برنامه تهرانگردی این هفته از ساعت دو بعد از ظهر روز جمعه بیستوچهارم آبانماه آغاز شد و در وهله اول این گروه به دیدار حسین فتاحی نویسنده کودک و نوجوان رفتند. فتاحی در سه حوزه تألیف، ترجمه و بازنویسی آثار کلاسیک فارسی برای کودکان و نوجوانان آثار متعددی منتشر کرده است.
این نویسنده درباره کتاب تازه منتشر شدهاش گفت: کتاب «۳۶۵ روز با پیامبر (ص)» مجموعه داستانی است که پیش از این در ۱۲ جلد با عنوان مشترک «30روز با پیامبر (ص)» توسط انتشارات قدیانی منتشرشده است، این بار تمام قصهها در یک جلد با قطع رحلی بزرگ به چاپ رسیده است. این مجموعه متشکل است از ۱۲ فصل با عناوین مختلف که هرکدام مقطعی از زندگی رسول اکرم (ص) را در بر میگیرد. منصوره محمدی نیز تصویرگریهای این کتاب را انجام داده است.
فتاحی در پاسخ به این سوال مسجدجامعی که شما چه مقدار از حیث شکل داستانی در روایتها دست بردید اظهار کرد: روایتها گاهی یک پاراگراف بود یا ذیل موردی قرار گرفته و اشاره به موضوعی داشت که ما کار دیالوگنویسی، صحنهپردازی و شخصیتپردازی را انجام دادیم. بعضی روایتها از «اصول کافی» گرفته شده که درباره سیره پیامبر است و برخی دیگر از نهجالبلاغه و آثار دیگری از این دست.
احمد مسجدجامعی ضمن ابراز خرسندی از این که کتاب «۳۶۵ روز با پیامبر (ص)» یک ماه است منتشر شده گفت: در این روز مبارک از این کتاب هم رونمایی شد. خوشحالم که در روز ولادت رسول اکرم (ص) این کتاب عرضه شد و بعد از ده سال کار این گروه هنرمند نتیجه داد. به عقیده من این کتاب ظرفیت تبدیل به اثری سینمایی و انیمیشن را دارد و سعی کنید در این راه نیز قدم بردارید.
همچنین حسین فتاحی و یکی از نوههایش به درخواست عضو شورای شهر تهران، هرکدام به انتخاب خود داستانی از مجموعه آثار او خواندند.
پس از آن، مسجدجامعی و هیئت همراه در منزل ضیاءالدین هاجری حضور یافتند و ابتدا از کتابخانه این نویسنده، پژوهشگر و مترجم قرآن دیدن کردند و پس از آن مسجدجامعی تازهترین ترجمه هاجری از قرآن مجید را در دست گرفت و ترجمه سوره «حمد» را خواند؛ سپس به گفتوگو نشستند.
هاجری در پاسخ به این سوال مسجدجامعی که ترجمههای دیگر از کلمات «الرحمن و الرحیم» چه بود اظهار کرد: اگر میخواستم به ترجمههای دیگر دیدگاهی داشته باشم موضوع و نظر خود را گم میکردم. از آغاز تا پایان این دو کلمه را بخشاینده دستگیر معنی کردهام و باید همین باشد.
او در پاسخ به سوال دیگر عضو شورای شهر تهران مبنی بر این که در ترجمه شما اینگونه نیست که معنای هرکلمه بنا به جایگاهی که قرار گرفته متفاوت باشد؟ گفت: ممکن است کلمه «الله» برای عرب در همهجا یکسان باشد ولی زمانی که پارسی نگاری میکنید متوجه میشوید الله در زبان ما در جایگاههای مختلف متفاوت است.
مسجدجامعی همچنین بیان کرد: نظر برخی خلاف نظر شماست، یعنی میگویند این کلمه در هر جملهای که قرار میگیرد یک ظرافت و لطافتی دارد و معتقدند «بسماللهالرحمنالرحیم» در ابتدای هر سوره معنایی متفاوت دارد.
وی در ادامه افزود: قرآن پایه تحولات زبان فارسی را نیز نشان میدهد و این خیلی مهم است؛ یک وجه اعتلای زبانفارسی تا این حد، تلاشی بوده که در برگردان به زبان فارسی انجام شده و هرکدام نیز قصد داشتند تا ترجمهشان برای مخاطب عصر خود قابل فهم باشد. چنانچه گاهی مجبور به کشف و وضع لغت میشدند. ایرانیها در عین حال که اسلام آوردند این وجه را نیز داشتند که از میراث زبانیشان حمایت کنند و اینها را در یک راستا قرار دهند و از ظرفیت زبانی خود برای بسط این معانی استفاده کردند.
در ادامه این گفتوشنود هاجری ضمن بیان این که در سراسر گیتی هفت هنر داریم و بیهوده سه هنر دیگر به زبان مادریمان افزوده شده است اظهار کرد: این سه هنر یکی پارسینگاری است که در خانه انجام میشود، دیگری پارسیگویی است، مانند سخنرانیها و سومی نیز پارسی خواندن است که ۹۵ درصد افراد قرآن را نمیتوانند درست بخوانند.
او افزود: اگر ما هنر دهم را ندانیم نمیتوانیم هیچگاه «شاهنامه» را بخوانیم، به نظر من نقالان میپندارند که شاهنامه را میخوانند اما بدترین کاری که انجام میدهند همین است، آنها تا به امروز «شاهنامه» را به لجن کشیدند و زبان پارسی را آلوده کردند.
