شهر لاهور، مرکز ایالت پنجاب و مرکز فرهنگی و تاریخی کشور پاکستان محسوب میشود و بزرگترین و با سابقهترین دانشگاههای پاکستان در این شهر قرار دارد. یکی از دانشگاههای بزرگ و شناختهشده در این شهر و در پاکستان، دانشگاه جیسی (GCU) است که گروه زبان و ادب فارسی آن، یکی از مراکز مهم و فعال آموزش زبان و ادبیات فارسی در پاکستان است. این گروه همزمان با تاسیس دانشگاه فعال شده و استادان بزرگی چون ظهیر احمد صدیقی، محمود حسین آزاد، ظهورالدین احمد و امثال آنها بار زبان و ادب فارسی را در این دانشگاه به دوش کشیدهاند.
حضور محمد اقبال شاهد مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی و رئیس دانشگاه جیسی لاهور، به همراه هیاتی از استادان و دانشجویان دکتری این دانشگاه، برای شرکت در دوره دانشافزایی مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) قزوین، فرصتی شد تا با وی به گفتوگو بنشینیم و از وضعیت زبان فارسی در پاکستان و نحوه آموزش و پردازش این دانشگاه به زبان و ادبیات فارسی اطلاع پیدا کنیم که مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانیم:
اینطور که ما اطلاع یافتیم، شما سابقه تحصیل در ایران و دانشگاه تهران دارید، ابتدا اشاره کوتاهی به همین مسئله داشته باشید و بفرمایید همکاری شما با گروه زبان و ادب فارسی دانشگاه جیسی چگونه شروع شد؟
محمد اقبال شاهد هستم. فوقلیسانسم را از دانشگاه پنجاب لاهور پاکستان گرفتم. بعد از گذراندن دوره فوقلیسانس، در یک دانشگاه به نام دانشگاه اسلامی «بهاولپور» مربی شدم. در همین دانشگاه بودم که در دوره دکتری پذیرفته شدم و برای گذراندن دوره دکتری به دانشگاه تهران در ایران آمدم و از سال 1995 تا 1998 میلادی اینجا بودم. بعد از اینکه دکترایم را از دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران گرفتم، مجددا به دانشگاه اسلامی بهاولپور و سر کار خودم برگشتم. در سال 2004 در مصاحبه دانشگاه پنجاب پذیرفته شدم و به عنوان استادیار انتخاب شدم و بعدا در همان دانشگاه دانشیار شدم.
از سال 2012 با عنوان استاد تمام به دانشگاه جیسی آمدم و از همان زمان رئیس گروه زبان و ادبیات فارسی شدم و مدتی بعد به عنوان رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه جیسی لاهور انتخاب شدم.
اقبال شاهد و گروهی از استادان و دانشجویان دکتری دانشگاه جیسی در ایران
دانشگاه جیسی لاهور که بیشتر به دانشکده دولتی جیسی معروف بوده،پیشینه طولانی دارد. حتی این دانشگاه اولین مرکز یا سازمانی بود، که انگلیسیها در سال 1864 بنا کردند. بنابراین اولین دانشگاه در لاهور بوده که بعد از این خود دانشگاه پنجاب از این دانشگاه منشعب و از دانشگاه جیسی جدا شده است. دانشگاه جی سی از همان ابتدا و از زمان تاسیس، گروه زبان فارسی را داشته است و دپارتمان زبان فارسی پیشگام همه دپارتمانهای دیگر بوده است. گروه زبان فارسی از همان ابتدا به عنوان یک گروه مستقل در دانشگاه جی سی فعال بوده که استادان خیلی بزرگ و شناختهشده در شبهقاره مثل محمود حسین آزاد، صوفی تبسم، مرحوم ظهیر صدیقی و استاد ظهورالدین احمد در این دانشگاه حضور داشتهاند و کارهای بزرگی انجام دادهاند. یعنی این گروه مال امروز و دیروز نیست و به قول حضرت حافظ: «عشق من با خط مشکین تو امروزی نیست/ دیرگاه است کز این جام هلالی مستم». پاکستان پیشینه بزرگی برای زبان فارسی دارد.
