جمعه ۴ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۸
متفکران فراملیت را به نام جهانی‌سازی و جهان‌وطنی مصادره کردند

اردشیر انتظاری می‌گوید: ما چیزی به نام جهان‌وطنی نداریم؛ بلکه هویتی تحت عنوان فراملیت داریم و آنچه که واقعی است فراملیت است. منتها متفکران این فراملیت را به نام جهانی‌سازی و جهان‌وطنی مصادره کرده و می‌کنند.

اردشیر انتظاری، جامعه‌شناس سیاسی، در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) از تالیف کتابی با موضوع «بررسی مفهوم جهانی‌سازی» خبر داد و افزود: در حال حاضر کتاب «قطبی‌شدن جایگزین جهانی‌شدن» را در دست تالیف دارم. در همین رابطه سال ۱۳۸۹ در فصل‌نامه سیاست مقاله‌ای منتشر کردم و حالا در این کتاب این موضوع را بسط داده‌ایم. البته هنوز ناشر مشخص نشده و ممکن است کار را با ناشر دانشگاهی مثلا انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی زیر چاپ ببریم.

او ادامه داد: من معتقدم مفهوم جهانی‌شدن از اساس یک مفهوم جعلی است که برای تامین منافع نظام سرمایه‌داری جهانی برساخته شده است. جامعه‌شناسان هم به عنوان ابزار معرفتی نظام سرمایه‌داری لیبرال به این مفهوم پرداخته‌اند ولی آنچه که واقعا در جهان به وقوع پیوسته و همچنان هم ادامه دارد قطبی‌سازی است و نه جهانی‌سازی. 

این مدرس دانشگاه سپس در توضیح اینکه با این رویکرد؛ مفهوم جهان‌وطنی چگونه تعبیر خواهد شد؛ بیان کرد: این‌ها همه مفاهیم جعلی هستند و ما چیزی به نام جهان‌وطنی نداریم؛ ما هویتی تحت عنوان فراملیت داریم و آنچه که واقعی است فراملیت است. منتها متفکران این فراملیت را به نام جهانی‌سازی و جهان‌وطنی مصادره کرده و می‌کنند. فراملیت را نباید با جهان‌وطنی اشتباه بگیریم. بله جریان‌های فراملی در حال قدرت گرفتن هستند و در این باره تردیدی وجود ندارد؛ ولی این پررنگ‌شدن فراملیت نشانه‌ای از جهانی‌شدن نیست بلکه اتفاقا نمایانگر قطبی‌شدن است. علائم و نشانه‌های این قطبی‌سازی هم به روشنی در جهان گسترده است و جهانی که پیش رو داریم نه یک جهان جهانی‌سازی‌شده که جهان قطبی‌شده است.

این جامعه‌شناس همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا این مفهوم نهایتا ابزار سوء‌استفاده برای مقاصد اقتصادی و برداشتن مرز‌ها برای گردش پول طبقه‌ای خاص و نه رسیدن به عدالت اجتماعی شده است؛ متذکر شد: بله این مفهوم در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کارکرد دارد و در هر سه عرصه مسائل مرتبط با به اصطلاح جهانی‌سازی را می‌بینیم. هرچند محور و پایه اصلی کارکرد آن در عرصه اقتصادی دیده می‌شود. یعنی قرار است منافعی در این چارچوب تامین شود و دو عرصه سیاسی و فرهنگی هم برای همین منظور به کار گرفته می‌شوند.

او گفت: ما با یک تقسیم کار جهانی روبه‌رو هستیم که منافعی را در سطح جهان تامین می‌کند و همزمان با آن نظریه‌ها و مفاهیمی به عنوان ابزاری برای سامان‌دهی و تحقق اهداف مورد نظر ساخته و پرداخته می‌شوند. از این روست که من معتقدم نمی‌توان این دو مقوله را از همدیگر منفک کرد و گفت دانشگاه‌ها و نظریات و مفاهیم‌شان مستقل از وضعیت اقتصادی در جهان اداره می‌شوند. البته فضای آکادمیک خیلی از مواقع جنبه‌های انتقادی هم دارد؛ ولی آنچه که غلبه دارد فضای ابزاری و برساخت مفاهیمی است که به حفظ و معرفی هرچه بیشتر نظام سرمایه‌داری جهانی یا به تعبیر من نظام سرمایه‌داری قطبی به عنوان قدرت جهان کمک کند.

انتظاری در پایان تاکید کرد: بحث من این نیست که هرچه اتفاق می‌افتد یک پروژه یا پروسه است ولی آنچه که اتفاق افتاده ناظر به جهانی‌شدن نیست و ناظر به قطبی‌شدن است. اینکه چرا فراملی شدن به جهانی‌شدن تعبیر شده جای سوال دارد؛ این مفهوم قرار است چه منافعی را برای چه کسانی تامین کند؟ دعواهایی که با کشور ما هم دارند بر سر همین تقسیم کار جهانی است که کجاها چه چیزی تولید کنند. مناقشه هم تنها محدود به کشور ما نیست و در مورد کشورهای دیگر آفریقایی و آسیایی هم این بحث‌ها وجود دارد و اگر از کشوری از نظم موجود عدول کند مسائل جانبی و حاشیه‌ای تحت عنوان تروریسم مطرح می‌شود. به عبارت دیگر تمام این جهانی‌سازی و نگرانی از تروریسم و ... همه ابزارهایی هستند که تقسیم کار جهانی را کنترل کنند. این نظام تقسیم کار هم منابغی را تنها برای عده‌ای خاص تامین می‌کند و اگر به هم بخورد این منافع را مورد تهدید قرار می‌دهد. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها