قیصری در نشست «فانوس داستاننویس» در قم:
نویسندگان غیردیندار هم نمیتوانند روایتهای متون مقدس را نادیده بگیرند
مجید قیصری گفت: روایتهای متون مقدس از چنان گستره و عمقی برخوردارند که هیچ نویسندهای اعم از دیندار و غیردیندار نمیتواند آنها را نادیده بگیرد.
قیصری در این ابتدای نشست با اشاره به اینکه هنرمند برای تولید اثر باید با متون مقدس و فرهنگ دینی نسبتی داشته باشد گفت: امکان ندارد بتوانیم به عنوان هنرمند به تولید اثر هنری روی بیاوریم و نسبتی با متون مقدس و فرهنگ دینی جامعه نداشته باشیم. هنرمندان باید به نسبت آنچه خلق میکنند به اندیشه دینی فکر کنند. در فرهنگ غربی حتی اگر هنرمندی دیندار هم نباشد، نسبتی با متن مقدس برقرار کرده است.
وی ادامه داد: اگر در متنی، بینامتنیت وجود نداشته باشد، آن متن لنگرگاهی ندارد و خیلی ماندگار نخواهد شد. چیزی که در چهل سال گذشته در حوزه تولید سینمایی و ادبی صورت گرفته، این بوده است که تلاش کنیم صرفا مضامین دینی را بر آثار تحمیل کنیم؛ روندی که به پیوند مناسبی منجر نشد. ما در ادبیات معاصر فارسی بیشتر به بازنویسی داستانها و ایدههای دینی بسنده کردهایم.
این نویسنده و مدرس ادبیات داستانی به تشریح ایجاد ارتباط هنری و حرفهای نویسنده با متن مقدس پرداخت و اضافه کرد: برای ایجاد یک ارتباط هنری تنگاتنگ و حرفهای، نویسنده باید به دنبال کشف دریافت خود از متن مقدس باشد و متن به گونهای مهندسی شود که خواننده در انتهای متن، به پیوند متن داستان و متن مقدس پی ببرد، نه اینکه متن داستان با شیپور اعلام کند که از ایدههای دینی وام گرفته است.
نویسنده رمان «سه کاهن» شرط ماندگاری اثر هنری را پیوند با بینامتنیت معرفی کرد و یادآور شد: اثری هنری است که قدرت ماندگاری داشته باشد. یکی از راههای کسب این ماندگاری پیوند با بینامتنیت است و یک نمونه از بینامتنیت، پیوند با متن مقدس است.
قیصری در ادامه علاوه بر تحلیل چگونگی شکلگیری ایده یکی از داستانهای کوتاه خود و مدل روایتش برای مخاطبین، از چند نمونه داستان غیرایرانی مثال زد که به شکل هنرمندانهای به طراحی موقعیتهای اخلاقی و دینی و فکری پرداختهاند.
در بخش دیگری از این نشست نویسنده مجموعه داستان «گوساله سرگردان» گستره و عمق روایت های متون مقدس را نقطه مثبت و پراهمیت این متون برشمرد و بیان کرد: روایتهای متون مقدس از چنان گستره و عمقی برخوردارند که هیچ نویسندهای اعم از دیندار و غیردیندار نمیتوانند آن را نادیده بگیرند. میتوانم بگویم روایتهای حول جنگ تحمیلی و شعائر مذهبی همچون پیادهروی اربعین نیز از همین سنخ است.
نویسنده رمان «شماس شامی» ضعف عمده داستاننویسان را کمبود مطالعه آثار ادبی ارزیابی کرد و گفت: عمده داستاننویسان ما از کمبود مطالعه آثار ادبی رنج می برند. نویسندگان ما برای گسترده ساختن نگاه خود نسبت به مفاهیم و روایات دینی باید به مطالعه هدفمند آثار نویسندگان بزرگ خارجی بپردازند. برای مثال نویسندگان خارجی در تصویر وجوه مختلف عیسی مسیح از کهنالگوها و تکنیکهای متعددی استفاده کردهاند که ما مشابه آنها را در مورد پیامبر اسلام ندیدهایم.
قیصری در پاسخ به پرسش یکی از مخاطبان راجع به تولید اثر توسط انسان های معتقد و باورمند گفت: در چهل سال گذشته به ما ثابت شده است انسانهای معتقد و باورمند در تولید اثر هنری موفق نبودهاند، چون 90 درصد بر باورهایشان تکیه داشتند و 10 درصد بر تکنیکهای هنری. این معادله باید معکوس باشد یعنی کفه تکنیکآموزی برای هنرمند باید سنگینتر شود تا بتواند باورهایش را به شکل مناسب و قابل قبولی ارائه دهد.
نویسنده داستان بلند «گور سفید» با بیان اینکه تمامی هنرمندان در جبهه خیر قرار دارند تصریح کرد اساساً هیچ هنرمندی در جبهه شر ساکن نیست و تمام هنرمندان در جبهه خیر حرکت می کنند. حتی تولیدکنندگان آثاری چون «مرد عنکبوتی» و «سوپرمن» نیز در نهایت در پی ترسیم شخصیتی خیرخواه هستند.
قیصری در پایان به پرسشهای حاضرین پاسخ داد و به عناون حسن ختام جلسه به خواندن داستان کوتاهی به قلم خود و با فضای راهپیمایی اربعین پرداخت.
نظر شما