شاید ادعا باشد، اما اگر به تاریخ ادبیات فارسی نگاه کنید، در دوره صفویه پاکستان و هند، مرکز قویتری از ایران بودند؛ امروز هم در پاکستان زبان فارسی ثروتمند است و خزینههای بیش بها دارد که در هیچجای دنیا، حتی در ایران هم فکر نمیکنم مانند آن باشد. ما نسخههای خطی فارسی زیادی در جاهای مختلف، در کتابخانههای شخصی یا کتابخانههای دولتی در پاکستان نگهداری میکنیم، که فقط فهرست این نسخههای 15جلد کتاب است، که بیش از 15 هزار صفحه دارد و این فقط معرفی نسخههای خطی است، چه برسد که خود نسخهها چاپ شود؛ این نسخهها شامل دیوانها، مثنویها و کتابهای نثر خوبی است؛ که اگر یک روز به پاکستان رفتید، یا فهرست استاد منزوی را دیدید، متوجه میشوید چه خزینه و بلکه خزینههای فارسی ما داریم و در پاکستان نگهداری میکنیم. همینطور دانشگاه جیسی از همان زمان که تاسیس شده، خدمات فارسی را انجام میدهد.
در حال حاضر در دانشگاه جیسی، زبان فارسی در چه مقاطعی تدریس و تحصیل میشود؟
ما در گروه زبان فارسی دانشگاه جیسی، از دیپلم تا دکتری دانشجو میپذیریم و تمامی این مقاطع را پوشش میدهیم. الان حدود یک سال است که استاد اعزامی از ایران در دانشگاه جیسی نیست، و الا همیشه یک استاد ایرانی در گروه زبان و ادبیات فارسی داشتهایم. البته بعضی مواقع پیش آمده که استادان ایرانی در ایران تایید و انتخاب نشدهاند و یک مدت کوتاه استاد ایرانی نداشتهایم؛ ولی در حالت کلی، همیشه یک استاد ایرانی در دانشگاه پنجاب و دانشگاه جیسی تدریس میکنند. آخرین استاد ایرانی که به دانشگاه جیسی اعزام شد، دکتر عمرانی بود، که دانشجوها هم خیلی از او راضی بودند، اما حدود یک سال است که به ایران برگشته است و دیگر استادی از طرف ایران به دانشگاه ما اعزام نشده است، که دقیق نمیدانم دلیل آن چیست ولی شنیدهام به خاطر مسائل مالی و این قبیل مسائل است.
با توجه به سابقه طولانی دانشگاه جیسی در زمینه زبان و ادبیات فارسی و تجربه شما در این حوزه، استقبال دانشجوهای پاکستانی از رشته زبان و ادبیات فارسی چگونه میبینید و چقدر به این درس علاقه نشان میدهند؟
اگر شنیده باشید، لاهور یک مرکز بزرگ ادبیات است و به عنوان یکی از شهرهای علمی و فرهنگی پاکستان در کل دنیا شناخته شده است؛ چنان که یک ضربالمثل مشهور هم داریم که میگوید: «کسی که لاهور را ندیده، متولد نشده است». بنابراین میتوان گفت که لاهور مرکز بزرگ همه ادبیات، زبان اردو، فارسی، انگلیسی و عربی است و استادهای بزرگی در همه مضمونهای ادبیات در این شهر بودهاند. فارسی شاید بیشتر از دیگر زبانها استقبال شده است. از همان اول که دانشگاه ما تاسیس شده، زبان و ادبیات فارسی مورد استقبال بوده است. مثلا اقبال لاهوری درسخوانده دانشگاه جیسی لاهور است و فوقلیسانس فلسفهاش را همینجا گرفته است. در همین دانشگاه پروفسور توماس آرنولد را دیده و برای تحصیلات عالیه به اروپا رفته است. همین الان هم در دوره دیپلم تعداد دانشجویان ما خیلی خوب است. ما در دانشگاه جیسی، فوقلیسانس تخصصی ادبیات فارسی داریم، که در آنجا هم بیش از 90 دانشجو داریم. همچنین در مقطع دانشوری و دکتری هم 20دانشجو در حال تحصیل داریم. در ماه گذشته 50 مقاله دکتری و چندین رساله با راهنمایی خود بنده دفاع شده است.
