«سواد بصری در پوشاک» آموزش پیامهای بصری درباره لباسها
در ابتدای نشست مریم مونسیسرخه ضمن بیان این که کتاب «سواد بصری در پوشاک» نیمه دوم سال 97 از سوی نشر آبان منتشر شده و امسال به چاپ دوم رسید، اظهار کرد: این کتاب مختصری نیاز به تغییرات داشت که در چاپ دوم اصلاح شد.
مریم مونسیسرخه
وی درباره علت شروع نگارش این کتاب بیان کرد: حدود دوازده سال یکی از عنوانهای اصلی دروسی که من در دانشگاه داشتم بحثهای تدابیر خطی و رنگی درباره لباسها بود و از آنجایی که وقتی شما درسی را تدریس میکنید چالشهای آن خودش را نشان میدهد و دانشجویان بازخوردهای مختلفی را نشان میدهند، به تبع آن به خودم این اجازه را دادم که به همراه سارا حسینزاده قشلاقی این کتاب را به نگارش درآوریم.
این طراح لباس درباره عنوان کتاب، «سواد بصری در پوشاک» گفت: یکی از راههایی که افراد با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند همان زبان و نوشتار است و ما زمانی که میخواهیم پیامهای یکدیگر را متوجه شویم قاعدتا اصول الفبا را یاد میگیریم و زمانی که تبدیل به کلمه میشوند معانی کلمات را درمییابیم و در ادامه در پی معانی جملات هستیم، اینها را آموزش میبینیم تا بتوانیم با یکدیگر ارتباط درستی پیدا کنیم. ممکن است این ارتباط به جایی برسد که در زمینه زبانها آموزش بیشتر شود تا متوجه فهمهای مختلفی که وجود دارد، شویم یا این که خودمان سبکآفرین شویم. من فکر میکنم از زمانی که سرعت زندگی بیشتر شد پیامهای تصویری بیشتر دیده شد و قاعدتا این پیامهای تصویری نیازمند این هستند که آموزش داده شوند تا همه بتوانند آن را درک کنند و هرچقدر که این آموزش گستردهتر میشود میتوانیم معانی پس این پیامها را بهتر درک کنیم تا جایی که حتی خودمان بتوانیم سبکآفرینی کنیم. این امر درباره هنرهای بسیاری اتفاق میافتد و بحث اصلی ما در این کتاب نیز آموزش پیامهای بصری درباره لباسهاست.
اندام به مثابه بوم نقاشی
مونسیسرخه ضمن اشاره به این که در کتاب «سواد بصری در پوشاک» صرفا به این توجه کردیم که لباس یک هنر کاربردی است و میتواند وسیله و امری باشد که قابلیت استفاده داشته باشد اظهار کرد: تمام خطها، رنگها، جنسیت و نقشی که روی پارچه میآید را تعریف کردیم. منظور من این است که خود لباس میتواند روی اندام قرار بگیرد، ما اندام را به عنوان بوم نقاشی در نظر بگیریم و هر آن چیزی که دلمان میخواهد روی لباس با خلاقیت هنرمندانه نشان دهیم، اما آن بحث لباس در این کتاب دیده نشده و صرفا بحث کاربردی لباس مطرح است.
وی ضمن بیان اینکه طرح لباس باید جایگاه اجتماعی، تیپ و مد مختلف مد که در جامعه اتفاق میافتد را بشناسد که بتواند نگاه درستی به آن پیامهای بصری داشته باشد که از طریق لباس میخواهد منتقل کند، بیان کرد: این کتاب در چهار گفتار تنظیم شده است. در بخش اول کتاب درباره لباس و ملحقاتش صحبت شده و تلاش بر این بوده که تمام اجزای لباس از انواع یقهها، آستینها، شلوارها، دامنها و شکلهای مختلف و این که هرکدام از اینها زمانی که روی اندام قرار میگیرند چه خاصیت بصری دارند و مخاطب به چه نحوی آنها را میبیند و چه پیامی از آن دریافت میکند صحبت شود. در بخش دوم نیز درباره انواع پارچه، نقوش روی پارچه و اینکه هر کدام از این نقوش چه تاثیری بر اندام میگذارند نوشته شده است.
