داور بخش «کتاب و سینما»ی جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران:
در بین فیلمهای بخش «کتاب و سینما» کمتر کار ضعیف دیده میشود
مصطفی رستگاری گفت: در بخش داستانی چهار یا پنج اثر خیلی خوب دیده میشد و کار باقی فیلمسازان نیز قابل قبول است و تلاش خود را کرده بودند. در بین فیلمهای بخش «کتاب و سینما» کمتر کار ضعیف دیده میشود.
وی در ادامه افزود: چند فیلم در بخش انیمیشن بود و چند اثر نیز در بخش مستند، و طبیعی است که در بخش داستانی چهار یا پنج اثر خیلی خوب دیده میشد و کار باقی فیلمسازان نیز قابل قبول است و تلاش خود را کرده بودند. در بین فیلمهای بخش «کتاب و سینما» کمتر کار ضعیف دیده میشود.
نویسنده فیلمنامه «چهل سالگی» درباره اقتباس در فیلم بیان کرد: در بین فیلمسازان جوان نگاه به اقتباس باید تقویت شود و باید شرایط و ویژگیهای آداپته کردن را بدانند، و آموزش ببینند که اقتباس از یک اثر داستانی برای سینما چه ویژگیهایی دارد و چگونه باید آن را تبدیل به تصویر کرد. هنوز خیلی جا دارد و فیلمسازان نیز باید در این مورد تامل بیشتری داشته باشند و بیشتر به این موضوع بپردازند. ولی اتفاق خیلی خوبی بود که فیلمسازان هم داستانهای ایرانی را مورد استفاده قرار دادند و هم از آثار غیر ایرانی اقتباس کردند.
او درباره ملاک انتخاب آثار در داوری این دوره از جشنواره اظهار کرد: با دو داور دیگر معیار را بر این گذاشتیم که کیفیت، عمق و تکنیک تبدیل واژه به تصویر را در نظر بگیریم. یعنی این که چطور فیلمساز توانسته است واژه را به امکان سینمایی تبدیل کند، اینکه ادبیات را چطور به سینما بدل کرده و واژه را به زبان سینمایی برگردانده است مهم بود و اینکه آیا در این راه موفق میشود؟ و نمره قبولی میگیرد؟ تلاش فیلمساز در چه حد بود؟ چقدر ادبیات را می شناسد؟ تا چه اندازه با سینما آشنایی دارد؟ حال این تلاشی که سینماگر در تبدیل این دو گفتار و روایت به همدیگر کرده است چقدر موفق بود؟ این سوالها از جمله موارد مهمی بود که ما در داوری و انتخاب اثر برتر به آن توجه کردیم. البته این را باید بگویم که حدود سه فیلم فراتر از حد انتظار بودند.
این فیلمنامهنویس در پاسخ به این سوال که آیا همه کتابها و داستانهایی که فیلمسازان از آن اقتباس کردند را خواندید گفت: بله. زمانی که نام فیلمها برای داوری به ما اعلام شد، کتابها را فراهم کردیم و البته بعضی از آنها مشهور بود که خوانده بودیم و برخی از آثار را در اختیارمان قرار دادند. کارگردانی فیلمش را بر اساس داستان نویسنده افغان خالد نویسا نوشته بود که به فارسی ترجمه نشده بود و دبیرخانه جشنواره آن را در اختیار ما قرار داد.
رستگاری درباره عدم کسب اجازه برخی فیلمسازان از نویسندگان ایرانی برای ساخت فیلم اظهار کرد: من اطلاعی از این موضوع نداشتم و خود فیلمساز باید این اجازه را میگرفت یا دبیر خانه جشنواره این موضوع را پیگیری میکرد.
نویسنده فیلمنامه «دریاچه ماهی» درباره عدم توجه به اقتباس در فیلمهای بلند گفت: قرار دادن بخش «کتاب و سینما» در جشنواره میتواند مشوقی باشد برای فیلمسازان و فیلمنامهنویسان که سراغ ساخت و نگارش اثری اقتباسی بروند. اضافه کردن بخش فیلمنامه اقتباسی به جشنواره فیلم فجر نیز سبب شد نویسندههای ما به سمت ادبیات گرایش پیدا کنند.
وی در ادامه افزود: اهمیت دیگری که در اقتباس برای نگارش فیلمنامه یا ساخت فیلم وجود دارد این است که ادبیات زندهتر و پویاتر است؛ نویسنده به مساله روز فکر میکند، دستش بازتر است و موضوعات روز جامعه را در داستان انعکاس میدهد. میتوان گفت در واقع بازتابی از وضعیت اکنون و حال یک جامعه است که در آن زیست میکند.
این هنرمند همچنین بیان کرد: فیلمسازهای جوانی که فیلم میسازند یک ایراد بزرگ دارند و این است که فیلم زیاد میبینند. یعنی فیلمهای خارجی را تماشا میکنند در نتیجه هنگام ساخت فیلم یا نوشتن فیلمنامه تحت تاثیر آن قرار میگیرند. روابط بین افراد در فیلمها نیز شبیه به فرهنگ جامعه خودمان نیست. فیلمهای تلویزیونی نیز فضای سرد و بی روح دارند و وقتی یک سریال کمی به زیست ایرانی نزدیک است حتی اگر خیلی سریال ضعیفی باشد مانند ستایش بیشتر افراد جانعه همان اثر را دنبال میکنند. در سریالهای سینما خانگی نیز چنین امری دیده میشود؛ به جز سریال شهرزاد متاسفانه اکثر فیلمها چنین ویژگی دارند. در آنجا نیز آثاری اقتباس دیده نمیشود و این امری در ضعف فیلمهاست.
مصطفی رستگاری در پایان گفت: اتفاقا در بین فیلمهای بخش «کتاب و سینمای» سیوششمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، آثاری که از کتابهای غربی اقتباس شده بود موفقیتشان این بود که به خوبی با فرهنگ جامعه همخوانی داشته، آداپته شده و ایرانیزه بودند.
نظر شما