تاریخنگاری و آموزش فلسفه از دیدگاه مگی چگونه بود؟
دغدغهای که برایان مگی برای عمومیسازی فلسفه و آموزش آن داشت
مگی در بیشتر آثار خود دغدغه عمومیسازی فلسفه و آموزش فلسفه به غیر متخصصان را دارد. سهم خود مگی در گفتوگوهایی كه با فلاسفه دارد، كمتر از همسخنان او نیست.
1ـ داستان فلسفه، برایان مگی، ترجمه، مانی صالحی علامه، كتاب آمه، 1388
2ـ سرگذشت فلسفه، براین مگی ، ترجمه: حسن كامشاد، نشر نی، 1388
3 ـ فلاسفه بزرگ، آشنایی با فلسفه غرب، براین مگی، ترجمه عزت الله فولادوند، انتشارات خوارزمی، 1372
4- مردان اندیشه، پدیدآورندگان فلسفه معاصر ،براین مگی ،ترجمه عزت الله فولادوند، انتشارات طرح نو،1374
براین مگی(1930)، دانش آموخته تاریخ، فلسفه، اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه آكسفورد است. عمده عمر دانشگاهی او در كاج السوز(All sonls) دانشگاه آكسفورد صرف تدریس و تحقیق در فلسفه غربی و به موازات آن اجرای و كارشناسی علمی برنامههای علمی و فلسفی در رادیو و تلویزیون ونگارش مقالات عمومی و غیر آكادمیك در دو روزنامه « تایمز»و« گاردین» شده است.
شهرت عمده مگی به جهت ترویج اندیشههای متفكران بزرگ تاریخ و روشنكردن اذهان عمومی بوده است. وی برای فارسی زبانان بیش از هرچه، به جهت انتشار دوکتاب او، یعنی «فلاسفه بزرگ، آشنایی با فلسفه غرب» و «مردان اندیشه: پدیدآورندگان فلسفه معاصر» با ترجمه روان و عالمانه عزت الله فولادوند شناخته میشود. این دو كتاب، صورتِ مكتوب گفتوگوهای فلسفی مگی با بزرگترین فلاسفه و مفسران فلسفه معاصر در غرب است كه قبلاً در تلویزیون BBC(طی سالهای 1978 – 1976) به نمایش درآمده بود.
روزنامه تایمز لندن در شماره 20 ژانویه 1978 درباره این برنامه نوشت: «در هیچ شبكه عمومی تلویزیونی، برنامهای به این جدیت و پر مخاطبی وجود نداشته است». در این دو كتاب، مگی به گفتوگو در باب تاریخ فلسفه غرب از افلاطون تا ویتگنشتاین و بحث تفصیلی در باب مباحث عمده فلسفه معاصر غربی پرداخته و كوشیده تا پییچیدهترین مباحث فلسفی را در قالب گفتوگوی نقادانه و در عین حال قابل فهم برای مخاطبان غیر حرفهای فلسفه، ارائه كند.
کتاب فلاسفه بزرگ، با حفظ ترتیب تاریخی مرسوم در تاریخ فلسفه از فلاسفه یونان آغاز میشود. افلاطون، ارسطو، فلسفه قرون وسطی، عقلگرایان و تجربهگرایان(دکارت لایب اسپینوزا لاک و بارکلی و هیوم)، کانت هگل و مارکس، نیچه، شوپنهاور، هوسرل و هایدگر، فلسفه پراگماتیسم و فرگه و راسل و ویتگنشتاین در گفتوگو با معتبرترین شارحان و بعضا فیلسوفان معاصر در قالب دیالوگ فلسفی جذاب و در عین حال نقادانه مگی و فلاسفه معاصر به مخاطب معرفی میشوند.
