چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۲۳
توسعه‌‌ صنعت نشر از رهگذر آموزش آکادمیک

برای مدیریت یک سازمان نشر نیاز به دانش میان‌رشته‌ای در حوزه‌های مختلف مدیریت و اقتصادیم. شناخت هر یک از این حوزه‌ها، ابزاری به دست می‌دهد برای مدیریت بهینه‌ سازمان‌های نشر.

خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا)؛ وقتی صحبت از دانشگاه می‌شود منظور انتقال شکلی از دانش مربی و استاد به هنرآموز و دانشجو است که قابلیت انتقال دارد، همچنان‌که می‌تواند مورد توافق بیشترین مراکز علمی قرار گیرد. همان چیزی که در «مدیریت دانش» با عنوان دانش آشکار می‌شناسیم. این هم در برابر «دانش ضمنی» است.

از دیرباز بسیاری از حِرَف‌ ما نسل‌به‌نسل با انتقال تجربه‌های محدود فعالان اقتصادی اداره می‌شده است و به اصطلاح از پدر به پسر انتقال می‌یافته. پسر تجربه‌ انباشته‌شده‌ پدر را به کار می‌گرفت و به فراخور حال و دوران چیزی بر آن می‌افزود. حال اگر به هر دلیلی اینان مجبور به ترک آن پیشه می‌شدند، دانش انباشته‌شده‌شان نیز بی‌مصرف رها می‌شد. اما حالا سال‌هاست که به مدد آموزش‌های علمی و کاربردی گوناگون، ضبط دانش و انتقال آن امری فراگیر شده است.
 
هر چه ضبط دانش در یک رشته بیشتر رخ دهد توسعه‌ آن نیز محتمل‌تر خواهد بود و هر چه کمتر به ثبت و ضبط یک دانش پایبند باشیم احتمال توسعه‌نیافتگی در آن کمتر است. تازه پس از این‌ها است که پژوهش در علم رخ می‌نماید. یعنی توسعه‌ دانش و مرحله‌ای پیشروتر از ثبت و ضبط آن.
 
 صنعت نشر ما از این حیث بسیار کم‌بنیه است. با نگاهی به نشریات تخصصی و کتاب‌های منتشر شده درباره‌ صنعت نشر در ایران به‌روشنی درمی‌یابیم که در قیاس با پیشینه‌ این صنعت مهم و دیرسال در کشور کمتر کار مطالعاتی و پژوهشی شده است. اندک پژوهش‌های این حوزه که بیشتر توسط پژوهشگران مستقل نسل گذشته ارائه شده‌اند غالباً به سیر تاریخی و تحولات این حوزه نظر دارند و مقوله‌هایی چون اقتصاد نشر، جامعه‌شناسی نشر، مدیریت و تکنولوژی در صنعت نشر کمتر مورد توجه بوده‌اند.
 
یکی از مهم‌ترین علل عقب‌ماندگی صنعت نشر ایران نیز ضعف پشتوانه‌های تئوریک و به‌کار نبستن دانش روزآمد نشر است. بر این پایه شناخت تحولات اقتصادی و فناورانه‌ در صنعت نشر دنیا رهنمونی است برای حل مشکلات بی‌شمار صنعت نشر ایران. پژوهش‌های داخلی درباره‌ نشر کشور و تبیین علمی و آکادمیک وضع موجود برای یافتن پاسخ‌های علمی و مبتنی بر تجربه‌های آزموده شده در صنعت نشر دنیا می‌تواند به توسعه‌یافتگی در این عرصه بیانجامد.

صنعت نشر ایران چندان در پژوهشکده‌‌ها و دانشگاه‌های ایران از منظر‌های گوناگون مدیریت، جامعه‌شناسی و اقتصاد مورد پژوهش قرار نگرفته است و سازمان‌هایی که رسالت و مسئولیت‌شان در حوزه‌ نشر فرهنگ مکتوب تعریف شده است کمتر پژوهش‌های قابل استفاده‌ای در این حوزه انجام داده‌اند. از سویی دیگر مطالعات تطبیقی صنعت نشر ایران با کشورهای همسایه و منطقه به شناخت بهتر وضع موجود یاری می‌رساند.
 
اصولاً توسعه‌یافتگی الزاماتی دارد و مقوله‌ توسعه متأثر از متغیرهای بسیاری است که ثبت و ضبط دانش و تجربه‌ انباشته‌شده‌ فعالان در آن همچنین پژوهش در یافته‌های علمی بخشی از جریان توسعه‌یافتگی است؛ مثلاً بخشی از توسعه‌نیافتگی صنعت نشر ما به این دلیل است که فاقد دانش تئوریک بسنده برای آنیم. نه دانشگاهی برای آن به‌طور جدی فعالیت کرده و نه در میان رشته‌های دانشگاهی جایگاهی داشته است.

برای مدیریت یک سازمان نشر نیاز به دانش میان‌رشته‌ای در حوزه‌های مختلف مدیریت و اقتصادیم. شناخت هر یک از این حوزه‌ها، ابزاری به دست می‌دهد برای مدیریت بهینه‌ سازمان‌های نشر.

شوربختانه طی دهه‌های گذشته حتی آموزش‌های آزاد نیز در این حوزه بسیار اندک بوده و اگر هم بوده است تلاش‌هایی بیشتر جسته-گریخته بوده که هدف دور و دارزی را دنبال نکرده است.

طی دهه‌های گذشته در بسیاری رشته‌ها متناسب با تقاضای جامعه آنقدر رشته ‌- دانشگاه تأسیس شد که هم‌اکنون در این رشته‌ها به اشباع رسیده‌ایم یعنی فراتر از نیاز کشور سرمایه‌گذاری و یا به تعبیری سرمایه‌سوزی کرده‌ایم و هم‌اکنون ظرفیت موجود این رشته‌ها بی‌تقاضا مانده در حالی‌که طی همین دوره برای آموزش آکادمیک بسیاری رشته‌ها هیچ تدبیری نیندیشیدیم. به همین دلیل است که گسترش آموزش عالی طی دهه‌های گذشته برای ما توسعه‌ پایدار متوازن پدید نیاورده است.

اینجا اگر دیر هم به یادمان بیاید که کشورهای توسعه‌یافته در صنعت نشر کدام راه را پیموده‌اند باز هم بهتر از آن است که اصلاً طرحی برای آن نداشته باشیم. فکر می‌کنم می‌شود حتی همین حالا هم رشته‌ دانشگاهی مرتبط با این موضوع را در دانشگاه‌های معتبر کشور به وزارت علوم پیشنهاد داد.

ظرفیت‌های اشباع‌شده‌ بی‌تقاضا در دانشگاه‌ها را باید با رشته‌های مورد نیازی که تاکنون مورد بی‌مهری قرار گرفته‌اند پر کرد و مدیریت نشر نیز یکی از همین رشته‌هاست. حتی باید دانشجویان جوان را برای فراگیری دانش مدیریت نشر به آن‌سوی مرزها فرستاد تا در آینده حاملان دانش نوین این صنعت برای نسل‌های بعد باشند. چه بخواهیم و چه نه، صنعت نشر ایران از همان آغاز وارداتی بوده است و هیچ اشکالی ندارد دانش روز را از بیرون مرزها به چنگ آوریم و آن‌ را بومی کنیم و از آن در توسعه‌ این صنعت بهره گیریم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها