به منظور بررسی نیازها و ضرورت توجه به دستدوم فروشیهای کتاب، میزگردی با حضور محمود آموزگار، مدیر انتشارات کتاب آمه و رئیس کمیسیون حقوقی اتاق اصناف تهران؛ خسرو یوسفزاده و بوذرجمهر پرخیده، مدیر کتابفروشی اندیشه نیک که سالها در حوزه فروش کتابهای دستدوم سابقه دارند، در ایبنا برگزار شد که متن گفتوگو را در ادامه میخوانید.
آنطور که در گفتوگو با تعدادی از فعالان متوجه شدیم، دستدوم فروشیهای کتاب بعضا با مشکلهایی مواجهاند که به دلیل ساختارها و تعاریف موجود در جریانها و رویدادها، آنها را در بازار نشر منفعل میکند مثلا گفته شده که اتحادیه آنطور که باید پیگیر کار آنها نیست و در طرحهای فصلی نیز تعریفی برای حضور دستِ دوم فروشیها وجود ندارد. به عنوان اولین سوال جایگاه این صنف در جهان امروز را چطور میبینید و فکر میکنید چقدر فعالیتشان در زمانه ما حیاتی است؟
آموزگار: جایگاه کتاب دست دوم در کشورهای مختلف جهان، نشان دهنده اهمیت و جایگاه این حرفه است. بهعنوان مثال روستایی در مرز ولز و انگلیس (Hay On Way) واقع شده که با 1500 سکنه، 31کتابفروشی دست دوم دارد و همگی مشغول به فعالیت هستند؛ آنقدر که روند فعالیت این کتابفروشیها تبدیل به جاذبه توریستی در این منطقه شده است و سالانه 500 تا 800 نفر (مانند من) از این روستا بازدید میکنند. در این بازار، قیمت کتاب دست دوم بسیار پایین و در حد یک پوند است که قیمت جذابی برای مخاطب است. جالب اینکه در رمیان این کتابها، کتابهای متعلق به دوران ویکتوریا هم با همان قیمت یک پوند به فروش میرسد.
وقتی از این شهر باز میگشتم به این فکر بودم که چطور میتوان از این امکان در کشور خود استفاده کنیم؟ البته ما در تهران، پاساژ ایران و صفوی را داریم که میتوانند خوراک کتابفروشیهای شهرستانها را تامین کنند. همچنین نوآوریهای قابل توجهی هم در کتابفروشی محلات کرایه کتابها در حال رواج است و کرایه کتاب سیستمهای مختلفی دارد که هر یک براساس آن کار میکنند. برخی نرخی براساس کرایه شبانه و برخی به نسبت قیمت پشت جلد تعیین کردهاند.
کتابفروشان دست دوم در اتحادیه تشکیل رسته دهند
تاکنون در زمینه تامین اجتماعی و رفاه مدیران کتابفروشیهای دست دوم کوششهایی شده تا فعالان این حوزه بتوانند از امکاناتی استفاده کنند اما برای اینکه کتابفروشیهای دست دوم تحرک بیشتری پیدا کنند، باید کتاب دست دوم به صورت دقیق تعریف و نقش این کتابها مشخص شود. اینکه کتابفروشیهای دست دوم نمیتوانند در طرحهای فصلی شرکت کنند، نکته مهمی است که باید به آن بیشتر توجه شود. اهمیت فعالیتی که کتابفروشان دست دوم انجام میدهند، نه تنها کمتر از دیگر کتابفروشیها نیست، بلکه به نوعی میتوان گفت نقش موثری در وصل کردن نقاط فرهنگی یک جامعه دارند.
یکی از وظایف صنف این است که به امور رفاهی اعضای خود رسیدگی کند. در حوزه مالیات و با وجود اینکه فعالان دست دوم فروشیهای کتاب با اتحادیه فاصله داشتند و رابطهشان تنها به درخواست جواز و حق ماموریت محدود بود، اتفاقات مثبتی رقم خورده و معافیت مالیاتی آنها اعمال میشود. وقتی معافیت کتابفروشیها از پرداخت مالیات شروع شد، من به پاساژها رفتم و به اطلاع فروشندگان کتاب رساندم که پرداخت مالیت از طرف شما موجب ضعف در عملکرد سایر کتابفروشیها خواهد شد و از آنها خواستم که مالیات پرداخت نکنند، اما در حوزههای دیگر مانند رسته کارتپستالفروشی در اتحادیه چندان توجهی نیست. برای کتابفروشان دست دوم هم همینطور است؛ به همین خاطر یکی از پشنهادها میتواند این باشد که کتابفروشان دست دوم در اتحادیه تشکیل رسته دهند و کارگروهی داشته باشند تا اقدامات مناسب برای رونق بخشی به این بازار را دنبال کنند.