حسن این کار آنست که خواننده از طریق آن با آخرین تحولات در برداشتهای فلسفی معاصر از تاریخ فلسفه آشنا میشود. به عنوان نمونه، مقایسه گفتوگوی مگی با یکی از مشهورترین شارحان ارسطو یعنی خانم مارتا نوسباوم با تلقی مرسوم در محافل فلسفی ایران از ارسطو گواه این مدعاست. نوسباوم از همان ابتدای گفتوگو به این نکته اشاره میکند که مرجعیت فکری ارسطو در طول قرون و اعصار بزرگترین مانع فهم ارسطو است و همین امر باعث شده تا بخش اعظم فلسفه او مورد سوء تفسیر قرار گیرد. وی در تقابل با این دیدگاه که ارسطو را از موانع علم تجربی دانسته و متد قیاسی او را در تقابل با متد استقرایی علوم جدید دانستهاند به طرح این مدعا میپردازد که از قضا اگر اشتباهات ترجمهای و تفسیری آثار ارسطو نبود و ما آب را از سرچشمهها بر میداشتیم میدیدیم که ارسطو بر خلاف افلاطون به دنبال دستیابی به ماوراء تجربه و «پشت امور» و «آنسوی مرزها» نبوده و برای ارسطو تجربههای عادی بشر آنقدر غنی و اعجاب آور است که در فلسفهورزی نیازی به رفتن به فراسوی آن نداریم. وانگهی ارسطو عبور از مرز مجربات به نحوی که معنایی از آن حاصل شود را برای ما نامقدور دانسته و تنها کار فلسفی را تحقیق در مجربات بشری و تعیین حدود و مشخصات آن میداند. تفسیر نوسباوم از ارسطو حتی با اعجاب همراه با سوال مگی مواجه میشود.(1)
نوسباوم با طرح مسایلی چون توجه جدی ارسطو به فهم عرفی، عدم تفکیک فلسفه و علم در ارسطو، تلقی تجربی از نوس ارسطویی، اهمیت معاصر فلسفه ارسطو در رد ماتریالیسم، فلسفه ذهن، فلسفه اخلاق و سیاست خواننده را با خوانشی معاصر و در عین حال تامل برانگیز از اندیشه فلسفی ارسطو مواجه میکند. مگی این وسواس و دغدغه را داشته تا از معتبرترین فیلسوفان یا شارحان فلسفه غرب برای گفتوگو دعوت کند چنانکه علاوه بر گفتوگو با برخی از مشهورترین فلاسفه روزگار ما همچون جان سرل، پیتر سینگر، آیر با مورخان و شارحان فلسفه غربی همچون کاپلسون، آنتونی کنی، هیوبرت دریفوس، مارتانوسبام، برنارد ویلیامز به بحث پرداخته است.
عمده مفسرانی که در این کتاب حضور دارند اساتید و مورخان بر جستهای هستند که سالها تدریس و پژوهش در زمینه فیسوف مورد بحث را در کارنامه خود دارند. فی المثل نوسباوم مفسر و مترجم ارسطوست. آنتونی کنی مورخ فلسفه و صاحب آثار بسیار در تاریخ فلسفه قرون وسطی است و سالها تجربه کشیشی داشته کاپلستون مورخ فلسفه و نویسنده یکی از بهترین آثار درباب شوپنهاور است هیوبرت دریفوس از بزرگان پدیدارشناسی و متخصص در فلسفه هیدگر و پیترسینگر هم بهترین آثار را در معرفی هگل و مارکس نگاشته است.
2. کتاب «مردان اندیشه: پدیدآورندگان فلسفه معاصر» اما بحث خود را بر فلسفه معاصر اروپایی متمرکز میکند. کتاب با گفتوگوی مگی با آیزایا برلین در باب چیستی فلسفه و فلسفهورزی و موقعیت تاریخی فلسفه و ربط و نسبت آن با سایر شئون فرهنگ غربی آغاز میشود و با گفتوگو با آلن مونته فیوره در باب نظری عمومی به فلسفه در غرب پایان مییابد.
این کتاب معطوف به وضع فعلی فلسفه و مکتبهای فکری فرانکفورت اگزیستانسیالیسم فلسفه تحلیل زبانی و بحث از مهمترین شاخههای فلسفه درجه دوم(فلسفههای مضاف) همچون فلسفه اخلاق(با پروفسور هر)؛ فلسفه سیاست (با رونالد دورکین)؛ فلسفه علم(با هیلاری پاتنم)؛ فلسفه ادبیات(آریس مرداک)؛ (فلسفه اجتماعی) ارنست گلنر و ریشههای فلسفه معاصر یعنی مارکس(با چارلز تیلور) و پوزیتیویسم(با آیر) است. از همه مهمتر اینکه در این کتاب ما با فلسفه فیلسوفان معاصر از زبان خودشان آشنا میشویم. فلاسفهای چون کواین، چامسکی، مارکوزه، پاتنام، جان سرل، هر، آیر... مگی به محدودیتهای کارخود آگاه است و علت غیبت فیلسوفان نامداری چون مایکل دامت کریپکی و ودیویدسن را پیچیدهگی مباحث فلسفی آنان و علت عدم دعوت از هایدگر و سارتر را هم به دلیل مانع و سد زبانی میداند و از فلاسفهای چون پوپر و رارت نازیک یاد میکند که به دلایلی شخصی دعوت او را نپذیرفتهاند.
مگی در بیشتر آثار خود این دغدغه عمومیسازی فلسفه و آموزش فلسفه به غیر متخصصان را دارد. سهم خود مگی در گفتوگوهایی كه با فلاسفه دارد، كمتر از همسخنان او نیست، او در ابتدای هر بحث و در یك مقدمه كلی و روشنگر، ضمن اشاره به زمینه و زمانه فكری ـ فرهنگی فیلسوف یا مكتب مورد بحث، میكوشد تا گفتوگوی فلسفی خود را با توضیحات کوتاه و گاه اشكالاتی كه در جریان گفتگو طرح میكند، برای مخاطبان قابل فهمتر كند .وی، گفتوگوها را با سوالات كاملاً مقدماتی آغاز میكند و گامبهگام بحث را به جلو میبرد و بعد از هر بحث كوتاه، به جمعبندی بحث میپردازد. از شگردهای خاص مگی در این گفت وگوها آن است که از مفسران و فیلسوفان میخواهد تا راه ورود به جهان فیلسوف مورد بحث را نشان بدهند. اینکه مناسب ترین آغاز برای ورود به دستگاه فکری افلاطون نسبت سنجی سلوک فلسفی او با سقراط است برای ورود به فلسفه هگل باید از فلسفه تاریخ آغاز کرد و چالش علیت در فلسفه هیوم نقطه مناسب برای شروع بحث است.