این پژوهشگر همچنین گفت: ترجمه قرآن مجید که آن را «بزرگ آسمانی نامه» معنی کردهام پس از چهل بار ویرایش هنوز مجوز نشر نگرفته است و دیگر آن را ویرایش نمیکنم، به نظرم تغییرات لازم اعمال شده است.
مسجدجامعی نیز در همین راستا بیان کرد: این گنجینه زبان فارسی است که به عنوان کاری ارزشمند باید دست کم با تیراژ محدود منتشر شود و عدم انتشار آن به عقیده من کار خوبی نیست.
نیکنام حسینیپور نیز در این زمینه اظهار کرد: به نظرم این اثر حداقل باید برای حوزهها و مراکز تخصصی در تعداد محدود منتشر شود تا بازخوردش را بگیرند و بعد اگر استقبال خوب بود این ترجمه تازه در تیراژ بالا منتشر شود.
موسیقی ما، موسیقی مناجات است
منزل میثاق امیرفجر نویسنده و محقق مقصد سوم تهرانگردی این هفته بود که علاوه بر گفتوگو و پرسوجو از آثار جدید و قدیم این نویسنده، احمدمسجدجامعی پس از دیدن کتابخانه این پژوهشگر دیوان حافظ را از آن بیرون آورد و تفالی به حافظ زد.
در بین این صحبتهای خودمانی میثاق امیرفجر درباره کارهایی که در دست دارد اظهار کرد: در حال حاضر روی داستان امام علی (ع) کار میکنم و فیشبرداریهایش را انجام دادهام؛ در همین اثر نیز بخشی به حضرت فاطمه(س) اختصاص دارد. همچنین در حال جمعآوری و تدوین سخنرانی هستم و بخشی از وقتم را نیز صرف نواختن بیست ساز سنتی و مقامی میکنم.
وی درباره اولین کتابش بعد از انقلاب که درباره پیامبر نوشته است گفت: «فجر اسلام» ابتدا به صورت پاورقی در مجله سروش منتشر میشد و پس از آن به صورت کتاب از همین نشر چاپ شد.
در ادامه مسجدجامعی ضمن بیان این که درباره پیامبر افراد دیگر نیز نوشتهاند اظهار کرد: شما به سبک دیگری وارد این فضا شدید. بعد از انقلاب حدود سه هزار جلد کتاب با این موضوع منتشر شد اما شما در این حوزه نقطه شروعهایی را گذاشتید. یعنی ادبیاتی که به کار گرفتید کمی متفاوت بود.
میثاق امیر فجر در پایان گفت: تمام موسیقی ما موسیقی مناجات است، مقامی، عرفان، تعلق و عشق است به جهت این که با ادبیات همگن است.
در مرحله چهارم تهرانگردی این هفته، عضو شورای شهر تهران با همراهان در مراسم افتتاحیه نمایشگاه حسین محجوبی در گالری کافه کتاب ققنوس حضور یافتند و از آثار این هنرمند با عنوان «راوی دوران» دیدن کردند.
شهرت من در کشورهای عربی بیشتر از ایران است
مقصد پایانی احمد مسجدجامعی در این روز کارگاه طراح لوگوی فیلم «محمد رسولالله»، جلیل رسولی بود. او از خطاطان مشهور جهان است که بیشتر در حوزه نقاشیخط کار میکند.
پس از خوشو بشهای اولیه جلیل رسولی ضمن بیان این که آثار خود را در نمایشگاه حدود 38کشور دنیا به نمایش گذاشته است اظهار کرد: کشورهای عربی بیشتر به کارهای من علاقهمندند و درواقع شهرت من در کشورهای عربی بیشتر از ایران است؛ اولین نمایشگاه من سال ۴۸در گالری سیحون بود که در همین نمایشگاه نصف کارهایم نقاشیخط بود.
وی همچنین گفت: دیگر سراغ کارت پستال نمیروم؛ حتی نشر کتاب هم به قدری سخت شده و قیمت تمامشدهاش زیاد میشود که دنبال انتشار کتاب هم نیستم، البته یک کتاب آماده چاپ دارم و پنج کتاب از کارهایم منتشر کردم.
او ضمن بیان این که نقاشیخط تاریخ پانصد ساله دارد و نمیتوان گفت مبدع آن در ایران که بود اظهار کرد: ولی در دوره ما رضا مافی، حسین زندهرودی، فرامرز پیلآرام، محمد احصایی از جمله کسانی بودن که نقاشخط کارم میکردند و من نیز ادامه دهنده راه آنها بودم. اما در حال حاضر دیگر کار نقاشی خط بسیار ضعیف است و سطحشان پایین است که من میگویم دیگر در این حوزه کار نکنید.
در ادامه صحبتهای این هنرمند احمد مسجدجامعی گفت: تعبیر من این است که فرض کنید زمانی که اخوانثالث شعر نو میگفت مانند شفیعیکدکنی در شعر کهن نیز دستی داشت. عدهای چون نمیتوانستند به آن سبک شعر بگویند، گفتند شعر نو میسرایند؛ حال نقاشیخط نیز چنین است و بعضی افراد که نه خط میدانند و نه نقاشی چیزهایی را در هم میآمیزند، از این رو سطح کارها ضعیف شده است.
در ادامه این دیدار و گفتوگو جلیل رسولی از دو اثر نقاشیخط جدیدش رونمایی کرد.
نظر شما