یوسفیان: این مساله بازمیگردد به اتحادیه و مربوط به کتابفروشیهای دست دوم نیست. در سالهای ریاست آقای آموزگار، عضو اتحادیه شدیم. پیش از آن اتحادیه به دست دوم فروشیها به عنوان کتابفروش نگاه نمیکرد، هرچند هنوز هم به آنها بهعنوان سمساری نگاه میشود. کتابفروشیهای دست دوم سعی دارند ثابت کنند که ما سمساری نیستیم؛ بلکه کتابفروش هستیم. تنها تفاوت ما این است که کتابهایی میفروشویم که در بازار نیست.
جا دارد جایگاه کتابفروشیهای دست دو در اتحادیه مشخص شود که بدانیم در چه ردهای هستند. درباره معافیت مالیاتی کتابفروشیها هم همچنان مشکلات باقی است؛ آنچنانکه وقتی 10 روز قبل به اداره دارایی رفتم، نمایده اتحادیه آنجا بود و به من گفت که شما شامل معافیت نمیشوید. در حالی که من عضو اتحادیه هستم و حق عضویت پرداخت میکنم. آنها به من گفتند که باید دفتر معین داشته باشم. گفتند ماه دیگر به شعبه خود بروید و کارتان را دنبال کنید در حالی که من اظهارنامه داده بودم و کارت عضویت اتحادیه هم دارم.
آموزگار: داشتن دفاتر مالیاتی، تکلیف گروه یک است و دستدوم فروشیها عضو گروه سه هستند؛ بنابراین اگر در اینباره رایی صادر شد، باید به آن اعتراض شود. گروه یک آنهایی هستند که درآمد سالانه بالای سه میلیارد تومان دارند که باید گزارشهای فصلی را هم ارائه کنند، اما گروه دو و سه، فقط باید اظهار نامه ارائه دهند. اگر اظهارنامه داده باشید از نظر قانونی نمیتوانند از شما مالیات مطالبه کنند. پیش از این، پیش آمده که قاضی و رئیس هیات حل اختلاف مالیاتی، رایی صادر کردهاند که ما به عنوان اقلیت، درخواست تجدیدنظر دادهایم و به نتیجه رسیده است. تقریبا دوسال پیش بود که تعداد هیات نمایندگان را به هشت نفر افزایش دادیم. نوع کار و فعالیت هرکدام متفاوت است، قوانین تغییر میکند و ما اطلاعات این نمایندگان را درباه تغییر قوانین بهروز میکنیم.
اما در ادامه این بحث سوال من این است که برای توسعه حرفه چه باید کرد؟ دیگر اینکه داستان عصر دیجیتال و کتاب ایبوک چه میشود و آیا به رکود بازار کتابفروشیهای دست دوم میانجامد؟
کتابفروشیهای دست دوم در خطر تعطیلی
یوسفیان: فضای مجازی و کتاب الکترونیک در فروش ناشران ما تاثیر گذاشته است. فروش همکاران دست دو هم کم شده است، به این دلیل که قیمت کتاب افزایش یافته و مردم توان خرید کتاب خود را از دست دادهاند. همچنین افراد وقت و حوصله لازم برای کتاب خواندن، ندارند. به همین دلیل رکود شدید است و فکر میکنم در سالهای آینده از این 100 واحد دستدوفروشی، چندین مغازه تعطیل شود.
بالا رفتن اجاره و کاهش فروش باعث از بین رفتن تعداد زیادی از کتابفروشیها خواهدشد. البته این مساله از یک نظر مثبت است؛ از این لحاظ که در سالهای اخیر عدهای که نمیدانند کتاب چیست، وارد این شغل شدهاند. این افراد وقتی متوجه وضعیت بد بازار کتاب میشوند، از دایره این حرفه بیرون میروند. اما آن دسته از کتابفروشاناند که زندگیشان کتاب است هم با توجه به مشکلات شدید و رکود بازار نمیتوانند اجاره مغازه خود را تمدید کنند.
