیم مانند انقلاب بیداری که برای ایران هویت است و بهار عربی برای کشور دیگر.
زندی در پایان سخنانش با سپاس از نویسنده کتاب گفت: شما کتاب را سخاوتمندانه در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشتهاید و این کار بسیار ارزشمندی است. در مقدمه کتاب هم به حرکت درک انسان از دیدگاه اسطوره به سمت عقلانیت اشاره کردهاید که سخن بسیار درستی است اما باید به مثالهایی که در کتاب آوردهاید بیشتر توجه کنید که کار شما ضعیف به نظر نرسد. همچنین تقلیل دادن تمام مشکلات به نامباوری صحیح نیست و میتوانید کتابتان را به چند بخش تقسیم کنید و استفاده درست از زبان را مطرح کنید.
عباس عبدی، روزنامهنگار و پژوهشگر اجتماعی سخنران پایانی نشست بود، وی گفت: شما در این کتاب نقطه قوت بشر را به نقطه ضعف تبدیل کردهاید. نمادسازی نام یکی از نهادهای اساسی است که اگر نام مفهوم را نرساند نمیتوانیم زندگی کنیم. بحث نامباوری کنشی بینذهنی نیست و میتواند فردی باشد زیرا نامگذاری امری بینالاذهانی است.
وی افزود: کتاب با اینکه حجم کمی دارد اما تمایز بین سه چیز را قائل نشده است. نخست توانایی نمادسازی که بدون نماد نمیتوانیم زندگی کنیم. دوم نامباوری و سوم شناوری کلمات و زبان. شفیعی کدکنی در کتابی وقتی سه دوره تاریخ مانند غزنویان، سامانیان و خوارزمیان را با هم مقایسه میکند میخواهد بگوید چه فرقی این سه دوره باهم داشتند، سه شاعر شاخص آنها را انتخاب میکند. جامعه هرچه استبدادیتر میشود سرودههای شاعران نیز با هم فرق میکند و کلمات شناورتر میشوند.
عبدی در ادامه گفت: شاید چنگیز را بر شخصی نامگذاری کنند این تلقین را به افراد بدهد که مانند او خونخوار شود اما نمیدانم چقدر میتوان به آن نامباوری را نسبت داد. آنچه ضروری است تفاوت قائل شدن بین نمادسازی، نامباوری و شناوری کلمات است. بسیاری به نام صلح، دموکراسی و حقوق بشر جنگ میکنند که اگر بخواهیم عکس آن را مطرح کنیم میشود گفت به نام جنگ، جنگ میکنند و نامهایی مانند نژادپرستی برایش میآورند که بسیار بدتر است.
وی افزود: کتاب رفت و آمد بین این سه حوزه نمادسازی، نامباوری و شناوری کلمات دارد. نامباوری شاید بیشتر در حوزه مردمشناسی و اسطوره بگنجد و نمادسازی ویژگی بشر است اما میخواهد نقطه بشریت را تا حدودی تقلیل بدهد و مسأله فرهنگ را نادیده بگیرد. شما این کتاب را نوشتهاید اما مصادیق کافی نتوانستید برایش بیابید که این مساله نیازمند تحلیل و چرایی موضوع است که با مطالعه میدانی میتوانستید کار ارزشمندتری ارایه دهید.
این پژوهشگر اجتماعی در پایان سخنانش گفت: این کتاب افزون بر معایبی که دارد میتواند جذابیتهای خاصی به مخاطب منتقل کند و ذهن را سمت به نکات جدید و شیرینی ببرد اما از انسجام کافی برخوردار نیست. همچنین نام کتاب از نامباوری میتواند به کلمهباوری تغییر کند.
نظر شما