اینطور که ما اطلاع یافتیم، در دانشگاههای پاکستان برای آموزش زبان و ادبیات فارسی، بیشتر از آثار ادبیات کلاسیک فارسی استفاده میشود. با این حساب آیا در گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه جیسی، فقط ادبیات کلاسیک فارسی مورد توجه و نظر است یا اینکه به ادبیات معاصر ایران هم پرداخته میشود؟
اینطور نیست که فقط ادبیات کلاسیک فارسی مورد توجه است، ادبیات کلاسیک هم در پاکستان رایج است. حتی کتابهای جدیدی که در ایران منتشر میشود، خیلی سریع به پاکستان میرسد. مثلا ما در دانشگاه تهران و دانشگاه بینالمللی امامخمینی (ره) دانشجو داریم که وقتی به دانشگاه جیسی و پیش ما میآیند، کتابهای چاپ تازه را برای ما میآورند. بنابراین این طور نیست که ما به ادبیات معاصر نظری نداریم؛ حتی به تازگی چند تن از دانشجویان دانشگاههای پنجاب روی ادبیات معاصر کار کردهاند و رسالههای آنها در ایران هم چاپ میشود. البته ادبیات کلاسیک همهجا، چه در پاکستان، چه در هند و افغانستان و دیگر کشورها بیشتر رایج و مورد توجه است؛ چون ادبیات کلاسیک بسیار کاربرد دارد. مثلا مثنوی، شاهنامه و حافظ همه جا خوانده میشود و مردم به این بخش ادبیات بیشتر علاقه و توجه دارند.
مواد درسی ما شامل کتابهای مختلف است. هم از آثار کلاسیک فارسی استفاده میکنیم و هم کتاب آموزشی داریم. لیسانس هشت ترم است که با آموزش زبان و دستور زبان ابتدایی شروع میکنیم تا سطح پیشرفته پیش میرویم. ادبیات کلاسیک را هم از آغاز شروع میکنیم تا دوره مشروطه ادامه میدهیم. در ادبیات معاصر هم از دوره مشروطه شروع میکنیم، تا زمان حاضر، چه شعر نو، چه اشعار دیگر و چه ادبیات داستانی و داستان کوتاه، همه را در نظر داریم و جزو واحدهای درسی دانشگاه ما هست.
