فاز سوم شهر کتاب چهارباغ بالای اصفهان با جشن امضای کتاب «راز رخشید برملا شد» نوشته علی سلطانی افتتاح شد.
سلطانی گفت: خواننده در روند این داستان، میخندد، دلهره میگیرد، بغض میکند، غمگین میشود و در نهایت اشک میریزد. زنده و آشنا بودن شخصیتها برای مخاطبان دلیل استقبال از این کتاب است.
وی در ادامه افزود: این حجم از ارتباطی که خواننده با شخصیتها میگیرد، شاید به خاطر این است که با آنها زندگی کردهام و توانستهام جزئیات را با دقت در کتابم ذکر کنم.
سلطانی تصریح کرد: قطعاً داستان «راز رخشید برملا شد» یک سری لایه پنهان در خود دارد که بهتر است مخاطب آنها را کشف کند. حذف بخشی از این کتاب مربوط به اداره ارشاد نیست و در بازنویسیهای دوباره و سهباره به خواست خودم بخشهایی از کتاب حذف شد که فکر کردم ممکن است برای مخاطب حوصله سَربَر باشد.
او در پاسخ به یکی از حاضرین که از نوشتن ادامه داستان میپرسید، گفت: این داستان برای شخص من نویسنده تمام شده و باید در ذهن شما ادامه پیدا کند. فضای داستان «راز رخشید برملا شد» معمایی عاشقانه بود و رمان بعدی از این فضا دور نیست اما به هر حال من فضای معماگونه را دوست دارم.
سلطانی درباره مضمون اصلی کتاب ادامه داد: هرچند من روانشناس نیستم اما قضاوت نادرست به خصوص در جهان سوم بیش از پیش وجود دارد. ما همه ادعای زندگی آزادانه داریم اما نمیتوانیم به بقیه این اجازه را بدهیم. شاید یکی از اهداف داستان این بود که یکدیگر را قضاوت نکنیم.
این نویسنده جوان در پاسخ به شباهت شخصیت اصلی داستان با نویسنده، گفت: نمیشود شما اثری را خلق کنید و از شباهتهایی که وجود دارد در آن استفاده نکنید؛ اما قطعاً اگر من بودم، ایران نبودم.
وی درباره ادامه برگزاری دوره جدید کارگاههای نویسندگی خود افزود: بار قبل در اصفهان از کارگاهها استقبال خوبی شد اما فعلاً برای دوره داستان نویسی برنامهای ندارم. پیشنهادم به کسانی که به دنبال کارگاه نویسندگی هستند، این است که در ابتدا به زندگی خود و دیگران نگاه عمیقتری داشته باشند.
نویسنده کتاب «راز رخشید برملا شد» درباره مكانهاي داستان و بازسازی آنها ادامه داد: لوکیشنهای داخل داستان واقعی هستند. یکی از آرزوهای من بازسازی این مکانها است و چه بهتر که برای کتاب «راز رخشید برملا شد» این اتفاق بیفتد.
سلطانی در مورد ارتباط خود با نوجوانان گفت: من با خیلی از دهه هشتادیها در ارتباط مستقیم هستم، آنها بسیار با استعداد و خوش فکر هستند. هر چیزی را به راحتی نمیپذیرند و شاید این باعث رخ دادن اتفاقات خوب در آینده باشد.
وی درباره رشته هنر در ایران تصریح کرد: اگر به دنبال یک آورده مالی بالا هستید، هنر خیلی در کشور ما بازخورد مالی ندارد، مگر اینکه بازیگر شوید. ولی نویسندگی یک رسالت فرهنگی در شما ایجاد میکند که شاید ذوق ادامه زندگی در شما بشود. در دنیایی که سینمای جذاب و گِیم دارد، جذب مخاطب بسیار سخت است. من تمام تلاش خودم را کردم که کتاب حوصله سربر نباشد.
این نویسنده در انتها ضمن تاکید بر اهمیت کتابخوانی افزود: پدرم همیشه دوست داشت، مهندس شوم در نهایت مهندسی مکانیک را ادامه دادم اما باید اعتراف کنم کنکور بخش کوچکی از زندگی است. من اعتقاد ندارم که همه باید دانشگاه بروند شاید استعداد شما چیز دیگری باشد. اگر دانشگاه نمیرفتم، شاید بیشتر میخواندم و مینوشتم و موفقتر بودم.
در پایان این برنامه، مراسم امضا و افتتاح فاز سوم شهرکتاب چهارباغ بالای اصفهان برگزار شد.
نظر شما