همه ما میدانیم كه هر فهرستی از فلاسفه مبهم اندیش و دشوار نویس غربی ارائه شود، نام هیدگر در این فهرست وجود خواهد داشت؛ مگی در گفتوگو با ویلیام برت و بحث از آراء هیدگر، گفتوگوی خود را با طرح این پرسش از برت آغاز میكند كه «اگر من كسی بودم كه مطلقاً هیچ چیز از فلسفه مارتین هیدگر نمیدانستم و شما میخواستید، تصوری عمومی و اساسی از آن به من بدهید، از كجا آغاز میكردید؟»(2) و بعد از پاسخ برت، مگی به جمعبندی و ارائه ساده شده مباحث برت میپردازد. یا فیالمثل در بحث از شوینهاور با فردریك كاپستون، اینگونه بحث را آغاز میكند: «شاید بهترین راه شروع بحث، طرح این سئوال باشد كه شوپنهاور میخواست چه كند؟ جواب خود شما به این پرسش چیست؟»( 3).
3. مسأله زبان در نگارش آثار فلسفی وتاثیر آن بر فهم فلسفی، چنان برای مگی مهم جلوه كرده است كه او در مقالهای به بحث در باب رابطه فلاسفه با سبك نوشتاری آنها پرداخته است(4). این را باید دانست كه تربیت فلسفی مگی در سنت فلسفه تحلیلی دانشگاههای انگلستان دهه 40 و 50 كه میراث بر فلاسفه واضحنویسی چون مور، راسل، پوپر، رایل ، آیر در نوع رویكرد او به عمومی كردن آثار فلسفی بیتأثیر نیست. واضحنویسی و پرهیز از ابهام، ایهام و پیچیدهنویسی از اركان رویكرد تحلیلی به فلسفه است. هرچند مگی رابطهای ضروری میان عمق فلسفی و واضحنویسی فلاسفه نمیبیند و فلاسفه دشوارنویسی چون ارسطو، لاك و كانت را جزء فلاسفه بزرگ تاریخ میداند، با این همه، وضوح و مفاهمه را در نگارش آثار فلسفی بسیار مهم میداند. به نظر مگی، اینكه آثار فلاسفهای چون كانت، مخاطبانی محدود ـ یعنی فقط استادان و دانشجویان فلسفه ـ دارد، یك فاجعه است.
وی، این را از قواعد تاریخ فلسفه میداند كه پس از دورهای كه در آن ابهام و پیچیدهگویی مُد روز است، نسل جدیدی از فلاسفه، عكسالعملی آگاهانه برای نوشتن با وضوح بیشتر، به خرج میدهند. وی فلاسفه سنت آلمانی( فیخته، شلینگ و هگل) را مصداق اَتَمّ اندیشمندانی میداند كه علیرغم اینكه چیزی برای گفتن دارند، آن را در قالبی نادرست بیان كردهاند. با توجه به این نكات است كه كوشیده تا در دیگر اثر خودروایتی مقدماتی، چذاب و در عین حال روشمند از تاریخ فلسفه غرب ـ از پیش سقراطیان تا روزگار ما ـ ارائه دهد. طبق یك تقسیمبندی، از سه نوع رویكرد به تاریخ فلسفه غرب میتوان سخن گفت؛
1. رویكرد فیلسوف محور كه رویكرد اغلب تاریخ فلسفههای موجود همچون كاپلستون، راسل، امیل بریه و آثاری چون «سیر حكمت در اروپا»ست. 2. رویكرد مكتب محور( دوره محور) كه به جای تمركز بر فلاسفه، بر جریانها و مكاتب فكری تمركز میكند؛ شاید تاریخ فلسفه غرب 4 جلدی آنتونی كنی كه در همین ویژهنامه معرفی شده است نمونه خوبی برای این رویكرد باشد. و 3. رویكرد مسألهمحور یا موضوعمحور كه میكوشد تا بر مسائل و موضوعات فلسفی تمركز كند و ذیل مسائل به تشریح آراء فلسفی بپردازد، فیالمثل به جای تمركز بر فلاسفه، بر مسائل فلسفی همچون نفس و بدن، علیت، زمان و مكان و تمركز میكند و به روایت و تحلیل آراء میپردازد، نمونه خوب این رویكرد در زبان فارسی كتاب« بحث در مابعدالطبیعه»، ژان وال است. این سه رویكرد، در سه سطح ـ با توجه به نوع مخاطبی كه دارند ـ قابل طرح است؛ 1. سطح ارائه تاریخ فلسفه در قالب آثار داستانگونه و رمانگونه. نمونه خوب برای این قالب، كتاب معروف «دنیای سوفی» اثر یوستین گاردر استكه از كتابهای پرفروش در سطح بینالمللی است و به زبانفارسی هم ترجمه شده است. 2. سطح ارائه تاریخ فلسفه به صورت آثاری ساده سازانه، در قالب آثاری كه با عنواینی چون «مقدمهبر»، «كلیات» یا « مبانی» فلسفه غرب، منتشر شده است؛ نمونه این قالب، آثاری است كه انتشارات شیرازه تحت عنوان «مجموعه كتابهای قدم اول» منتشر كرده است یا كتاب «تاریخ فلسفه غرب» اثر هالینگ دیل كه انتشارات ققنوس منتشر كرده است. 3. سطح ارائه تاریخ فلسفه غرب برای مقاصد آكادمیك و دانشگاهی؛ بهترین نمونه برای این سطح، كتاب« تاریخ فلسفه غرب»، فردریك كاپلستون است كه در 9 جلد به بحث تفصیلی و تخصصی تاریخ فلسفه از یونان تا روزگار معاصر پرداخته است و مرجع اصلی دروس تاریخ فلسفه در مقطع كارشناسی است.(5)
4. كتاب «سرگذشت فلسفه» یا« داستان فلسفه» [عناوینی كه دو مترجم كتاب مگی برای كتاب برگزیدهاند]، به صورت فیلسوفمحور و در قالب روایتی مصور از تاریخ فلسفه غرب. میكوشد تا مفاهیم و مقولات كلیدی اندیشه هر فیلسوف را برای كسانی كه مطالعات قبلی در حوزه فلسفه غرب نداشتهاند، ارائه كند. به زحمت میتوان كتاب مگی را در طبقهبندی سهگانه اخیر گنجاند، چراكه مگی در این كتاب، از آثاری چون «دنیای سوفی» چندگام به جلو برداشته اما به طرح فنی وتخصصی اندیشههای فلاسفه هم پرداخته تا بتوان آن را جزو آثار دسته دوم یا سوم، دانست.
سطح مباحث كتاب مگی، تخصصیتر از كتابهای «كلیات» و «مبانی» و در عین حال عمومیتر و مختصرتر از آثاری چون «تاریخ فلسفه» كاپلستون است. به نظر میرسد برای خوانندگان فارسیزبان، سطح مباحث كتاب، بویژه فصل آخر كه به تاریخ فلسفه در قرن بیستم مربوط میشود، اندكی دشوار باشد چرا كه تا چند سال پیش، حتی در گروههای تخصصی فلسفه دانشگاههای ایران هم، تاریخ فلسفه قرن بیستم جایگاه چندانی نداشته، چه برسد به حوزه عمومی فلسفه در ایران كه معمولاً چندگام، عقبتر از فلسفه دانشگاهی است. چند ویژگی مهم، اثر مگی را در میان آثاری كه برای آشنایی با فلسفه غرب نگاشته شده متمایز میكند كه به آنها اشاره میكنم:
ساختار كلی كتاب مگی، از دورهبندیهای موسوم و متداول در تاریخنگاری فلسفه غرب، فاصله گرفته است. عموم آثاری كه به روایت تاریخ فلسفه غرب پرداخته، دورهبندی فلسفه به چهار دوره یونان و روم، قرون وسطی، دوره جدید و دوزه معاصر را پذیرفتهاند. مگی ضمن اینكه به این چهار دوره نظر داشته است، به جهت نوع تلقیاین كه از تعامل فلسفه با دیگر جنبههای فرهنگ غرب، یعنی تاریخ، سیاست، دین، ادبیات و هنر داشته، كوشیده تا فلاسفه را در متن و زمینه(Context) فرهنگ غرب قرار دهد و به داد و ستد فلسفه با علم، دین، هنر و... گوشه چشمی داشته باشد. مگی در روایت فلسفه باستان به خوبی متوجه زمینه اسطورهای تفكر پیشسقراطی و عبور فلاسفه یونانی از جهان اسطوره به فلسفه هست. چرخش فلسفه سقراطی از «جهانشناسی» به «انسانشناسی» به نظر مگی، نكته مهم در فهم ماهیت فلسفه سقراطی است.(6)
این نگاه در تحلیلی كه او از رابطه متقابل مسیحیت و فلسفه یونان و تاثیر آن بر فلسفه هزار ساله قرون وسطی دارد و از همه مهمتر در تحلیلی كه او از تأثیر جهانبینی نوین برخاسته از «علم جدید» بر پروژه فكری فلاسفه مدرن غربی( از دكارت تا هگل) ارائه داده، حضور جدی دارد. وی، یك بخش مهم از كتاب خود را به بررسی آراء پیشگامان علم جدید(كپرینگ، گالیله، نیوتن) و شرح كشّاف نزاع علم و دین مسیحیت و تأثیر آن در واگرایی فلسفه جدید غرب از مسیحیت، اختصاص داده است.(7). این، یعنی فهم فلسفه غرب در متن تحولات تاریخی ـ فرهنگی مغربزمین، غایبِ بزرگ در نظام آموزش فلسفه غرب در ایران است و غفلت از همین نوع مواجهه با فلسفه غرب است كه ما را در فهم ماهیت فلسفه جدید، در مقایسه با سنت فلسفه اسلامی، ناكام گذاشته است.