در ادبیات معاصر آثار کدام شاعرها یا نویسندهها به عنوان منبع درسی شما است و برای آموزش و معرفی استفاده میشود؟
شعرهای شهریار، پروین اعتصامی، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، احمد شاملو، شفیعیکدکنی و... در دانشگاه ما مورد توجه و استفاده است؛ حتی آثار شاعرهای جدیدتر هم معرفی و استفاده میشود؛ مثلا اشعار قیصر امینپور که من یک شعر از ایشان را به خاطر دارم که میگوید:
«شهیدان را به نوری ناب شوییم
درون چشمه مهتاب شوییم
شهیدان همچو آب چشمه پاکند
چه حاجت آب را با آب شوییم»
یکی از استادهای ما، دکتر ظهیر احمد صدیقی که حدود یک سال قبل درگذشت؛ نسبت به ایرانیها خیلی محبت داشت، حتی با رهبر ایران هم ملاقات داشت و در حضور ایشان یک شعر خوانده بود. صدیقی یک منظومه به نام «ای شما ایرانیان» دارد که میگوید:
«ای فروغ فکر و فن از نور افکار شما
رونق گلزار ما از رنگ رخسار شما
ثابت و قایم مثال کوه کردار شما
همچو برگ گل لطیف و نرم، گفتار شما
ای عزیزان عجم، ای صاحبان دین و دل
دیدن خضر و مسیحا هست، دیدار شما
من ز پاکستان بیاوردم درود پرخلوص
صد دعای دوستان پاک نثار شما
شاد بادا شهر یزد و مشهد و شیراز و قم
زنده بادا مردم جانباز و سالار شما
جان تازه دردمیده در تن ما میبدی
قلب ما را کرد روشن «کشف اسرار» شما
راه شعر و حکمت و عرفان به ما بنمودهاند
مولوی و حافظ و خیام و عطار شما
همچو یک جان در دو تن اسلام ما را ساختهست
دشمن تان دشمن ما، یار ما یار شما
خانههای ما همه پیوسته چون دلهای ما
محکم از دیوار ما گردید دیوار شما
دشمنان پاک و ایران دوست با هم گشتهاند
این حقیقت را ببیند چشم بیدار شما
اتحاد قوم مسلم مقتضای دقت است
اتحاد قوم مسلم، کار ما کار شما
دوستی پاک و ایران تا ابد پاینده باد
پر بهاران باد باغ ما و گلزار شما»
البته اقبال لاهوری خیلی قبلتر اینها بر همین وزن گفته بود که:
«چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما/ ای جوانان عجم جان من و جان شما»
این خیلی ادعای بزرگی است که اقبال لاهوری آن زمان گفته بود. جالب است که اقبال در همین شعر درباره انقلاب اسلامی ایران هم گفته بود که:
«میرسد مردی که زنجیر غلامان بشکند/ دیدهام از روزن دیوار زندان شما»
با دانشگاههای ایران هم ارتباط داریم، مخصوصا با دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره)؛ اما عموما برای همکاری تفاهمنامههایی مینویسیم و امضا میکنیم و بعد میگذاریم روی طاقچه. یعنی معمولا روی کاغذ میماند و اجرایی نمیشود. اما یک تفاهمنامه خیلی بزرگ ما با دانشگاه قزوین داریم که اولین تفاهمنامهای است که به اجرا درآمده است. این تفاهمنامه حدود سه سال قبل امضا شده است. آن زمان پنج نفر از استادان دانشگاه قزوین به دانشگاه جیسی لاهور آمدند و در یک کنگره بینالمللی شرکت کردند؛ همان زمان یک تفاهمنامه امضا شد که اجازه میداد دانشجویان پاکستانی مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) به صورت مشترک از دو استاد راهنما و مشاور از استادان دانشگاه قزوین و دانشگاه جیسی و پنجاب در پاکستان استفاده کنند، که این برای اولین بار اتفاق افتاد و نتیجه خوبی هم داشته است.
پیشنهاد این قرار و تفاهمنامه از طرف چه کسی بود و در چه مقطعی (ارشد یا دکتری) لازم به اجراست؟
این لطف و بزرگواری از طرف دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) قزوین و پیشنهاد دکتر طاهری و دکتر املشی از اساتید دانشگاه قزوین بود؛ که به دانشجویان دکتری ما که در گروه آموزش زبان فارسی دانشگاه قزوین مشغول تحصیل هستند و رساله مینویسند این امکان را میدهد که یک موضوع مشترک بین ادبیات ایران و پاکستان به صورت ادبیات تطبیقی انتخاب کنند و از اساتید هر دو کشور هم، برای راهنمایی و پیشبرد رساله خود بهره ببرند که واقعا فوقالعاده است.
