علیاصغر عزتیپاک، معتقد است جذابیت مهمترین وجه در داستاننویسی است و میگوید: اگر نسبت به این موضوع بیتوجه باشیم، چگونه میتوانیم انتظار داشته باشیم نوجوانی که به دنبال سرگرمی است، پای نصایح و حرفهای خستهکننده و تصاویر کلیشهای ما بنشیند؟
علیاصغر عزتیپاک درباره «باغ کیانوش» به ایبنا میگوید: این رمان جزء نخستین سری کتابهایی بود که در پروژه رمان نوجوان امروز رونمایی شد. در «باغ کیانوش» داستان مردی خسیس به نام کیانوش مطرح میشود که در یکی از روستاهای اطراف همدان باغ بسیار بزرگی دارد. روز عروسی پسر کیانوش، عباس و حمزه که مدتها در انتظار چنین روزی هستند برای اینکه دلی ازعزا در بیاورند به باغ کیانوش میروند. دراین میان سالار دوست عباس و حمزه که از ماجرا خبر دارد کیانوش را در جریان میگذارد. کیانوش برای تنبیه عباس و حمزه به آرامی وارد باغ میشود و آنها را تنبیه میکند و در همین موقع هواپیمای عراقی که برای بمباران شهر همدان وارد کشور شده است در آسمان پدیدار میشود. هواپیما سقوط میکند و خلبان با چتر نجات، میان شاخههای درختی در باغ گیر میافتد، کیانوش برای نجات خلبان اقدام میکند.
دفاع مقدس بخشی از زندگی و هویت ماست
او درباره اینکه چرا موضوع دفاع مقدس را برای رمانش انتخاب کرده توضیح میدهد: دفاع مقدس بخشی از زندگی ما بوده و همیشه برای من مهم است که به موضوعاتی مانند مذهب و دفاع مقدس و ... از این زاویه هم نگاه کنم که بخشی از هویت و زندگی ما هستند و باید به آنها بپردازیم.
این نویسنده با بیان اینکه جنگ مثل یک غده گوشه ذهن من بوده و خواهد ماند، میافزاید: بهترین دوران زندگیام یعنی دوره نوجوانی، در بمباران، اضطراب، هراس و گاهی هیجانی که به دلیل سن کم با شنیدن سروصداهای بمباران تجربه میکردم، گذشت. از آن زمان خاطرهای در ذهنم مانده بود؛ زمانی که در عروسی بودم اتفاقی افتاد که دستمایه نوشتن داستان «باغ کیانوش» شد. و من این خاطره را با استفاده از تخیل به داستان تبدیل کرده و سعی کردهام جذاب باشد. بعد از نوشتن این داستان به همدان رفتم و هواپیمایی را که در آن زمان سقوط کرده بود، در موزه دفاع مقدس همدان دیدم. خاطرات شهدای آن روزها را پیدا کردم.
نویسندگان ابتدا باید قصهنویس خوبی باشند
عزتیپاک با اشاره به اینکه جنگ همیشه بخشی از زندگی ما بوده، میگوید: باید سعی کنیم آثار جذاب برای مخاطبان تولید کنیم. به نظر من برای خلق آثار موفق و جذاب، هرکسی باید کار خودش را انجام دهد، یعنی نویسندهای که فانتزینویس است به کار خودش بپردازد و کسی که دفاع مقدس مینویسد یا مذهبینویس است هم کار خودش را انجام دهد. اما همه نویسندگان، فارغ از اینکه فانتزینویس یا مذهبینویس باشند، باید قصهنویس خوبی باشند.
جذابیت قصه بیشتر از موضوع کتاب برای مخاطب اهمیت دارد
نویسنده «آواز بلند» میافزاید: همه ما نویسندگان ابتدا باید قصه گرم و جذابی بنویسیم زیرا به نظر من موضوع برای خواننده آنقدر که جذابیت داشتن و سرگرمکننده بودن قصه برایش اهمیت دارد، در اولویت نیست. وقتی مخاطب بهسراغ رمان و داستان میرود میخواهد قصه جذابی بخواند و این مساله مهمترین وجه در داستاننویسی است. من در «باغ کیانوش» آگاهانه تلاش کردم که تعلیق قوی و ماجراهای نفسگیر داشته باشد تا نوجوان درگیر داستان شود.
به گفته عزتیپاک، اگر نویسنده حرفهای باشد و ماهیت کار خودش را بشناسد و برایش اصالت قائل باشد به جذابیت کارش توجه میکند اما اگر رفتار ابزاری با ادبیات داشته باشد و نگاهش غیرحرفهای باشد گفتن این مساله تاثیری در کار او ندارد و نمیتواند موفق باشد. معمولا ما از این مساله ضربه میخوریم زیرا اگر نسبت به آن بیتوجه باشیم، چگونه میتوانیم انتظار داشته باشیم نوجوانی که به دنبال سرگرمی است، پای نصایح و حرفهای خستهکننده و تصاویر کلیشهای ما بنشیند؟
نظر شما