آیتالله محمدجواد لنکرانی گفت: عزاداری برای امام حسین (ع) سرمایه شیعه است و شیعه افتخار میکند که دارای چنین سرمایهای است.
آیتالله لنکرانی به بیان اینکه حقیقتاً حادثه عاشورا هنوز همه حقایقش برای بشریت روشن نشده است، بیان کرد: نمیتوانیم ادعا کنیم که یک درک جامع و عمیقی از حادثه عاشورا داریم، همانطور که عبادات ما یک ظاهر و باطنی دارند، که ظاهرش همین حرکات ظاهری و افعالی است که انجام میدهیم، حادثه عاشورا هم یک ظاهری دارد که در زمان معین یک حادثهای اتفاق افتاد اما باطن و اسرار این حادثه به مرور زمان آشکار میشود. گریه، سینه زدن، عزاداری کردن، انواع عزاداری که امروز مرسوم است همه اینها ظاهر این قضیه است اما عزاداران امام حسین (ع) باید در پرتو این ظاهر به باطن این حقیقت برسند، باطنش این است که انسان خودش را به امام حسین بن علی علیهما السلام نزدیک کند.
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) در رابطه با باطن عاشورا گفت: آیا هر محرمی که میرسد بعد از روز عاشورا احساس میکنیم که بین ما و امام حسین (ع) فاصله کمتر شده؟! آیا احساس میکنیم حقایقی از امامت در درون قلب ما بیشتر شده؟ آیا احساس میکنیم در رابطه با آن فکر و هدفی که امام (ع) داشت، آمادگی ما برای تحقق آن هدف بیشتر از سالهای گذشته شده؟ ما اگر در قضیه امام حسین (ع) فقط به عزاداری ظاهری اکتفا کنیم مثل این است که در باب عبادات فقط به ظاهر عبادات تمثل کنیم و این خسرانی برای ماست، این ظاهر برای رسیدن به آن باطن و برای وصول به آن باطن است.
وی با اشاره به حقیقت عاشورا گفت: در هر محرمی وقتی اشک از دیدگان ما جاری میشود، وقتی قلوب ما جریحهدار میشود، وقتی بر سر و سینه میزنیم، وقتی که مشغول عزاداری هستیم باید ببینیم که چقدر خودمان را با واقع حقیقت عاشورا و با باطن حقیقت کربلا نزدیک کردیم؛ باطن عاشورا فهم دین و تقرب به خداست، باطنش اوج به سوی خدای تبارک و تعالی است، اوج واقعی این است که انسان درس مقاومت را از عاشورا یاد بگیرد، درس جانبازی را از عاشورا یاد بگیرد، این باطن حقیقت عاشورا است که انسان برای حفظ دین خدای تبارک و تعالی باید از خودش، جان، مال، زن و فرزندش و همه چیزش بگذرد، ما اگر فقط حقیقت عاشورا را به مبارزه با ظلم تفسیر کنیم، کوتاهی و اشتباه کردیم، اینطور نبود که بگوئیم امام حسین (ع) فقط برای اینکه با یزید مقابله کند و مخالفت کند و با او بیعت نکند این حرکت را آغاز کرد، برای مقابله با یزید و مخالفت با او راههای دیگری هم وجود داشت، نباید حادثه عاشورا را فقط در همین عنوان ظلمستیزی و مقابله با ظلم خلاصه کرد.
آیتالله لنکرانی حقیقت عاشورا و حقیقت کربلا را دفاع از دین است و تصریح کرد: حقیقت عاشورا این است که در این عالم هیچ چیزی برتر از دین ارزش ندارد، دین خدا یعنی دستورات خدا، یعنی اراده خدا. خدای تبارک و تعالی از بشر چه میخواهد؟ هر آنچه که خدا خواسته عنوان دین خدا را دارد، در اعتقادات، در احکام، در اخلاق، در سیاست، مجموعهی دین است. عاشورا تجلّی مجموعه دین خداست، چرا این حرکت امام حسین علیه السلام این همه اهمیت دارد و هر سال شکوه او در عالم بیشتر میشود؟ اگر ما این حرکت را فقط در دایرهی ظلمستیزی محصور و محدود کنیم، این جفایی است به حقیقت عاشورا. اگر ما حرکت امام حسین (ع) را به عنوان یک تکلیف شخصی در نظر بگیریم و مطرح کنیم به نظر میرسد که این تفسیر غیر دقیقی از حادثه عاشورا است.