این مدرس همچنین افزود: همه مواردی که در کتاب گفته شده میتواند مبانی باشد. بخش سوم در ارتباط با رنگهاست و سعی کردهایم درباره روانشناسی رنگها نیز صحبت کنیم، گرچه ممکن است صد در صد درباره همه افراد صادق نباشد اما باتوجه به تمام پژوهشهای قبلی که در این زمینه انجام شده آن را آوردهایم از این جهت که وقتی طراح لباس میخواهد در یک موقعیت اجتماعی خاص از رنگی استفاده کند به چه ترتیبی باید به آن لباس نگاه کند. همچنین نگاهمان در نوشتن گفتار چهارم که در زمینه تجهیزات کارگاهی است اینطور بود که اگر کسی کتاب را در اختیار دارد با مبانی طراحی لباس آشنا شود.
مونسیسرخه در پایان صحبتهایش گفت: یک بحث دیگر که به نظرم میتواند نقطه قوت این کتاب باشد این است که اصطلاحات تمامی اجزای لباس را به زبان انگلیسی بیان میکند؛ بدین صورت که شما تصویری را که در کتاب میبینید کنار آن میتوانید واژه معادل انگلیسی آن را مشاهده کنید. همچنین چند هزار واژهای که جایی در متن نداشتند ولی بسیار مورد استفاده بودند را به صورت یک واژهنامه در انتهای کار مطرح کردیم.
نشانهای از لباس در طراحی جلد نمیبینیم
آیسا حکمت از دیگر مهمانان نشست سخنان خود را با خواندن بیت «تن آدمی شریف است به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت» آغاز کرد و درباره طراحی جلد کتاب گفت: طراحی که روی جلد این اثر صورت گرفته در مجموع و در نگاه کلی به لحاظ کنتراست رنگ زرد و مشکی، که جزو کنتراستهای خبری محسوب میشوند خوب است و بیننده را جلب میکند. اما موضوع سواد بصری در پوشاک است و هیچ المان و نشانهای از لباس در طراحی جلد نمیبینیم. خطوطی که روی جلد کتاب استفاده شده و در قسمتهایی یکدیگر را قطع میکنند جذاب است اما از دید مخاطبی که نگاه دقیق به اینگونه مسائل دارد باید توجه داشت که این پوشاک کجای این ماجراست، وقتی این کتاب را دیدم بیشتر سمت اثری رفتم که از سواد بصری در هنرهای تجسمی صحبت میکند.
وی با اشاره به این که طراحی لباس مانند مد یک صنعت_هنر محسوب میشود اظهار کرد: قبل از این که به عنوان معلم در جامعه به یک فیلدی به نام هنر بپردازم باید بگویم که در مواجهه با این امور با پیشینهای به لحاظ باستانی و تاریخی مواجه هستیم، یعنی شناخت اصیل و درست نسبت به موضوع؛ در جوامعی مانند جامعه ما که درواقع بیشتر به ذهن آنها چیزهایی صادر میشود تا خود ذهن تولید کننده باشد باید این نگرش عمیق وجود داشته باشد و میتواند این موضوع را مستدلتر به مخاطب منتقل کرده و باورپذیرتر کند.
این مدرس درباره کتاب اظهار کرد: این کتاب به جای پرداختن به مبحثی مانند جنبههای زیباییشناختی طراحی لباس و موضوعیتی به نام پوشش و البسه، با رویکرد خیاطی نوشته شده است. یعنی دانشجویی که میخواهد این کتاب را مطالعه کند اگر قرار است که در آینده به یک طراح حرفهای لباس تبدیل شود نه صرف یک خیاط باید اطلاعاتی از تاریخ پوشاک داشته باشد. من شخصا دوست داشتم درباره پیشینه تاریخی چیزی به نام پوشش در این کتاب بخوانم.
کار طراح لباس افزودن ارزش به انسان است
وی با اشاره به این که دانستن عقبه تاریخی، بینش و نگرشی در مخاطب ایجاد میکند گفت: ایجاد این نگرش در فرد سبب میشود که درست انتخاب کند که خود این امر باعث برازنده شدن او شده و برازنده شدن شخص عاملی است تا فرد در جامعه خوب رفتار کند و زمانی که رفتاری خوب از خود صادر کرد طبیعتا تبدیل به انسانهایی میشویم که به یکدیگر احترام میگذاریم. یعنی من حتی مایل بودم از منظر زیباییشناختی هم فضایی را برای این ماجرا باز میکردید.
