باقی کتاب «جنگ و صلح» را با ارائه تصویری از باور خوشبینانه اندیشمندان حوزه علوم سیاسی و روابط بینالملل درباره پایان جنگها در قرن بیست و یکم و مغشوش شدن این باور در طی سالهای طی شده این قرن آغاز میکند. او میگوید: «نیازی به گفتن نیست که علیرغم پیشبینیهای خوشبینانه عدهای از نظریهپردازان اواخر قرن بیستم مبنی بر ورود جامعه جهانی به دورانی از ستیزهزدایی، امروزه جنگ، مهمترین مسئله منطقه ما و جامعه جهانی است. 13 بنا به گفته باقی، ضرورت انتشار اثری در باب جامعهشناسی جنگ از اینجا ناشی میشود که «جنگ گرداگرد سرزمین ما زوزه میکشد.»
کتاب «جنگ و صلح» از سه بخش تشکیل شده است. بخش نخست و دوم عمدتاً عبارتاند از پژوهش باقی برای رساله فوق لیسانس که در سال تحصیلی 1376-1377 از آن دفاع کرده است. او درباره این رساله در پیشگفتار کتاب گفته است: «گرچه این رساله درباره جامعهشناسی جنگ بود اما افزون بر آن، در پی آزمون یک نظریه معرفتشناختی هم بوده است.»(14)
ایدهای که باقی طرح میکند به دوگانهسازی یا عرفی یا قدسی بودن جنگ مرتبط میشود. او پیش از این در مقالات و سخنرانیهایی نظیر «هم عرفی، هم قدسی» و «نقد دوآلیسم عرفی-قدسی» به این ایده پرداخته بوده است.
در بخش اول کتاب که «شالوده نظری» نام گرفته است و در فصل اول آن «پارهای از نظریات روانشناختی مرتبط با جنگ و رهبری» مورد بررسی قرار گرفتهاند. در این بخش باقی نظریات اندیشمندانی نظیر آبراهام مزلو، هرزبرگ، دیوید مککلهلند، زیگموند فروید و... را مرور میکند تا چهارچوبی برای تحلیلی که در بخش دوم کتاب ارائه داده است فراهم سازد. در فصول دیگر این بخش نیز نظریات وبر درباره مقوله رهبری، نظریات کارکردگرایانه درباره جنگ و رهبری و همچنین تحلیل جنگ از دیدگاه کارکردگرایانه، جنگ و رهبری از دیدگاه ساخت-کارکردی و نگاه تطورگرایانی نظیر تافلر مورد بررسی قرار گرفته است.
این بخش اگر چه مباحث مرتبط با نظریات جامعهشناختی رهبری و جنگ را به خوبی مورد بررسی داده است، اما از آنجا که به اذعان باقی بازه زمانی نوشتن آن به بیشتر از بیست سال پیش بازمیگردد، طبیعتاً نمیتواند در زمینه چهارچوب نظری بحث درباره جامعهشناسی رهبری جنگ جامع و مانع تلقی گردد. شاید بهتر این بود که برای روزآمد شدن مباحث، باقی بازنویسی مجددی مبتنی بر نظریات تازهتر در این زمینه از این بخش ارائه دهد.
نویسنده در بخش دوم کتاب که مکانیسمهای انگیزش و بسیج در جنگ؛ مطالعه موردی و تجربی جنگ ایران و عراق و بازشناسی گسست معرفتی «عرفی-قدسی» نام دارد در پی آن بوده است که دریابد فرماندهی کل قوا در هشت سال جنگ عراق علیه ایران از چه موضوعات و متغیرهایی برای اداره جنگ و بسیج مردم، بهره فراوان برده است. علاوه بر این، بررسی او که به اعتقاد خودش نوعی «مطالعه تجربی» است بررسی روایی یا ناروایی دوآلیسم عرفی-قدسی را نیز پیگیری میکند.(96)
باقی میگوید: «از میان سوالات فراوانی که در خصوص انقلاب اسلامی و جنگ مطرح شده، مسئله دینی یا اسلامی بودن انقلاب و جنگ، بیش از همه به دغدغه ذهنی من مبدل گردیده است. 100 پرس نتیجهای که او از تحقیق خود گرفته است، این است که بعد متافیزیکی و بعد دنیوی در جنگ ایران و عراق نه در عرض هم که در طول هم هستند. او با بهرهگیری از رویکردی روششناختی مبتنی بر نمونهگیری و شکلدهی به یک جامعه آماری مبتنی بر سخنرانیها، پیامها و مکتوبات امام خمینی از روز اول جنگ در شهریور 1359 تا شهریور 1367 به تحلیل محتوای سخنان امام پرداخته است. او به مقولهبندی محتوای سخنان امام پرداخته و سپس فراوانی به دست آمده را تحلیل کرده است. او 21 متغیر اصلی را از این مقولات بیرون کشیده که 5 متغیر از این میان دروندینی و 16 متغیر بروندینی بودهاند. او سپس پس از تقسیمبندی جنگ به شش مرحله، با بررسی فراوانی این متغیرها در کلام رهبر فقید انقلاب، به درصدبندی آنها پرداخته و نتیجه گرفته است که درصد توزیع متغیرهای دروندینی در کلام امام در شش مرحله جنگ 4/35 و درصد توزیع متغیرهای بروندینی در کلام ایشان، 6/64 بوده است.»