كتاب مگی، تاریخ فلسفه غرب را در قالب 9 سر فصل كلی ـ ضمن حفظ ترتیب تاریخی ـ ارائه میدهد: 1. یونانیان و دنیایشان 2. مسیحیت و فلسفه 3. آغاز علوم جدید 4. عقلگرایان بزرگ 5. تجربهگرایان بزرگ 6. اندیشمندان انقلابی فرانسه 7. قرن زرین فلسفه آلمان 8. دموكراسی و فلسفه 9. فلسفه در قرن بیستم.
همان نكته پیشگفته، یعنی قرار دادن فلسفه در متن فرهنگی ـ تاریخی غرب، به كتاب مگی، ویژگی متمایز دیگری هم بخشیده و آن نشان دادن تأثیر آراء فلاسفه در وضع اجتماعی و سیاسی اروپائیان است؛ اینكه فلسفه غرب، بویژه از دوران جدید ناظر به وضع انضمانی غرب بوده و صرف یك تتبع آكادمیك نبوده است. فصل ششم به اندیشمندان انقلابی فرانسه یعنی ولتر، دیدرو و روسو اختصاص دارد. ولتر، بیش از هر نویسنده دیگری برای ترویج مفاهیم انقلابی علوم جدید و آزادی خواهی نوین در اروپا، تلاش كرد، هموست كه نماد روشنگری و جنبش بیداری قرن هجدهم شناخته میشود. كثیری از مفاهیمی كه امروزه بنیادهای نظم سیاسی عالم را شكل داده، همچون آزادی، قرارداد اجتماعی، حقوق طبیعی، جامعه مدنی، حقوق بشر و ... حاصل جهد تئوریك فلاسفه قرن هفدهم و هجدهم اروپاست. فلسفه غرب هیچگاه در فراتاریخ یا تعطیلات تاریخ به سر نبرده و همواره به تعبیر هگل« جغد مینروا» بوده و دغدغه دوران را داشته است.
4-1- از جمله ویژگیهای كتاب مگی، اشاره به برخی نكات زندگینامهای خاص و حتی اشارات ریز و درشت به تحولات سیاسی، تاریخی و حتی هنری مرتبط با افكار فلسفی در غرب است. اشاراتی كه شاید در كتابهای تخصصیتر هم كمتر یافت شود. اینكه پارلمان فرانسه در 1762 كتاب« امیل» و « قرارداد اجتماعی» روسو را به عنوان آثار ضد مذهب و حكومت، محكوم میكند(8) اینكه مباحث فلسفه سیاسی و فلسفه دین هابز، متأثر از روحیه قدرتطلب و محافظهكاری او نسبت به پادشاه بوده(9) و اشاره به مخالفت همزمان كاتولیكها و پروتستانها با آراء كوپرنیك(10) نكاتی است كه به كتاب مگی جذابیت خاصی میبخشد.
یك ویژگی منحصر به فرد در كتاب مگی هست كه در هیچیك از آثار منتشر شده در باب فلسفه غرب نیست و آن ارائه بیش از 500 تصویر و تابلوی نقاشی مرتبط با مضامین فلسفی، از آثار هنری مغربزمین در طول 2500 سال است. مگی متناسب با هر فیلسوف و در ضمن بحث از مكاتب مختلف فكری، به ارائه و توضیح این آثار هنری پرداخته است. از این جمله آثار میتوان به مجسمه مرد متفكر اثر اوگوست رودن( 1880)، تابلو نقاشی مكتب آتن اثر رافائل(1511) نقاشی مرگ سقراط، اثر داوید(1787)، تابلو تعمید عیسی مسیح و تصویر بخش عذابِ روح كمدیالاهی دانته و...اشاره کرد. در كنار این تصاویر، كلمات قصار فلاسفه و متفكران با حروف درشت، كار شده و حقیقتاً صفحات كتابِ مگی را چشمنواز كرده است؛ جملاتی چون «با این حال هنوز میگردد، درست مثل سابق» از گالیله، «كسی كه ریاضی نداند اجازه ورود به اینجا ندارد» از افلاطون «خدا گفت نیوتن باشد» از الكساندر پوپ، «عادت، راهنمای بزرگ انسان است» از هیوم.
