محمدرضا یوسفی نویسنده حوزه کودک و نوجوان گفت: در جهان کهن هم قصههای یک دقیقهای و 90 ثانیهای یا 120 ثانیهای رواج داشته است؛ نمونه بارز آن حکایات هستند. مانند حکایتهای گلستان سعدی.
وی گفت: سفرهایی که به هند، تاجیکستان و آلمان داشتهام، همه با محور قصهگویی بوده است؛ این امر (قصهگویی) نهتنها در ایران که در جهان نیز در حال بازسازی است.
یوسفی افزود: در ایران مقوله قصهگویی در حال احیاست و چون این روزها سلطه رسانههای مجازی و تصویری خلأیی در روابط انسانی پدید آورده، نیاز به قصه و قصهگویی به عنوان یک امر مهم و تاثیرگذار بیشتر به چشم میخورد.
به گفته این نویسنده حوزه کودک و نوجوان، نخستین هنری که در انسان شکل گرفت، قصهگویی بوده که پیشینهای کهن دارد؛ قصهگویی به دو گونه سنتی و نوین ارائه میشود و همه شیوهها در انواع مختلف در جهت احیاء فرهنگ قصهگویی موثرند اما آنچه در این شیوهها مهم است، قصه و قصهگوست که باید اشراف کافی بر قصهاش داشته باشد و نباید تنها به صرف تکنیک وارد میدان رقابت با دیگر آثار شود.
وی عنوان کرد: مشکل اغلب قصهگوها این است که قصه را نمیشناسند و این در حالی است که اغلب پیشینیان در جوامع اولیه مثل پدربزرگها و مادربزرگها به تجربه از کودکی قصه را میشناختند و اصولاً قصه بخشی از زندگی آنها بوده است.
یوسفی یادآور شد: در جهان کهن، قصه فلسفه است، آموزش و پرورش است، زبانآموزی است اما در جهان مدرن که همه علوم از هم مجزا شده و البته روند مثبتی هم هست و به بیانی این تخصصی شدن که رهاورد جهان مدرن است، باعث شده که قصهگوها فقط به تکنیک برای قصهگویی مسلح شوند و تسلطی بر انواع قصهها نداشته باشند در حالی که در جهان کهن قصهگوها حافظهای پر از انواع قصهها داشتهاند و در شرایط گوناگون قصه در خور موقعیت ارائه میکردند.
این نویسنده اضافه کرد: از آنجا که هر نوع قصه تکنیک خاص خود را برای روایت میطلبد، به تبع آن قصهگوها به انواع تکنیکها نیز آراسته بودهاند.
محمدرضا یوسفی درباره بخش قصهگویی 90 ثانیهای در جشنواره بینالمللی قصهگویی، گفت: اساساً این نوع قصهگویی به اندیشه مینیمالیسم برمیگردد که در ادبیات داستانی ایران به شکل داستانکنویسی رواج پیدا کرده و با الهام از این شیوه، این نوع قصهگویی نیز ابداع شده است. در جهان کهن هم قصههای یک دقیقهای و 90 ثانیهای یا 120 ثانیهای رواج داشته است و نمونهی بارز آن حکایات هستند؛ مانند حکایتهای گلستان سعدی.
در این حوزه آنچه به نظر محمدرضا یوسفی قابل اهمیت است، حفظ ساختار قصه و شأن قصهگو است. بنابراین زمان شرط اول نیست بلکه آنچه مهم است قصه است و هنر قصهگویی که میبایست با خلاقیت و شیوایی در بیان همراه باشد.
محمدرضا یوسفی تاکید کرد که نباید در قصهگویی 90 ثانیهای مخاطب را دستکم بگیریم و قصه و هنرمند را تقلیل دهیم چراکه اینها همه رهاورد ژورنالیسم و سطحینویسی هستند. بنابراین هرکس نوعی از خلاقیت و تاثیرگذاری در گفتار و روایت و انتقال تجربه در خود سراغ دارد و به نوعی ارزش قصه و قصهگویی را حفظ میکند لذا شایسته است که در بخش 90 ثانیهای جشنواره حضور فعالی داشته باشد.
یوسفی همچنین خود را مدیون قصههای مادرش دانست و گفت: بسیاری از دانستههای بزرگسالی خود را از دانستههای کودکی در مدرسه مادرم میدانم.
نظر شما