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در ادامه مبنای حرکت امام حسین (ع) را مورد توجه قرار داد و گفت: وقتی ما کلمات امام حسین (ع) را میبینیم که حضرت به کلام پیامبر (ص) استشهاد میکند که پیامبر فرمود اگر کسی سلطان جائری دید که حلال خدا را حرام میکند و حرام خدا را حلال میکند و با او مقابله نکند یعنی از دین خدا دفاع نکرد، مبنای حرکت امام حسین (ع) دفاع از دین خدا بود، فرمود سنت جدّم و اسلام از بین رفته است. آنچه که آورده شده بدعتهاست، خرافات است، خلافت دین خداست، به عبارت دیگر تمام فلسفه نبوت انبیاء و رسولان الهی در آوردن دین برای مردم بوده و قیام امام حسین (ع) تمام این زحماتی که انبیای گذشته در طول تاریخ داشتند را حفظ کرد و نجات داد. امام حسین (ع) فقط دین اسلام را نجات نداد، دین را به معنای جامع خودش، به معنای عام خودش، یعنی اراده الهی بر بشر، یعنی تسلط اراده خدا بر بشر، را حاکمیت بخشید، به بشر فهماند آنچه که باید بر شما حکومت کند خود تو نیستی، قوانینی که تو جعل میکنی نیست، باید قوانین الهی باشد.
وی در رابطه با انواع جهاد گفت: در فقه در کتاب جهاد معمولاً فقهای بزرگوار ما جهاد را به دو قسم تقسیم میکنند، جهاد ابتدایی و جهاد دفاعی. آیات فراوانی در قرآن کریم در رابطه با جهاد ابتدایی وجود دارد و همچنین ادله فراوانی بر جهاد دفاعی داریم. در جهاد دفاعی عمدتاً بحث از دفاع از خود انسان، مال، شهر و خانواده انسان مطرح است ، اگر به مسلمانها حمله شد این مسلمانها باید برای دفاع از خودشان جهاد و مقابله کنند، اما وقتی به روایات و کلمات فقها را دقت میکنیم یک جهاد سومی به دست میآوریم به نام جهاد ذبّی. ذبّ یعنی دفاع، منتهی این جهاد ذبّی دفاع خاص است، دفاع از اصل اسلام است یعنی اگر یک مسلمانی در یک زمانی احساس کرد اصل اسلام در خطر است، یعنی بحث احکام و فروع و اخلاقیّات نیست، دشمن در صدد از بین بردن اصل و اساس اسلام است، میخواهد چیزی به نام اسلام در کار نباشد اینجا بر او واجب است که مقابله کند، و از اسلام دفاع کند و ما در یک رسالهای که در این موضوع داریم و قیام امام حسین (ع) را بر اساس همین موضوع تحلیل کردیم.
آیتالله لنکرانی ادامه داد: ما در حرکت امام حسین علیه السلام میبینیم که حضرت فرزند شش ماهه خودش را تقدیم اسلام کرد، آیا فرزند شش ماهه تکلیفی دارد؟ آیا امام (ع) نمیدانست که اگر این فرزند شش ماهه را به میدان بیاورد، این دشمن خونخوار این طفل را شهید خواهد کرد؟ اینها همه واضح بود، اصلاً نیاز به مقام امامت هم نداشت، این مسئله در میدان جنگ یک امر بسیار واضح و بدیهی است، آیا امام نمیدانست خاندان او، زنها و بچهها بعداً به اسارت برده میشوند؟ چرا آنها را همراه خودشان آورد. تمام اینها تحت مسئله جهاد ذبی قابل تفسیر وتحلیل است ، ادله فراوانی دارد که ما در آن رساله که به همین عنوان به فارسی و عربی مطرح شده کاملاً توضیح دادیم و آیات و روایاتش را ذکر کردیم، این از وظایف یک انسان مسلمان است که یعنی مسلمانی اگر زمانی دید اساس اسلام در خطر است، چیزی از اسلام باقی نمیماند، باید مقابله کند و ما همین اساس را مبنای برای نهضت امام خمینی (ره) ذکر کردیم، یعنی در آن زمانی که امام در ایران قیام کرد، به حسب ظاهر مسئله پیروزی و موفقیت مطرح نبود اما امام فرمود من اگر تنها هم باشم در مقابل طاغوت میایستم، فرمود اسلام دارد از بین میرود و نمیشود سکوت کرد.