حضور یک دست دوم فروش در هیات مدیره اتحادیه
پیشنهاد میکنم در انتخابات اتحادیه یک جای خالی برای کتابفروشان دست دو بگذاریم، اگر نمایندهای در هیات مدیره داشته باشیم تا دغدغه کتابفروشیهای دست دوم مطرح و پیگیری شود. نماینده حاضر در هیات مدیره، نماینده ناشران و کتابفروشان است و از کتابفروشان دست دوم خبر ندارد.
یکی از دغدغهها این است که ما برای کتابهایی که از کتابخانههای شخصی میخریم، امنیت نداریم. اگر چند کتاب غیرقانونی در آنها وجود داشته باشد، مسئولیت این کتابها بر عهده ما خواهد بود؛ در صورتی که ممکن است ما اصلا آنها را ندیده باشیم. همچنین در فروش مجلات و نشریهها امنیت لازم را نداریم. اتحادیه از دورههای گذشته سعی در حل مشکلات کتابفروشان دست دوم نداشت و ما معمولا خطر را خود به جان میخریم.
جالب است بدانید که چندی پیش به ما اعلام کردند شما حق فروش کتابهایی که در زمان ریاست جمهوری رئیس دولت اصلاحت چاپ شده است، ندارید. با ما برخورد میکنند و ما امنیت کاری نداریم.
مشکل اصلی کتابفروشیهای دست دوم در این روزها چیست؟
پرخیده: من از پرداخت مالیت معاف شدهام در حالی که خیلی از همکارانم هنوز مالیات میدهند. تعداد زیادی از کتابفروشان پیگیری برای دریافت معافیت را رها کردهاند و جواز اتحادیه خود را تمدید نمیکنند؛ زیرا اتحادیه برای آنها کاری انجام نمیدهد. اتحادیه فقط از آنها حق عضویت میگیرد. ما فقط جواز گرفتیم که مالیات ندهیم در حالی که حق جواز میدهیم و ما را به عنوان کتابفروش نمیشناشند.
باید کمیسیونی تشکیل شود تا در آن مشکلات دست دوم فروشیها بررسی و در هیات مدیره اتحادیه مطرح شود که آیا میشود کتابفروشی را به جرم فروش کتابی که در سال 1304 چاپ شده، مجرم دانست؟ از نظر تامین اجتماعی هم چیزی از اتحادیه نمیدانیم؛ چراکه هر کدام از ما به نحوی بیمه هستیم و اگر پسر من بخواهد کتابفروش شود، از نظر بیمه و تامین اجتماعی وضعیت مشخصی برای او در ذهن ندارم.
فکر میکنم خیلی مهم است که از میان کتابفروشان دست دوم چند نفر عضو اتحادیه است. آیا مرجع خاصی برای رسیدگی به شکایات از کتابفروشان دست دوم وجود دارد؟ آیا کتابفروشان دست دوم میتوانند از فرد یا نهادی شکایت کنند؟
جواز کسب کتابفروشی در ملک مسکونی
نکته دیگر اینکه مطبوعات و کتابفروشان میتوانند از مراکز با کاربری مسکونی استفاده و در آن فعالیت کنند. اگر چنین مصوبهای تایید شود، شاید این امکان شکل بگیرد که بتوانند در واحدهای مسکونی بدون پرداخت عوارض تجاری، به فعالیت کسبی بپردازند. این موضوع طی سالیان گذشته تفکیک نشده . این هدف در اتحادیه ناشران و کتابفروشان بود تا بتوانیم هزینهها را به حداقل برسانیم.
تمام بحثی هم که با دولت پیش داشتیم، این بود که «ما چیزی نمیخواهیم، از ما چیزی نگیر!» من تصور میکنم که هرچند روند کار نواقص خود را دارد و کامل نبود، روند تازهای شروع شده که نتیجه بخش بوده است. این در حالی است که در گذشته افراد توجه خاصی به کتابفروشیها نداشتند و به چشمی به کتابفروشی نگاه میکردند که به همسایه اتومبیلفروش آن نگاه میکردند.
