سید محمدکاظم بجنوردی، رئیس مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی در این نشست نخست درباره مراحل گردآوری کتاب توضیح داد و گفت: این کتاب پیشنهاد دکتر اسماعیل شمس مسئول بخش کردشناسی مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی است. دکتر شمس مطالعات گستردهای در زمینه حزب ملل کرده است. با توجه به اینکه من هماکنون فرهنگی هستم، نه سیاسی چندان مایل نبودم درباره گذشته کنکاش کنم چون با وضعیت فعلی من وفق نمیکند. انگیزه اصلی من از سال 1341 حزب ملل اسلامی را تأسیس کردیم. انگیزه اصلی آن عدالتخواهی بود.
رئیس مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی ادامه داد: در بازجوئیهایی که در محاکم نظامی انجام شد (در آن زمان دادگاه سیاسیون در دادگاه نظامی انجام میشد) از من پرسیدند چه انگیزهای داشتی و من گفتم اعتقاد به قرآن و دیدن محرومیت طبقه پایین جامعه. ما در آن زمان خط مشی مبارزه مسلحانه را انتخاب کردیم و در ایران این خط مشی هنوز تعریف نشده بود اما در دنیا و تهمانده آن در دوران استعمار بود. این مبارزه در آن زمان و در آفریقا و جنگهای رهایی بخش مشاهده میشد. در شرایطی که اوج جنگ سرد بر دنیا حاکم بود تمام نهضتهای رهاییبخش حمایت میشدند.
بجنوردی مبارزه با امپریالیسم آمریکا را اصلیترین هدف از تشکیل حزب ملل عنوان کرد و گفت: زمانی که ما تشکیل حزب را آغاز کردیم 9 سال و زمانی که من دستگیر شدم 12 سال از کودتای28 مرداد 1332 میگذشت و هنوز حرارت آتش حزب رستاخیز ملی احساس میشد و ملت ما نفرتی که از این کودتا داشت را حس میکرد و برای ما مسئله امپریالیسم آمریکا مطرح و این الفبای مبارزه ما در آن زمان بود. آن دوران، دوران آرمانخواهی در کل جهان بود و جوانهای انقلابی دنبال مبارزه مسلحانه بودند و ما در ایران اولین گروه بودیم که این کار را کردیم.
او به مراحلی که حزب ملل اسلامی برای مبارزه انتخاب کرده بود اشاره کرد و گفت: ما به این نسخه رسیدیم که باید با رژیم خفقان برخورد نظامی داشته باشیم. منظور ما ترور نبود . منظور ما جنگی مسلحانه برای سرنگونی نظام و برقراری نظام جدید بود. البته مانند برخی گروههای چپ عمل نکردیم که مبارزه چریکی شهری باشد یا مانند مائوئیسمها که نسخهای که مائو حرکت کرده بود حرکت کردند. ما جنگهای مسلحانه را مطالعه کردیم و به این نسخه رسیدیم كه برای مبارزه مسلحانه لازم نیست نسخه معینی داشته باشیم و این موضوع به شرایط ما و قدرت آتش ما بستگی دارد.
او در ادامه خاطرهای از روزهای دادگاه تعریف کرد و گفت: در همین دادگاه من برای آیتالله حکیم نامههایی میفرستادم . آیتالله حکیم نامهها را خوانده بود و ما خودمان را اولین گروهی معرفی کردیم که جوانها را به این شکل هدایت میکند و ایشان به ما جواب دادند این کارهایی که ما باید میکردیم این جوانها کردند. بعدها از اعضای حزب ملل اسلامی وزیر، استاندار، شهردار، معاون وزیر، نماینده مجلس و سایر به فعالیت پرداختند.
