اولین شماره مجله نامه ایران و اسلام بعد از چندسال وقفه دوباره منتشرشد. فرهاد طاهری، عضو شورای جدید هیئت تحریریه این مجله، شرح نخستین جلسه هیئت تحریریه را برای خوانندگان روایت کرده است.
امروز ساعت 10 صبح اولین جلسه شورای هیات تحریریه مجله نامه ایران و اسلام در دفتر دکتر امیرخانی (معاون کتابخانه ملی) برگزار شد. اعضای جلسه امروز عبارت بودند از: استاد کامران فانی، دکتر حسین معصومی همدانی، دکتر امیرخانی، دکتر سیدصادق سجادی، دکتر ناصرالدین پروین، دکتر موسوی کوهپر (معاون اداری مالی سازمان)، جناب علی اوجبی(مدیرکل اداره نسخ خطی)، جناب بهرامیان، حجت الاسلام نورالهیان، جناب محمدحسین حکیم، و به قول قدما این «کمترین»! ناهار هم خورشت فسنجان خوشمزهای خوردیم. از همان فسنجانی که زندهیاد نسیم شمال چقدر در حسرتِ خوردنش بود و شعر گفت. میگویند فرض محال، محال نیست. اگر امروز نسیم شمال در جمع ما (که قصد داریم مجلهای منتشر کنیم) میبود با آن شیفتگی که به فسنجان داشت بیتردید سرمقاله اولین شماره مجله نامه ایران و اسلام را به «فسنجان» اختصاص میداد!
در ابتدای جلسه دکتر امیرخانی، از حضور اعضا سپاسگزاری کرد و به همه خوشامد گفت و گزارشی از اهداف این مجله و اهداف هشت شماره منتشرشده آن، دلیل وقفهای که در انتشار این مجله روی داده است، و انتظاری که اولیای کتابخانه از کیفیت انتشار این مجله دارند بیان کرد. ایشان افزود مهمترین حسن مجله این است که خوشبختانه «درجه علمی و پژوهشی» ندارد قصد ما واقعا این است که مجلهای با معیارهای علمی بینالمللی منتشر کنیم. چون خوشبختانه رتبه و درجه نداریم امیدواریم مقالات اصیل علمی در این مجله منتشر کنیم.
جناب استاد کامران فانی بعد از جناب دکتر امیرخانی صحبت کرد عمده صحبتش هم گلایه از رکود و فسردگی بخش ایرانشناسی در کتابخانه ملی بود. ایشان همچنین افزودند اصلا نمیدانم بخش ایرانشناسی در کتابخانه ملی مشغول چه کاری است؟ محققان غربی هیچ اطلاعی از آثار محققان ایرانی ندارند و محققان ایرانی هم هیچ خبری از آثار محققان غربی ندارند. این وظیفه کتابخانه ملی است که این دو را از هم خبردار کند.
دکتر معصومی همدانی گفتند بسیاری از مقالات این مجله میتواند یا میتوانست در مجلاتی چون نگاه نو، بخارا، ایرانشهر امروز هم منتشر شود اینکه کتابخانه ملی قصد دارد مجلهای منتشر کند مقالات آن باید به لحاظ هویت و ساختار آن کاملا متفاوت با مقالات دیگر مجلات باشد؛ بهگونهای که اگر این مجله تعطیل شود محققان خلائی در عالم مطبوعات احساس کنند. باید عمده توجه مقالات درخصوص اطلاعرسانی و آشنایی محققان ایرانی با آثار محققان غربی باشد. دکتر صادق سجادی هم در تأیید حرفهای استاد کامران فانی و دکترحسین معصومی همدانی سخن گفتند. دکتر امیرخانی گفتند شیوه و نمونه مطلوبی که من در ذهن دارم پیروی از مجله نشر دانش در سالهای آغازین انقلاب اسلامی است. مجله نشر دانش در سالهای آغازین انقلاب اسلامی بسیار موفق عمل کرد.
در این جلسه همچنین، دکتر سجادی سردبیر مجله و فرهاد طاهری بهعنوان دستیار سردبیر و ویراستار و مدیرداخلی انتخاب شدند. قرار شد دو هفته دیگر جلسهای تشکیل شود و درخصوص ساختار و جزئیات دیگر اعضا به اتفاق نظر برسند.
جلسه امروز هم مانند بیشتر جلسات ِفرهنگی و علمی این کشور خالی از حاشیه و حرفهای نامرتبط با موضوع اصلی جلسه نبود. بعضی از دوستان و اعضای جلسه، به بهانه هر نکتهای شروع میکردند به حاشیه رفتن و طنز پرداختن و سربهسر این و آن گذاشتن. اگر دکتر امیرخانی بحث را به مسیر اصلی خود برنمیگرداند هیچ بعید نبود که کل وقت جلسه به خاطرهگویی و لطیفه تعریف کردن میگذشت. اما نکته بسیار جالب، همین دوستانی که این قدر عاشق حاشیه و طنز و لطیفه و بیراهه رفتنها هستند وقتی جدی میشدند و سخن میگفتند و نظر میدادند از نبوغ و قوه تشخیص حیرتآور آنان مات و مبهوت میشدم. نظریات بسیار بدیع و ارزشمند آنان واقعا برایم جذاب بود. در خلال صحبتهای امروز، سخن به معاصران و مراکز دانشگاهی ایرانشناسی هم کشیده شد.
دکتر معصومی همدانی گفت مرحوم دکتر زریاب خویی اصولا اعتقادی به تحقیق و تألیف نداشت. اگر کتابی از او منتشر شده است مربوط به دورانی است که ناگزیر بوده است. اگر اجباری نمیداشت محال بود ترجمه یا تألیف کند. او همیشه عاشق خواندن بود. هروقت ناچار میشد دست به قلم میبرد. یا بعضی وقتها هم که کلافه میشد با نوشتن میخواست سرش را گرم کند. دکتر موسوی کوهپر هم گفت یک وقت فهرستی از مراکز ایرانشناسی تهیه کردم و دادم به دکتر ولایتی و گفتم بخش اعظم این مراکز در حال انحلال است و بهجای آن دارد مراکز عربشناسی تأسیس میشود. دکتر معصومی همدانی هم گفتند در واقع خندهدار درخصوص مراکز اسلامشناسی در غرب است که هرچه مرکز اسلامشناسی سراغ داریم عمدتا یهودیها متصدی آن هستند و هرچه مراکز شیعهشناسی میشناسم معمولا بهاییها در آنجا همه کارهاند!! این از عجایب روزگاراست!!
من گفتم اخیرا دکتر مهرزاد بروجردی (استاد علوم سیاسی در دانشگاه سیراکیوز) کتابی نوشته است باعنوان «ایران پساانقلاب» دکتر معصومی گفتند. «پسا انقلاب» کتاب، نیاز ندارد. این همه نسل فرهیخته و فرهیختگان برآمده از دانشگاههای بعد از انقلاب ... همه پساانقلاب هستند!!!
نظر شما