4-2- برخلاف شیوه معهود كتابهای تاریخ فلسفه، مگی بخشی را به بحث تطبیقی میان فلسفه غرب و فلسفه شرق، اختصاص داده است.(11). به نظر مگی ادیان شرقی نسبت به مسیحیت فلسفیتر و مسیحیت نسبت به ادیان شرقی، تاریخیتر است و فلسفه در شرق، همزیستی پایدارتری با دین داشته است. وی در این بخش به معرفی آموزههای محوری كنفوسیوس، بودا و آثاری چون اُپانیشادها میپردازد. آن چه در این بخش كتاب مگی، تامل برانگیز است، جمعبندی مگی از مقایسهای است كه میان فلسفه غرب و شرق ارائه داده و آن اینكه «فلسفه شرق، پیش از انقلاب كانت، از نظر متافیزیكی عمیقتر و از نظر فلسفی پیشرفتهتر مینماید، اما به كانت كه میرسد، فلسفه شرق، امتیازش را از دست میدهد و فلسفه غرب در قلمرو و متافیزیك به آن میرسد و حتی جلوتر میافتد، چون فارغ از دین به این نقطه رسیده و سنت مستحكمتری هم پشتسر دارد و از نوعی رابطه همزیستی با فیزیك و ریاضی و هنر برخوردار است»( 12).
در مقام نقد سخن مگی باید گفت كه سخن گفتن از «عمق» و «پیشرفت» در فلسفه و نظامهای فلسفی متنوع، بسیار دشوار است، حتی در یك پارادایم فرهنگی واحد، مثل فلسفه اسلامی هم به طور قطع نمیتوان از «پیشرفت» فلسفه صدرایی نسبت به فلسفه ابنسینا سخن گفت چه برسد به مقایسه میان دو پارادایم متفاوت فلسفه غرب و شرق و سخنگفتن از «عمیق»تر بودن یكی نسبت به دیگری. البته مگی، این عمق و پیشرفت فلسفه دوران پس از كانت ـ نسبت به فلسفه شرق ـ را ناشی از رهایی آن از آتوریته ی سنت دینی و همسخنی و همزیستی فلسفه غرب بافیزیكِ ریاضی و هنر میداند. امری كه بیش از آنكه دلیل مدعا باشد صرف طرح ادعا است؛ مگر اینكه «پیشرفت» و «عمق» نظام فلسفی را به رهایی آن از آتو ریته دینی و تعلق خاطر آن به فیزیكریاضی و هنر، تعریف كنیم!. نكته جالبتر اینكه هرچند مگی بر خلاف تاریخنگاریهای مرسوم غرب، به بحث از فلسفه شرق و دادوستد آن با فلسفه غرب(در فلسفه شوپنهاور) میپردازد(واین نقطه قوت کتاب است) اما هنگام بحث از فلسفه قرون وسطی، فقط به ذكر چند سطر در باب فرهنگ اسلامی به طور كلی(و نه فلسفه اسلامی به طور خاص)، اكتفا میكند. حال آنكه كسانی چون كاپلستون و ژیلسون در تاریخنگاری فلسفه غرب، با اینكه حتی یك بخش كوتاه را به فلسفه شرق اختصاص ندادهاند، یك یا چند بخش از تاریخ فلسفه خود را به بحث از تاثیر متقابل فلسفه اسلامی و مسیحی ( غرب) اختصاص دادهاند. (كاپلستون در جلد دوم تاریخ فلسفه و ژیلسون در فصل پنج و شش تاریخ فلسفه مسیحی درقرون وسطی).
4-3- به لحاظ زمانی نخستین كتاب مگی در زبان فارسی، تك نگاری معروف او در باب «پوپر» بود كه با ترجمه منوچهر بزرگمهر و توسط انتشارات خوارزمی به سال 1356 منتشر شد. در ضمیمه كتاب «جامعه باز و دشمنان آن» هم گفتوگوی همدلانه مگی با پوپر آمده است. خود مگی به لحاظ فكری متعلق به مكتب «عقلگرایی انتقادی» است كه آراء پوپر هم به همین نام شناخته میشود. این علایق فكری مگی در تاریخنگاری او از فلسفه قرن بیستم و آینده فلسفه، به نحو بارزی حضور دارد. ما در مقام ارزیابی پوپر و نقش او در فلسفه قرن بیستم نیستم ولی نمیتوانیم به این نكته اشاره نكنیم كه این تعلق فكری مگی به عقلگرایی انتقادی بوده كه باعث شده، مگی یك بخش جداگانه را به بحث از آراء پوپر اختصاص دهد(13) وجه اهمیت پوپر به نظر مگی آن است كه همانطور كه جانلاك انگلیسی در قرن هجدهم، تبعات انقلاب علمی نیوتنی را در فلسفه به كار گرفت و بعضی از مهمترین پیامدهای افكار و عقاید او بعدها در قالب نظریههای سیاسی و اجتماعی ارائه شد، این پوپر و در قرن بیستم بود كه این وظیفه را برای انقلاب علمی انیشتن به كار گرفت!(14). تعلق خاطر مگی به پوپر تا به حدی است كه او در گمانهزنیای كه در باب آینده فلسفه غرب دارد، رنگ و بوی هیدگری، نیچهای، پوپری این فلسفه را جدی و پررنگ میبیند.(15)