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) حقیقت قیام امام حسین (ع) را دفاع از دین دانست و گفت: همهی حقیقت قیام امام حسین (ع) در همین مسئله است، ما نباید اینقدر این واقعه را کمارزش جلوه دهیم و بگوئیم حضرت کشته شد برای اینکه گناهکاران امت او نجات پیدا کنند، گرچه به برکت عزاداری گناهان بسیاری از گناهکاران بخشیده خواهد شد و هر کسی این تأمل را داشته باشد به این نتیجه میرسد. همه موجودات، از خدای تبارک و تعالی گرفته، ملائکه الهی، موجودات تکوینی و غیر تکوینی،همه در مورد امام حسین علیه السلام عزادارند. تمام انبیاء الهی بر امام حسین علیه السلام اشک ریختند و گریه کردند، آسمانها در قضیه شهادت امام حسین (ع) ضجه زدند، اجّة السماوات و الارض و ما فیهما آنچه که در آسمانها و زمین است و مابینهما، اجّه زدند فریادهای بلند، همه عزادار بودند. این قضیه یک قضیه معمولی نیست و لذا این لا یوم کیومک یا اباعبدالله که امام حسن (ع) و در کلمات امام سجاد (ع) هم مطرح شده همینطور است یعنی نه قبل از آن و نه بعد از آن مثل یومالحسین روزی را نخواهیم داشت. آیا مسئله چه بوده؟ حقیقت چه بوده است؟
وی عزاداری امام حسین (ع) را از سرمایههای شیعه عنوان کرد و افزود: چه افتخار بزرگی را ما پیدا کردیم که بتوانیم عزادار امام حسین (ع) و نوکر این خاندان و نوکر اباعبدالله الحسین باشیم، بیائیم این سرمایه را درست استفاده کنیم، برای این سرمایه، برای درجات بسیار بالای خودمان در پیش خدای تبارک و تعالی استفاده کنیم، از این سرمایه بهرهی کمی نبریم، شیعه افتخار دارد که دارای چنین سرمایهای هست، باید بعد از دو ماه عزاداری ببینیم عشق ما به دین خدا زیاد شده یا کم؟ یا تغییر نکرده؟ باید آمادگی ما برای عمل به دین خدا، اینکه خدا از ما چه میخواهد؟
آیتالله لنکرانی با بیان اینه راستگویی، امانتداری، وفای به عهد، انجام تکالیف الهی، ترک محرمات و قیام در برابر ظالم و مقاومت یکی از شاخصههای بزرگ دین اسلام است، است، گفت: مقاومت یکی از شاخصهای بزرگ و یکی از معیارها و مسائل مهم دین است، کسی که برای دینش مقاومت نکند مؤمن نیست، امروز نقشهی اصلی دشمنان انقلاب ما نه فقط از بین بردن این نظام و از بین بردن این انقلاب است، نقشه اصلیشان محو و انهدام دین اسلام و مکتب اهلبیت (ع) است اینها میگویند چیزی به نام اسلام نباید باشد و به راههای مخلتف که یکی از آنها این است که این عزاداریها را از من و شما و مردم بگیرند، شیوههای خرافی را بیاورند در این عزاداری تزریق کنند، مراقبت کنیم بر طبق آنچه که امام رضواناله تعالیعلیه و مراجع بزرگوار و رهبری معظم فرمودند، این نکتهای است که همگان باید به آن توجه داشته باشیم، عزاداری را به همان سبک انجام دهیم تا بتوانیم به حقیقت عزاداری برسیم، ما اگر عزاداری را روز به روز در میان خودمان تقویت کنیم اسلام ریشهدارتر خواهد شد، بقای اسلام تضمین میشود و ریشهدار کردن عزاداری به این است که به حقیقت عزاداری نزدیک شویم.