پرخیده: ما برای تاسیس کتابفروشی در ملک مسکونی تلاش کردم، اما نتوانستم!
آموزگار: آن قانون هنوز اجرا نشده و آییننامه مرحله آخر را طی نکرده است اما میان شهرداری منطقه 11، منطقه 6 (که بیشترین تعداد همکاران را در این مناطق داریم) و شورای شهر تهران و اتحادیه تفاهمنامهای امضا شده است و براساس آن کتابفروشان میتواند درخواست جواز کسبی کتابفروشی در ملک مسکونی کنند. این تفاهم سه جانبه است و عین این عبارت در قانون پنج ساله برنامه ششم آمده است که ما توافق کردیم که در این مناطق این مساله را اجرا کنیم و تا بهحال 10 یا 15 جواز صادر کردم.
پرخیده: بعد از نوروز، در فخر رازی درخواست خود را به اتحادیه و آقای ملکیان دادم، اما موفق به اخذ جواز نشدم.
آموزگار: تفاهمنامه امضا شده است. اینها مسائل حقوقی است که ممکن است افراد در جریان آن نباشند که این مساله قابل پیگیری و حل شدن است.
اتحادیه نهادی صنفی است و قضایی نیست
آیا اتحادیه به شکایاتی که از کتابفروشیهای دست دوم میشود، رسیدگی میکند؟ آیا کتابفروشیهای دست دوم میتوانند شکایات خود را به اتحادیه ارائه دهند؟
آموزگار: اتحادیه کمیسیون رسیدگی به شکایات دارد. البته باید توجه داشت اتحادیه نهادی صنفی است و قضایی نیست و اختیارات محدودی دارد که میتواند به آنها عمل کند. ما دعاویای را حل کردیم که اگر به دادگستری میرفت، حل آنها سالها طول میکشید. با شیوه کدخدامنشانه و عرفی توانستیم به تعداد زیادی از اختلافها رسیدگی کنیم. اینها مجموعا باعث شده که اتحادیه جایگاهی داشته باشد.
بنده به عنوان عضو صنفی، باید از نهادم حمایت کنم و از آن بخواهم که مسیر کسب و کار مرا هموار کند. همه در یک شرایط هستیم. این ممکن نمیشود، مگر اینکه بتوانیم مشکلات را شناسایی کنیم و بتوانیم راه حلهای مناسب ارائه دهیم.
روستایی به نام شمسی در اشکذر یزد است که بافت قدیمی دارد. حسینیه مسجد، حمام و ... زیبایی دارد. آنها فروردین امسال پنجمین جشنواره پاتوق را برگزار کردند. امسال نتوانستم به جشنواره بروم اما یک هفته مانده به نمایشگاه بینالمللی کتاب به روستای شمسی رفتم. آنها در پنج روز نمایشگاه، غذاهای محلی میپزند و جاذبههای توریستی دارند و مسافران نوروزی هم میآیند و کار روستائیان رونق پیدا میکند. قهوهخانه و رستوران باز کردهاند و در حال تاسیس اقامتگاههای بومگردی اند. گفتم اگر کتابفروشی دست دوم بسازید همه چیز کامل میشود. این روند میتواند حالت دیگری داشته باشد. اینها میتوانند فضایی به کتابفروشان دست دوم اختصاص دهند و اعلام کنند که کتاب بیاورید. روستای شمسی 9 باشگاه کتابخوانی داشت.
همین کار را چگونه میتوانیم در تهران و شهرهای بزرگ انجام دهیم تا کتابفروشیهای دست دوم در شهرهای بزرگ دیده شوند؟
آموزگار: مشتریان کتابهای دست دوم افراد خاص و علاقهمند به جمعآوری کتاب هستند. آنها میتوانند کتاب را از کتابخانه بدست آورند اما میخواهند کتاب برای خودشان باشد. پس رزق کتابفروشیهای دست دوم دست این تیپ آدمها است. مدیا میتواند کمک بزرگی به آنها کند. یکی از کتابفروشان دست دوم مدتی در فضای مجازی برای کتابهایش تبلیغات میکرد. چندین کتاب از او خریدم، این خود یکی از روشها است. اگر بتوانند از چنین فضاهایی استفاده کنند میتواند در توسعه و بهبود فضای فروش آنها خیلی کمک کند.
نظر شما