4-4- از این كتاب، 2 ترجمه به زبانفارسی ارائه شده است. ترجمه حسن كامشاد و ترجمه مانی صالحی علامه كه هر دو به سال 1388 منتشر شده است. جدای از تفاوت ظاهری دو كتاب كه كتاب كامشاد، مانند اصل انگلیسی كتاب مگی در قطع بزرگ (رحلی) منتشر شده و ترجمه صالحی در قطع كوچك؛ شماره صفحات هر دو ترجمه، مطابق اصل متن انگلیسی است و تمام تصاویر و جداول و نمودارهای كتاب مگی عیناً آمده است. الا اینكه در ترجمه صالحی، راهنمای كتابشناختی پایان كتاب، ترجمه نشده است .از مقایسه تطبیقی 30 قطعه متن اصلی با ترجمهها، كه به بخشی از آن اشاره خواهیم كرد، میتوان به این جمعبندی رسید كه علیرغم برخی اختلافت جزئی در برگردان اصطلاحات فلسفی و رسم الخط نامأنوس صالحی در ترجمه اسامی سقراط، افلاطون و ارسطو كه مترجم ترجیح داده به صورت سقرات، افلاتون و ارستو!!؟ بنویسد نمیتوان از «غلط» یا «اغلاط» در ترجمه و یا افتادگی جملات و قطعات در این دو ترجمه سخن گفت. باری اگر كتاب، در سطحی تخصصی ارائه شده بود حساسیت ما در نقد ترجمه بیشتر بود ولی از یك كتاب مقدماتی كه در صدد ارائه طرح كلی تاریخ فلسفه است، نمیتوان انتظار داشت كه فیالمثل در ترجمه« Noumenon» در فلسفه كانت، دقتهای شارحان كانت همچون كمپ اسمیت، گایرف كورنر و... را به خرج دهد.
یكی از محاسن ترجمه كامشاد نسبت به صالحی آن است كه در هر صفحه، اصل انگلیسی واژهها، كتابها و اصطلاحات تخصصی را در پاورقی آورده تا خوانندگان با معادل اصلی واژهها در زبان انگلیسی آشنا شوند. خود مگی هم یك واژهنامهها فلسفی در پایان كتاب آورده و به شرح مختصر 50 اصطلاح كلیدی فلسفی پرداخته است. اگر تعمیمی شتابزده نباشد، در مجموع ترجمه كامشاد، ادیبانهتر و خوشخوانتر از ترجمه صالحی و ترجمه صالحی دقیقتر و مفهومتر از كامشاد است. برای اینكه كلیگویی نكرده باشیم.
در اینجا ترجمه عبارت مگی در باب دیدگاه وحدت وجودی اسپینوزا را به تفكیك مترجمان میآوریم؛
صالحی: با اینكه خدا همه چیز است و در همه چیز است، باید این تمامیت را همانطور فهمید كه یك نظام فیزیك ریاضیاتی ادراك میشود.
كامشاد: با آنكه خدا همهچیز است و در همهچیز، این كل را باید همانطور فهمید كه یك نظام فیزیك ریاضیاتی را.
This insistence on Reasons in one of the hallmarks of philosophy. It distinguishes philosopht from,for example , both Religion and the arts. In Religion , reasons are appealed to sometimes, but also faith , revelation , ritual, and obedience have indispensable roles , and reason can never fake a person the whole way(p 8)
صالحی: این تأكید بر ارائه دلایل منطقی، یكی از ویژگیهای بارز فلسفه است كه آن را از موضوعات دیگری همچون دین یا هنر متمایز میكند. در دین، گاه دلایلی ارائه میشود اما ایمان، وحی، و مكاشفه، عبادت و اطاعت نقش مهمتری دارند و عقل و منطق به تنهایی هرگز شخص را به مقصد نهایی نمیرساند.
كامشاد: این اصرار بر آوردن دلیل و برهان، یكی از صفات بارز فلسفه است و وجه تمایز فلسفه با مثلاً، دین و هنر است. در دین، پای استدلال گاه به میان كشیده میشود، ولیكن ایمان، مكاشفه، مناسك و اطاعت نیز نقش حیاتی دارند و صرف استدلال، ما را به سرمنزل مقصود نمیرساند.
توضیح: ترجمه Reasons به دلایل منطقی درست است و ترجمه آن به دلیل و برهان ترجمه آزادتر. ترجمهrevelation به وحی، اساساً درست نیست و مكاشفه تعبیر درستتری است چون« وحی» مختص فرهنگ اسلامی است و وحی به معنایی كه در سنت كلامی اسلامی متداول است با داستان مكاشفه و تجسد خداوند در مسیح(ع) متفاوت است. همانطور كه گفتیم، ترجمه كامشاد، ادیبانهتر از صالحی است.