سخنران نشست ضمن بیان این که این کتاب صرفا برای دانشجو نیست و برای هر شخصی که علاقهمند به این موضوع است مفید واقع میشود اظهار کرد: این که برخی از طراحان مد در سراسر دنیا خیلی موفق عمل میکنند به این دلیل است که ریشهها را دریافتند و با طبیعت، اقلیم و جهان معاصر آمیختهاند. یعنی با فکر حرکت کردهاند، ولی در حال حاضر ما شاهد هستیم که هرکس تکه پارچهای را برش میزند و به قسمتی از لباس میچسباند و لقب سنتی نیز به آن میدهد و خود را هنرمند و طراح لباس میداند در صورتی که اصلا چنین نیست. یک طراح موفق آناتومی بدن را میشناسد، طراحی میکند و مطالعات تاریخی و هنریای درحوزه طبیعت، حشرات، معماری و بدن انسان دارد و از طبیعت الهام میگیرد.
وی افزود: کار طراح لباس افزودن ارزش به موجودی به نام انسان است. طراحی لباس ایجاد رفتار میکند و روی زبان بدن ما تاثیر دارد، وقتی این اتفاق رخ داد روی هویت ما نیز اثر گذار است، اینها مسائلی است که میتوان در کتاب به آنها اشاره کرد.
ارتباط بین چاپ غلتکی و سواد بصری چیست؟
در ادامه این نشست الناز حدیدی گفت: حالا که از «سواد بصری در پوشاک» سخن میگویید بهتر بود مقداری درباره سواد بصری توضیح دهید و همینطور اینکه سواد بصری در هنر چیست؟ مبانی هنرهای تجسمی چیست و اینها چطور با پوشاک قابل تطبیق است. متاسفانه در حال حاضر در دانشگاهها همه اساتید درباره مبانی هنرهای تجسمی در همه رشتهها به یک شکل توضیح میدهند، یعنی میگویند نقطه، خط، سبک و غیره چیست اما خیلی کم پیش میآید استادی مبانی هنرهای تجسمی را در لباس، عکاسی یا در نقاشی درس بدهد. به نظر من از این رو جای این امر نیز در کتاب خالی بود.
وی همچنین افزود: در قسمتی از کتاب درباره انواع مختلف چاپها مانند چاپ غلتکی توضیح دادید، متوجه نشدم که اینها چه سواد بصری را میتواند به بچههای طراحی لباس منتقل کند و ارتباط بین تجهیزات که در فصل پایانی به آن پرداختید با سواد بصری را درک نکردم. همچنین برای مبحث رنگ تصویر واقعی و رنگی از لباس نداریم که بتوانیم به خوبی مباحث مطرح شده در این زمینه مانند تضاد رنگی در لباس را درک کنیم.
طراح لباس فقط ترسیمگر نیست
سارا حسینزاده قشلاقی در پاسخ به مباحث مطرح شده اظهار کرد: در خصوص بخش تجهیزات این کتاب باید بگویم مخاطبین ما تنها گروه طراحان لباس نیستند. در دانشگاه طراح لباس و پارچه داریم، زمانی که بحث پارچه مطرح میشود این نیاز وجود دارد که تجهیزات نیز معرفی شوند. کسی که وارد این وادی میشود باید بداند که نیازش را از کجا تهیه کند و این امر مستلزم شناخت ابزارهاست. من به عنوان طراح فقط ترسیمگر نیستم و داشتن اطلاعاتی درباره ابزارهای نساجی را نوعی نیاز میدانم تا چیزی را ترسیم کنم و اجرای آن را نیز ببینم.
سعید میرمحمد صادق نیز که در این نشست در پایان گفت: روزی که این کتاب را دیدم دو مورد به ذهنم رسید که میتواند جزو کمبودهای اثر محسوب شود، یک این که باید عنوان اثر از «سواد بصری در پوشاک» به سواد بصری در پوشاک بانوان تغییر کند چون هر چه در کتاب میخوانیم به بانوان مربوط است غیر از چند مورد مانند دگمه سرآستین، کراوات و شال گردن؛ در صورتی که لباس آقایان موارد بیشتر از این را دارد و به نظرم همه کتاب مخصوص بانوان است.
وی افزود: درباره طراحی گرافیکی نیز میتوان ایراداتی از نشر آبان گرفت، ممکن است این طرح جلد گیرایی اولیه را داشته باشد اما آن حس مناسب را ندارد. در لحظه اول کششی در مخاطب ایجاد میکند اما ارتباط چندانی با مبحث لباس ندارد. البته این را هم باید گفت که این اثر استاندارد صفحهآرایی را هم ندارد، و صفحهآرا میتوانست از فضای صفحه بیشتر استفاده کند و فاصله بین خطوط و تصاویر را بیشتر کند که بهتر دیده و خوانده شود.
نظر شما