کتاب «آن پنجاه و پنج نفر» نیازمند تاریخ شفاهی است
غلامرضا ظریفیان استاد تاریخ دانشگاه تهران و از اعضای جمعیت توحید و تعاون کتاب 55 نفر را بخشی از هویت گذشته دانست و تأکید کرد: برای من مطالعه کتاب از چند جهت اهمیت داشت. ما اگر از نسل آنها نبودیم اما نسل بعد محسوب میشدیم. ما عمرمان با این انقلاب پیوند خورده و این کار هم که بخشی از هویت گذشته ماست و با هر نگاهی که کنیم این هویت از ما گرفته نخواهد شد. این کار بخشی از کار عالمانه است که با استفاده از منبع اسناد میخواهیم به آن اکتفا کنیم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: من معلم تاریخم و علاقهمند به تاریخ معاصر و این کتاب از این لحاظ برای ما اهمیت پیدا میکند که ابزار ما سند است. در این اثر مجموعهای از مدارک یکجا جمع شده است و برای من یک معلم تاریخم به دانشجویانم پیشنهاد میکنم به سراغ این کتاب بروند.
او سپس به نکات مثبت کتاب اشاره کرد و افزود: انتشارات روزنامه اطلاعات سلیقه خوبی برای کتاب به کار گرفته است و کار هم از شکل و شمایل خوبی برخوردار است. در مقدمه تلاش شده زمینهها تبیین شود و مولف در متن گزارش خوبی از اینکه چگونه حزب ملل شکل گرفته است را به خوبی ارائه میکند.
ظریفیان نقدهایی هم به کتاب داشت که اینگونه عنوان کرد: به هر حال اسلامگرایی در ایران در دوره معاصر مجادلهآمیز است. از زمان مشروطه به این طرف با اسلام حوزوی روبرو بودهایم. حزب ملل اسلامی دستهبندی ویژهای در رادیکالیسم ایران تعریف کرد. رادیکالیسم در آن زمان در بخشی از آمریکای لاتین و خاور میانه وجود داشته است حزب ملل اسلامی تشابهات زیادی با آن داشته و آن را ایرانیزه کرده است.
نویسنده کتاب «دین و دولت در اسلام (پژوهشی نظری از آغاز تا پایان خلافت راشدین)» با اعتقاد بر اینکه این اثر برای تکمیل نیازمند است در مجلدات بعدی تاریخ شفاهی داشته باشد، گفت: این کتاب نیازمند جلدهای دوم و سوم است چون بدون تاریخ شفاهی برای نسلهای بعد بدفهمی خواهد داشت. باید با تاریخ شفاهی حرفهای و فنی این اثر را تکمیل کرد. اگر این بخش اضافه نشود کار ناقص است. این سندها برای نسل بعد میماند . باید به جوانان توضیح داده شود که با درک آن زمان سراغ تاریخ اسلام رفتهایم. آنچه مسلم است این کتاب در جرگه تاریخ سیاسی مطرح خواهد بود.
تاریخسازی نکنیم
خسرو تهرانی مؤسس اداره اطلاعات نخست وزیری در سال 1359 در ادامه این مراسم مقاله را خود را باعنوان از «دارباد تا دارآباد» را نوشتهام . در تاریخنویسی ما سه گونه روش داریم یک تاریخنویسی خودنوشت است و منابع آن درجه اول نیست مانند تاریخ شفاهیها. دیگر پروژی تاریخسازی است. دیگری تاریخنگاری از جنس همین کتاب است که با استفاده از اسناد است و امیدوارم هیچ تاریخنگاری به دسته دوم منحرف نشود.
او ادامه داد: در مقاله «دارآباد تا دارآباد» من مطرح کردهام ، زمانی كه جامعه با فضای بستهای روبرو است این چنین مبارزه مسلحانه آغاز میشود. حزب ملل نگاه جهانشمول گشتالتی را پیش میگیرد که نمیتواند با ایران عصر پهلوی انطباق کامل داشته باشد و نگاه مسلحانه از کوه دارآباد را وا نهادند و به زمین برگشتند و تلاش فرهنگی پیشه خود کردند و این تغییر جهات برکات بسیاری را نصیب علم و فرهنگ کرد.
نظر شما