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، زیارت ائمه معصومین (ع) و قبر پیامبر (ص) و عزاداری را دو مسئله مهم شیعه دانست، و ادامه داد: در مورد مسئلهی زیارت امام حسین (ع) که روایات اینقدر فراوان داریم که فوق حدّ تواتر است و مضامین این روایات راغالب عزاداران و زائرین و شیعیان میدانند، از جمله اینکه امام صادق (ع) فرمود: اینقدر خیر در زیارت امام حسین (ع) وجود دارد که اگر مردم به این آثار زیارت امام حسین (ع) آگاهی داشتند برای اینکه بروند به زیارت امام حسین با هم میجنگیدند، کنایه از این است که با هم نزاع میکردند این میگفت اول من باید بروم، او میگفت اول من باید بروم، حاضر بودند تمام اموالشان را بفروشند و به زیارت امام حسین (ع) بروند، بعد میفرمایند در زیارت امام حسین زهد به خرج ندهیم نگوئید یک بار رفتم کافی است، اینقدر در زیارت امام حسین آثار وجود دارد که قابل شمارش نیست.
وی در ادامه سخنانش به مقایسهی مسئلهی زیارت و عزاداری پرداخت و افزود: عزاداری و زیارت هر دو انسان را با امام معصوم (ع) در دنیا و آخرت قرار میدهد؛ هم عزاداری انسان را با امام معصوم قرار میدهد و هم زیارت، یعنی ما دنیا و آخرتمان از صادقین هستیم، امام هشتم (ع) فرمود: کسی که یاد گرفتاریهای ما بیفتد، (اینجا همه مصیبتهای ائمه است خصوصاً مصیبت امام حسین (ع)) و نسبت به آنچه که بر ما وارد شده اشک بریزد، عزاداری معیّت با ائمه معصومین آن هم در درجات آنها در روز قیامت است.
آیتالله لنکرانی تصریح کرد: اما معیّت مراتبی دارد، زیارت و عزاداری هر دو معیّت با امام (ع) است، اما زیارت، معیّت حضوری است و انسان فقط در محضر امام قرار میگیرد، در حالیکه عزاداری، معیّت عملی است، یعنی انسان عملاً خود را در غم و مصائبی که بر امام وارد شده شریک قرار میدهد، لذا این یک وجهی است بر اینکه عزاداری به مراتب قویتر از زیارت است، عزاداری معیّت عملی است اما زیارت معیّت حضوری است. لذا گرچه زیارت آثار خودش را دارد اما عزاداری با این دو وجهی که ما ذکر کردیم از زیارت بالاتر است.
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در ادامه سخنانش حقیقت اشک برای امام حسین (ع) را مورد توجه قرار داد و گفت: حقیقت این اشک به ایمان ما گره خورده است، اینکه سفارش میکنند گریه کنید، اشک بریزید، تباکی کنید، برای اینست که آن قوه و نور ایمان در درون ما شعلهور شود، اشک بر امام حسین (ع) برای این است که انسان ایمانش قویتر شود، لذا وقتی عزاداری تمام میشود انسان یک احساس نورانیّتی در درونش میکند، وقتی یک قطره اشک میریزد نه تنها احساس آرامش میکند یک نورانیّت خاصی را در درون خودش احساس میکند، لذا مسئله بکاء بر امام حسین باید جدّی گرفته شود، بکاء بر امام حسین (ع) ریشه در ایمان ما شیعیان دارد، ریشه در ایمان ما مسلمانها دارد، تقویت ایمان ماست، هر چه اشک بر امام حسین بیشتر ریخته شود ایمان انسان قویتر میشود.
وی ادامه داد: ما نباید اشک بر امام حسین (ع) را فقط یک جنبه احساسی بدهیم، یک جنبه عاطفی بدهیم، ما وقتی روایات در این زمینه مراجعه میکنیم این اشک مقدمه سلوک انسان است و یکی از ابواب سلوک، امام حسین (ع) است، گرچه همه ائمه ما علیهمالسلام بابی هستند برای خدای تبارک و تعالی، ائمه ما همه بابالله هستند ولی بابالحسین یک سلوک خاصی را برای انسان به وجود میآورد و این روایاتی که در بکاء بر امام حسین (ع) است برای این است که انسان سلوک الیالله پیدا کند، انسان عروج الیالله پیدا کند.
نظر شما