ما با اساتید دانشگاههای تاجیکستان، هندوستان و دیگر دانشگاههای پاکستان که صحبت میکردیم، گروهها و کرسیهای آموزش زبان فارسی، علاوه بر آموزش، برنامههای جنبی دیگری هم دارند. آیا در دانشگاه جیسی این فعالیتهای جنبی به چه صورت است؟
برنامههای ما در گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه جیسی بیشتر علمی و تحقیقی است. مثلا طی چند سال اخیر کنگره اقبال لاهوری، کنگره مولانای رومی، کنگره حافظ و این قبیل برنامهها را اجرا کردهایم که استقبال خوبی هم شده است. البته در پاکستان خانه فرهنگ داریم که برنامههای فرهنگی اینچنینی را بیشتر آنها اجرا میکنند.
در گفتوگویی که با فلیحهزهرا کاظمی، مدیر گروه زبان فارسی دانشگاه بانوان لاهور داشتیم، اظهار کردند که کرسیهای زبان فارسی در پاکستان طی دهه اخیر تقریبا نصف شده و تعداد زیادی از آنها تعطیل شده است. آیا شما این مسئله را تایید میکنید؟ اگر بله، به نظر شما چه چیزی باعث تعطیلی کرسیهای زبان فارسی در پاکستان شده است؟
به نظر من که هیچ کرسی زبان و ادبیات فارسی در پاکستان تعطیل نشده است. البته ممکن است بعضی مواقع انتخاب استادها مقداری زمان بگیرد. یعنی مثلا دانشگاه پنجاب هم کرسی فردوسی و هم کرسی مولانا رومی دارد که این کرسیها همیشه دایر است و از بین نمیرود، فقط بعضی مواقع انتخاب استاد مشکل میشود و چند وقتی کرسی بدون استاد میماند. البته باید در نظر داشت که در سالهای گذشته ادبیات در کل جهان لطمه دیده است. حتی اگر به خود ایران هم نگاه کنید، علوم کامپیوتری و علوم پایه زیاد شده است و مردم کمتر به ادبیات توجه دارند. مدتی شاهد این بودیم که دانشجویان ادبیات را، چه اردو، چه فارسی، چه فرانسه و... را کمتر انتخاب میکردند، که خوشبختانه در دهه اخیر رجوع به ادبیات دوباره شروع شده است. در پاکستان هم در مدارس و هم در دانشگاهها آموزش زبان فارسی رایج است. ما در کل پاکستان بیش از 3000 استاد زبان فارسی داریم که در دانشگاههای مختلف در حال تدریس هستند. البته فرمایش خانم کاظمی هم صحیح است و زبان فارسی در پاکستان کمرنگ شده است، که این مختص زبان و ادبیات فارسی نیست، بلکه کل ادبیات در سالهای گذشته لطمه خورده است.
در گزارشی خواندم که محمد اقبال ثاقب، رئیس پیشین گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه جیسی یک فرهنگلغت پنج جلدی فارسی به اردو تهیه کردهاند. شما هم در جریان این کار هستید؟ شیوه کار چگونه است و آیا کار به پایان رسیده است؟
مرحوم اقبال ثاقب قبل از بنده رئیس گروه فارسی دانشگاه جیسی بود؛ که حدود 9 ماه پیش از دنیا رفت. پروژه فرهنگلغت جیسی که اشاره کردید، یک مجموعه پنج جلدی است که از 2003 میلادی شروع شده و تا به حال سه جلد آن به چاپ رسیده و جلد چهارم آن هم در چاپخانه و در حال چاپ است. جلد پنجم آن هم در دست کار است و احتمالا تا سال آینده آماده چاپ و پروژه آن کامل میشود. بنده از همان ابتدا در جریان این مجموعه بودم و جلدهایی هم که به چاپ رسیده زیر نظر بنده بوده است؛ یعنی از زمان شروع چاپ لغتنامه، بنده رئیس گروه زبان و ادبیات فارسی بودم و کارهای چاپ آن بر عهده خود بنده بود.
نظر شما