Plato: bridging the human and abstract world. There is a well – known saying that the whole of western philosophy is footnotes to plato – this is because his writing have set an agenda which philosophy as a whole and not only moral philosophy – can be said roughly to have followed ever sonce( p, 24)
صالحی: افلاطون: پیوند دادن دنیای آدمی و جهان مجرد. بنا به گفتهی مشهوری، كل فلسفه غرب، تفسیر و حاشیهنویسی بر آثار افلاطون است زیرا نوشتههای او دستورالعملی را تعیین كرده است كه میتوان گفت فلسفه به طور كلی ـ و نه فقط فلسفه اخلاق ـ از آن به بعد تقریباً فقط از آن پیروی كرده است.
كامشاد: افلاطون: پیوند دادن جهان آدمی و جهان مجرد. گفتهای است مشهور كه تمامی فلسفه غرب، پانوشتی به افلاطون است. علت آن است كه نوشتههای او دستور كاری تعیین كرده كه كما بیش میتوان گفت از آن پس، كل فلسفه ـ و نه فقط فلسفه اخلاق ـ آن دستور كار را پیگرفته است.
His revelations were hugely appreciated even from the beginning by the perceptive , who saw him , correctly, as clearing a way the can of centuries. He rapidly achieved international fame … Francis Bacon , wrote: " we are much beholden to Machiavel and others , that write what men do , and not what they ought to do"(p 73)
صالحی: افشاگریهای[ماكیاولی] از همان ابتدا مورد تأئید خردمندانی قرار گرفت كه میدیدند بساط تزویر قرون را برچیده است. او خیلی زود به شهرت بینالمللی رسید. بیكن نوشت: «ما سخت به ماكیاولی و دیكرانی مدیون هستیم كه آن چیزی را مینویسند كه انسانها عملاً انجام میدهند و نه آنچه را كه بهتر است انجام دهند.»
كامشاد: افراد هوشمند پردهدریهای او را از همان ابتدا، بسیار پسندیدند و او را به درستی كسی دانستند كه بساط تزویر و ریای قرنها را برمیچیند.... بیكن نوشت« ما سخت مرهون ماكیاولی و دیگرانی هستیم كه نوشتند آدمی چه میكند و نه اینكه چه باید بكند»
منابع:
فلاسفه بزرگ، آشنایی با فلسفه غرب، براین مگی، ترجمه عزت الله فولادوند، انتشارات خوارزمی، 1372،ص59
مردان اندیشه، پدیدآورندگان فلسفه معاصر، براین مگی، ترجمه عزت الله فولادوند، انتشارات طرح نو،1374، ص 135
فلاسفه بزرگ، ص 347
فیلسوفان وسبک نوشتاری، برایان مگی، برگردان علی محمد طباطبایی، کتاب ماه فلسفه، ش 8 ،اردیبهشت 1387، صص 46-56
فلسفه اسلامی وغرب در آیینه متون آموزشی، حسن اسلامی ،آئینه پژوهش ،ش 92، خرداد وتیر 1384
داستان فلسفه، برایان مگی، ترجمه، مانی صالحی علامه، كتاب آمه، 1388، ص 20
همان، صص 71-64
همان، ص 127
همان، ص 79
همان، ص 64
همان، صص 146-153
همان، ص 151
همان، صص 224-20
همان، ص221
همان، صص 227-226
کتابشناسی براین مگی
West, Young Man, Eyre And Spottiswoode, 1958,1-
The New Radicalism, Secker & Warburg, 1962, 22-
One in Twenty: A Study of Homosexuality in Men and Women, Stein and Day, 1966, 3-
The Television Interviewer, Macdonald, 19664-
55-Karl Popper, Penguin, 1973
Facing Death, William Kimber & Co Ltd, 1977, 6-
7-Men of Ideas: Some Creators of Contemporary Philosophy, Oxford University Press, 1982 (reprint),
8-Philosophy and the Real World: An Introduction to Karl Popper, Open Court Publishing, 1985,
Aspects of Wagner, Secker and Warburg, 1968; rev. 2nd ed. Oxford University Press, 9-
10-On Blindness: Letters between Bryan Magee and Martin Milligan, Oxford University Press, 1996,
The Philosophy of Schopenhauer, Oxford University Press, 1997 (reprint),-11
Popper, Fontana Modern Masters, 1973, reprinted 1997, -12
Confessions of a Philosopher, Random House, 1998, -13
14-The Story of Thought: The Essential Guide to the History of Western Philosophy, The Quality Paperback Bookclub, 1998,
Sight Unseen, Phoenix House, 1998-15
-16The Great Philosophers: An Introduction to Western Philosophy, Oxford University Press, 2000,
Wagner and Philosophy, Penguin, 2001, -17
The Story of Philosophy, Dorling Kindersley, 2001, -18
The Tristan Chord: Wagner and Philosophy, Owl Books, 2002 (reprint-19
Clouds of Glory, Pimlico, 2004, winner of the J. R. Ackerley Prize for Autobiography-20
Growing up in a War, Pimlico, 2007, -21
نظر شما