باقی در جمعبندی خود بیان کرده است، از سال اول تا چهارم جنگ، متغیرهای بروندینی هم از منظر تعداد دفعات و هم از منظر سطح زیر چاپ بیش از دروندینیها بودهاند. علیرغم آن، این متغیرها از سال پنجم به بعد یا به برابری میرسند یا موارد درون دینی، اندکی بیش از برون دینی است.(139)
باقی در نتیجهگیری این فصل گفته است: نتایج این تحقیق نشان میدهد که توازن میان متغیرهای دینی و غیردینی است که قدرت تاثیر و بسیج را برای مرجع دینی فزونی میبخشد؛ در عین حال آمادگیهای جامعه و واقعیتها هستند که قابلیت این قدرت و تاثیر را به وجود میآورند.(153)
عمادالدین باقی
بخش دوم کتاب باقی، شاهبیت آن محسوب میشود. مطالعهای روشمند و مبتنی بر اصول علمی که آشکارا ایده معرفتشناختی مورد نظر نویسنده در این تحقیق را تایید میکند. شاید این ایده که جنبههای عرفی و قدسی جنگ ایران نه در عرض یکدیگر که در طول هم قرار دارند، در شرایط فعلی پرسش پراهمیتی به نظر نیاید اما باید توجه داشت که در سالهای جنگ و در سالهای ابتدایی پس از آن، این مسئله یکی از چالشهای معرفتشناختی بسیار مهم بوده است. از این منظر، این فصل از کتاب باقی اگر چه شاید محتوایی تا حدودی تاریخ مصرف گذشته داشته باشد، اما از منظر مطالعات تاریخ جنگ، بسیار کلیدی است. گذشته از آن دقت تحقیق باقی، میتواند این بخش را الگویی برای تحقیقاتی دیگر در حوزه جامعهشناسی جنگ قرار دهد.
بخش سوم کتاب «جنگ و صلح با رهیافت حقوق بشر» نام دارد. به گفته باقی این بخش برآمده از گفتارهای پراکنده او در سالهای گذشته با موضوع جنگ و صلح بوده که غالباً رهیافت حقوقبشری و جنبههای عینی و کاربردی داشتهاند. در این فصل مباحثی نظیر «NGOها و جامعه مدنی، مهار کردن جنگ»، «تاثیر جنگ در موقعیت طبقات اجتماعی، منازعات سیاسی و ایدئولوژیک»، «جنگ مادر خشونت»، «آبشخورهای جنگ»، «صلح و مذاکره»، «جنگ و دموکراسی» و «حقوق بشر، صلح و اخلاق پزشکی» مورد بررسی قرار گرفتهاند. از جمله فصول مهم این بخش، فصل اول آن است که طی آن، باقی به مطالعهای تجربی و برآمده از مشاهدات و تحلیلهای مبتنی بر یادداشتهای خود در زمان جنگ از آغاز و پایان جنگ ارائه داده است. محتوای غنی این فصل خواندنی با آمارهای جامع نویسنده درباره تعداد شهدا و توزیع جنسی، سنی و... آنها تکمیل میشود.
بخش سوم کتاب باقی روزآمدترین بخش آن است. در این بخش مباحثی کمتر مورد توجه قرار گرفته نظیر نسبت جنگ با اخلاق پزشکی مورد توجه قرار گرفتهاند و از سوی دیگر پررنگ بودن گفتمان صلح در این بخش، نسبت به دیگر بخشها کتاب، آن را الهامبخش و کارآمد میسازد. این کتاب با رویکردی صلحگرایانه و جامعهشناختی به جنگ میپردازد. میتوان گفت «جنگ و صلح» کتابی است در جستوجوی جامعهشناسی صلح، از دل جامعهشناسی جنگ.
انتشارات سرایی کتاب «جنگ و صلح» نوشته عمادالدین باقی را در سال 1398 با تیراژ 1000 جلد، قیمت 60 هزار تومان در 342 صفحه منتشر کرده است.
نظر شما